خیز اعراب خلیج فارس به فناوریهای سبز؛ چرا عربستان به تولید برق روی آورده است؟
موسسه مطالعات خاورمیانه اخیرا مقاله ای با قلم «یحیی القحطانی» عضو هیئت علمی و دانشمند پژوهشی در دانشگاه هاروارد با عنوان «عربستان سعودی از چاه های نفت تا سلول های برق» منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
صنعت نفت و گاز طبیعی در طول تاریخ نقشی محوری در اقتصاد و ساختار قدرت سیاسی عربستان سعودی و سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) ایفا کرده است و از صادرات این سوختهای فسیلی ثروت به دست آورده و در نتیجه نفوذ بینالمللی آنها را افزایش داده است. با این حال، با تغییر جهان به سمت آینده ای پاک تر و پایدارتر، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز از این انتقال عمیق استقبال می کنند و از چاه های نفت به سمت سلول های برق می روند.
فرصت ها و چالش ها
به گفته آژانس بین المللی انرژی، چشم انداز انرژی جهان در حال حاضر با سرعتی بی سابقه در حال تحول است. امروزه با توجه به پیشرفت های تکنولوژیکی و مقیاس آن، انرژی خورشیدی به مقرون به صرفه ترین وسیله تولید برق در بسیاری از نقاط جهان تبدیل شده و از روش های سنتی پیشی گرفته است.
انرژی باد نیز به طور مشابه کاهش هزینه های چشمگیری را تجربه می کند. همزمان پیشرفتها در فناوری برق توانایی ما را برای ذخیره و استفاده بهینه انرژی تغییر میدهد. بلومبرگ پیش بینی کرده است که تقاضای جهانی برق تا سال ۲۰۳۰ ده برابر افزایش یابد که عمدتاً ناشی از رشد سریع بازار خودروهای الکتریکی (EV) است.
این رشد قریب الوقوع در صنعت برق مجموعه ای از فرصت های اقتصادی را ارائه می دهد. با این حال بخش برق صرفاً مربوط به تولید سلول برق نیست و زنجیره تامین پیچیده ای است که از استخراج مواد خام مانند لیتیوم، نیکل و کبالت ازطریق طراحی و ساخت سلولهای باتری تا بازیافت و استفاده مجدد از باتریهای مصرفشده را شامل می شود.
کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس که از لحاظ تاریخی به عنوان تامین کنندگان پیشرو جهانی نفت و گاز تثبیت شده اند، در طول سال ها نفوذ اقتصادی و سیاسی قابل توجهی به دست آورده اند. این کشورها با درک اجتنابناپذیری تغییر جهانی از سوختهای فسیلی، باید صنعت در حال رشد برق را به عنوان یک محور استراتژیک در نظر بگیرند. استفاده از سرمایه قابل توجه و نفوذ ژئوپلیتیکی برای آنها ضروری است تا فعالانه در این انتقال انرژی حرکت کنند نه اینکه منفعلانه در معرض آن قرار گیرند.
سرمایه گذاری در زنجیره تامین برق بیش از یک فرصت اقتصادی است. این اقدامی حیاتی برای حفاظت از حاکمیت سیاسی و اقتصادی آنها در آینده ای است که نفت ممکن است مرکزیت خود را از دست بدهد
سرمایه گذاری در زنجیره تامین برق بیش از یک فرصت اقتصادی است. این اقدامی حیاتی برای حفاظت از حاکمیت سیاسی و اقتصادی آنها در آینده ای است که نفت ممکن است مرکزیت خود را از دست بدهد. این انتقال صرفاً یک گزینه برای این کشورها نیست - بلکه یک ضرورت استراتژیک برای حفظ رفاه و امنیت ملی با تکامل چشمانداز انرژی جهانی است.
عربستان سعودی نمونه ای از این تغییر بوده که استراتژی های جامعی را با هدف تقویت یک اقتصاد پایدارتر و متنوع تر اتخاذ کرده است که یکی از اجزای اصلی آن توسعه بخش برق داخلی است.
عربستان تلاشی هماهنگ برای کاهش وابستگی خود به درآمدهای نفتی انجام می دهد و هدف آن تبدیل شدن به یک بازیگر کلیدی در اکوسیستم جهانی انرژی های تجدیدپذیر است که هدف اصلی آن برای افزایش تولید برق از منابع تجدیدپذیر را تکمیل می کند
همانطور که در چشم انداز ۲۰۳۰ و ابتکارات سبز عربستان و خاورمیانه ذکر شده است، پادشاهی تلاشی هماهنگ برای کاهش وابستگی خود به درآمدهای نفتی انجام می دهد و هدف آن تبدیل شدن به یک بازیگر کلیدی در اکوسیستم جهانی انرژی های تجدیدپذیر است که هدف اصلی آن برای افزایش تولید برق از منابع تجدیدپذیر را تکمیل می کند.
در نتیجه عربستان سعودی نیز در صنعت برق سرمایهگذاری میکند، زیرا برق برای ذخیره و مدیریت موثر این انرژیهای تجدیدپذیر مهم بوده و آن را به جاهطلبی این کشور برای تبدیل شدن به یک رهبر جهانی در فناوریهای سبز تبدیل میکند. علاوه بر این، صنعت برق راههای جدیدی را برای صادرات، سرمایهگذاری و ایجاد شغل به عربستان سعودی ارائه میکند که به تنوع بیشتر اقتصاد این کشور کمک میکند.
با وجود پتانسیل قابل توجه، سفر از چاههای نفت به سلولهای برق با چالشهایی همراه است. بومی سازی صنعت برق نیازمند سرمایه گذاری های هنگفت در زیرساخت ها، سرمایه انسانی و فناوری است.
برای مثال توسعه نیروی کار ماهر مورد نیاز، ساخت کارخانههای تولیدی و تسهیل انتقال فناوری از شرکتهای پیشرو جهانی به صدها میلیون تا میلیاردها دلار نیاز دارد. تضمین یک زنجیره تامین پایدار و اخلاقی برای مواد خام باتری - که بسیاری از آنها با مسائل زیست محیطی و حقوق بشر مرتبط هستند - یک مانع دیگر است. برای مثال، استخراج لیتیوم به مقادیر زیادی آب نیاز دارد که منابع آب محلی را در مناطق خشک مانند خاورمیانه تهدید می کند. علاوه بر این استخراج کبالت با کار کودکان و سایر موارد نقض حقوق بشر در جمهوری دموکراتیک کنگو، بزرگترین تولیدکننده جهانی کبالت مرتبط است.
چشم انداز استراتژیک و سرمایه گذاری عربستان سعودی
با توجه به برنامه های جاه طلبانه عربستان سعودی برای تبدیل شدن به یک بازیگر مهم در زنجیره تامین برق جهانی، چشم انداز ایجاد شغل ناشی از این هدف قابل توجه است. پادشاهی اجرای چندین استراتژی را برای تقویت اکوسیستم دوستدار برق آغاز کرده است. این مهم شامل تمرکز بر آموزش برای ایجاد نیروی کار قادر به حفظ صنعت برق پیچیده و با تکنولوژی بالا است.
عربستان سعودی متعهد به توسعه زیرساختهای لازم برای خودروهای الکتریکی مانند ایستگاههای شارژ و مراکز خدمات از طریق مشارکت عمومی و خصوصی است. همچنین در حال بررسی مشارکتهای بالقوه با تولیدکنندگان جهانی برق برای راهاندازی واحدهای تولید محلی است که در نتیجه انتقال فناوری و بومیسازی را تقویت میکند.
علاوه بر این تلاش ها وزارت صنعت و منابع معدنی عربستان چندین ثبت معدن و مجوز برای استخراج مواد معدنی کلیدی برق را صادر کرده است. همزمان عربستان سعودی فعالانه در حال برداشتن گامهایی برای ادغام خود با زنجیرههای تامین برق از قبل موجود است.
در حالی که هیچ داده مشخصی در مورد سهم بالقوه شورای همکاری خلیج فارس از بازار جهانی برق وجود ندارد، این منطقه دارای مزایای مشخصی است که می تواند آن را به عنوان یک بازیگر کلیدی در این صنعت رو به رشد قرار دهد. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی و امارات، منابع مالی قابل توجهی از درآمدهای نفت و گاز خود دارند که می تواند سرمایه گذاری های قابل توجهی را تامین کند.
علاوه بر این موقعیت استراتژیک منطقه بین بازارهای اصلی در اروپا، آسیا و آفریقا یک مزیت لجستیکی است. در نهایت اگرچه خلیج فارس در حال حاضر دارای ذخایر قابل توجهی از مواد معدنی کلیدی برق مانند لیتیوم یا کبالت نیست، تجربه گسترده کشورهای منطقه در استخراج منابع از بخشهای نفت و گاز به طور بالقوه میتواند برای استخراج در سایر نقاط جهان و برای فرآوری مورد استفاده قرار گیرد.
با وجود فرصتهای تجاری بالقوه نمیتوان انکار کرد که گذار به انرژیهای تجدیدپذیر نیز نگرانیهایی را ایجاد میکند، به ویژه در میان کسانی که نگران تأثیر بالقوه آن بر اقتصاد هستند. سوختهای فسیلی بیش از یک قرن است که زیربنای رشد اقتصاد جهانی بودهاند و جابهجایی ناگهانی آنها میتواند پیامدهای اقتصادی شدیدی بهویژه برای کشورهای نفتی خلیجفارس داشته باشد.
با این حال شواهد نشان می دهد که اگر این انتقال به خوبی مدیریت شود، می تواند موتور قدرتمندی برای رشد اقتصادی باشد. اول از همه، سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و فناوری برق میتواند شغل ایجاد کند، نوآوریهای تکنولوژیکی را تحریک کند و عصر جدیدی از شکوفایی اقتصادی پایدار را آغاز کند.
علاوه بر این شایان ذکر است که تولید برق خود نشان دهنده یک فرصت رشد قابل توجه برای صنعت پتروشیمی، یکی از توسعهیافتهترین بخشهای غیرنفتی منطقه است - بهویژه عربستان سعودی که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان محصولات پتروشیمی در جهان است.
شکل دادن به آینده پس از نفت: برق، طلای سیاه جدید
تغییر رویکرد شورای همکاری خلیج فارس از چاههای نفت به سلولهای برق بیش از یک انتقال انرژی است - این روند در واقع یک کالیبراسیون مجدد استراتژیک است. با پذیرش پتانسیل فناوری برق، این کشورها نه تنها برای آینده پس از نفت آماده می شوند، بلکه فعالانه آن را شکل می دهند.
فصل جدیدی که آنها می نویسند به خوبی می تواند آینده انرژی جهانی را تعیین کند. کشورهای صادرکننده هیدروکربن خلیج فارس با منابع گسترده، موقعیت استراتژیک و همچنین تعهد به پایداری، موقعیتی منحصر به فرد برای تبدیل شدن به بازیگران اصلی در زنجیره تامین برق جهانی دارند. همانطور که دوران سلطه نفت رو به افول می رود، برق به سرعت در حال تبدیل شدن به طلای سیاه بعدی است و پویایی های سیاسی و اقتصادی منطقه را بازتعریف می کند.
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدترین ها
خواندنی