در این مقاله با افرادی آشنا میشویم که برخلاف همه، میانه چندان خوبی با گوشی هوشمند ندارند و تقریباً به سراغ آنها نمیروند. اول از همه با فرد ۲۱ سالهای به نام «آنجلو پروفرا» (Angelo Profera) آشنا میشویم. اوایل سال میلادی جاری گوشی او خراب شد. او مانند هر جوان دیگری زیاد از گوشی استفاده میکرد، به دوستانش پیام میداد، در شبکههای اجتماعی میگشت و به کارهای مدیریتیاش در فضای وب میرسید؛ اما بعد از اینکه گوشیاش خراب شد، کاملاً فهمید که استفاده از گوشی بیشتر از اینکه باعث راحتی شود، دردسر دارد.
او در مورد این موضوع اینچنین گفته است: «آنلاین بودن به من فشار وارد میکرد. جوابدادن به پیامهای صوتی و همیشه در دسترس بودن انرژی زیادی از من میگرفت که دوست نداشتم.»
زمانی که آنجلو پروفرا درحال گشتن برای خرید گوشی جدید بود، ایدهای به ذهنش رسید و گوشی سادهای خرید که قابلیت اتصال به اینترنت را نداشت و تنها برای تماسگرفتن و ارسال و دریافت پیامهای متنی ساده قابل استفاده بود. این تصمیم برای کسی که شدیداً به گوشی هوشمند اعتیاد داشت، حرکت بزرگی بود. او که در سوئیس زندگی میکند، ابتدا نگران بود فاصله گرفتن از گوشی هوشمند و استفاده از گوشی ساده برای او مشکلساز شود؛ اما درعوض روش تعاملش با دنیا را تغییر داده بود.
حالا او وقتی میخواست با افراد مختلف حرف بزند، بهجای اینکه در واتساپ چت کند، با آنها تماس میگرفت و این کار باعث بهترشدن کیفیت روابطش در زندگی شده بود. همچنین در شغل خود بهعنوان یک مهندس بیشتر احساس اعتمادبهنفس و کارآمدبودن میکرد. او در مورد این موضوع اینچنین گفته است: «از وقتی بیشتر با مردم تماس گرفتهام، برای صحبت در مورد کار و انجام کارهای مختلف راحتتر شدهام.»
او دیگر حواسش با گوشی هوشمند پرت نمیشد و به نظر خودش احساس میکرد آزادتر شده و حالت روحی بهتری پیدا کرده است.
بهنظر میرسد بهغیراز پروفرا، افراد زیاد دیگری هم متمایل به کنارگذاشتن گوشیهای هوشمند هستند؛ زیرا اگرچه رشد جهانی فروش گوشیهای هوشمند همچنان ادامه دارد، اما در مقابل، افراد زیادی هم درحال عوضکردن گوشیهای هوشمند خود با مدلهای سادهتر هستند. HMD Global، شرکت مالک نوکیا، اخیراً در گزارشی اعلام کرده که فروش گوشیهای ساده تاشو در آمریکا ۵ درصد افزایش یافته و در اروپا نیز رو به رشد بوده و در استرالیا دوبرابر شده است.
اپل در سال ۲۰۰۷ نخستین گوشی آیفون را معرفی کرد؛ تنها یک سال پس از معرفی این گوشی، اداره پست انگلیس واژه «نوموفوبیا» یا «بیگوشی هراسی» را برای توصیف حالت فاصلهگرفتن از گوشی هوشمند ابداع کرد. درحالحاضر گوشیهای هوشمند در کشورهای توسعهیافته و حتی سایر کشورهای جهان بهوفور دیده میشوند. طبق آمار، در سال ۲۰۲۲ افراد ساکن انگلیس که از گوشی هوشمند استفاده میکردهاند، روزانه بهطور متوسط ۴ ساعت و ۱۴ دقیقه وقت خود را با آن میگذراندند؛ درحالیکه این آمار در استرالیا نزدیک به ۵ ساعت بود.
مرتباً هشدارهایی در مورد اثرات بالقوه استفاده زیاد از گوشی روی خواب، روابط و سلامت روانی داده میشود. همچنین نتایج فزایندهای از مطالعات نشاندهنده رشد اعتیاد به گوشی هوشمند است. «رو لیترلند» (Ru Litherland)، پژوهشگر ۴۹ ساله، افزایش استفاده از گوشی هوشمند در ۱۶ سال گذشته را بدون جلبتوجه بررسی کرده است. به نظر او، بهسختی میتوان فهمید چرا مردم اینگونه به گوشیهای هوشمند وابسته شدهاند و به اعتقاد او، وابستگی به این گوشیها ضروری نیست.
او در مورد این موضوع اینچنین گفته است: «فناوری باید به ما خدمت کند؛ اما بسیاری از فناوریها در اصل برای کسب سود ایجاد شدهاند. من خودم زمانی که با فناوری جدیدی مواجه میشوم، با این رویکرد به آن نگاه میکنم که چقدر مفید است و درصورت استفاده از آن، چه چیزی را از دست میدهم. در اغلب موارد متوجه میشوم اگر یک فناوری برای من سودی دارد، ضرر هم میرساند.»
لیترلند گوشیهای هوشمند را وسایل مفیدی میداند اما به نظر او، آنها مردم را از قدردانی از دنیای پیرامون خود دور میکنند؛ اگرچه با فاصلهگرفتن از گوشیهای هوشمند، مجبور به منتظر ماندن در صفهای طولانی بانک و مراکز تلفن و همچنین مجبور به برقراری ارتباط با فرایند طولانی و خستهکننده نامهنگاری هستیم، اما از نظر لیترلند، این کارهای بهظاهر خستهکننده درحقیقت فرصتهایی برای برقراری تعاملات اجتماعی بهتر هستند.
به نظر دکتر «زینا فلدمن» (Zeena Feldman)، یکی از سخنرانان ارشد در حوزه ارتباطات دیجیتالی در کالج سلطنتی لندن، افرادی که نمیخواهند از گوشی هوشمند استفاده کنند، به سه دسته قابل تقسیم هستند؛ نسل پیری که اصلاً از آنها استفاده نکردهاند، میانسالانی که بهخاطر حفظ حریم خصوصی خود از گوشیهای هوشمند فاصله گرفتهاند و افراد نسل زد (نسل جوان متولد ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰) که زیانهای وابستگی شدید به این کامپیوترهای جیبی کوچک را واقعاً درک کردهاند. فلدمن آن دسته از حامیان کنارگذاشتن گوشی را که متعلق به نسل زد هستند، فناوریگریز میداند.
استفادهنکردن موقتی یا دائمی از گوشیهای هوشمند در میان سلبریتیها نیز بهتازگی باب شده است. «مایکل سرا»، «سلنا گومز» و «عزیز انصاری» جزو کسانی هستند که به کمپین نه به گوشی هوشمند پیوستهاند!
اما هنوز افراد زیادی به گوشی کاملاً وابسته هستند و به نظر لیترلند، به همین دلیل درککردن این انتخاب (نه به گوشی هوشمند) برای مردم سخت است. او مشتاق است در فرصتی در مورد این موضوع صحبت کند؛ زیرا وقتی حرف آن را با مردم پیش میکشد، بهنظر میرسد تنها تعداد اندکی خود را درگیر بحث میکنند و بیشتر افراد در واکنش به صحبت در مورد این موضوع، گیج و سردرگم میشوند.
جالب است بدانید لیترلند سال میلادی گذشته با اکراه اولین گوشی هوشمند خود را خرید و احساس میکرد مجبور به انجام این کار شده است. ظاهراً او بهدلیل اینکه بسیاری از فعالیتهای مدرسه کودکش از طریق گروههای واتساپ سازماندهی میشده و در مورد محدودشدن بهرهمندی فرزندش از فرصتهای اجتماعی هم نگران بوده، ناچار به خرید گوشی هوشمند شده است؛ اما بهغیراز واتساپ، هیچ اپلیکیشن شبکه اجتماعی دیگری با آن دانلود نکرده؛ البته به گفته خودش دوربین گوشی را دوست دارد!
برای افرادی که به گوشی هوشمند عادت کردهاند، زندگی بدون آن واقعاً سخت است. «کاترین وب» (Catherine Webb)، ۴۵ ساله، تاکنون چند بار زندگی بدون گوشی هوشمند را امتحان کرده و یک بار ماهها از گوشی ساده استفاده کرده است. به گفته او، در آن زمان احساس راحتبودن داشته است. او در مورد این موضوع اینچنین گفته: «شما میتوانید در اوقات فراغت بهجای اینکه گوشی را بردارید و بفهمید آخرالزمان نزدیک است یا ایمیل کاری نگرانکنندهای را ببینید یا فردی را در اینترنت ببینید که بهخاطر موضوعی بیاهمیت آزردهخاطر شده است، فقط فکر کنید.»
اگرچه وب دوست داشت برای همیشه از گوشی ساده استفاده کند، اما گسترش بارکدهای QR و افزایش استفاده از آنها برای همهچیز، از منوهای رستوران گرفته تا دریافت بلیت با گوشی، باعث شده است که از گوشی هوشمند استفاده کند.
فلدمن میگوید کنارگذاشتن گوشی را غالباً میتوان امتیازی در نظر گرفت که تنها به افرادی داده میشود که نمیخواهند برای کار متکی به یک سازمان یا دستیار باشند. بیشتر مردم برخلاف سرا، انصاری و گومز، سازمانها یا دستیارهایی ندارند که بهجای آنها وبگردی کنند. مشاغل موقتی و پارهوقت مثل پیک تحویل، نیازمند استفاده از گوشی هوشمند هستند. بااینوجود، انتظار برای ایجاد ارتباط سریع در سایر حوزههای کاری بهمعنای این است که نداشتن یک سازمان یا دستیار میتواند بهشدت کارآمدبودن یک فرد و درنهایت جذاببودن آن برای کارفرمایان را محدود کند.
«دیوید سورآور» (David Sorauer)، بازاریاب دیجیتال از سیدنی، بهخوبی دریافته که اعتیاد به گوشی هوشمند دردسرساز است؛ مخصوصاً برای افرادی که فکر میکنند باید همیشه برای تماسگرفتن در دسترس باشند. او بهجای استفاده از گوشی ساده، تمام تنظیمات گوشی هوشمند خود را که قابلیتهای آن را محدود میکنند، فعال کرده است.
سورآور نمایشگر گوشی خود را نیز همیشه در حالت سیاهوسفید قرار میدهد که باعث کاهش جذابیت گوشی میشود. او اپلیکیشنهایی که کاربران را مدت زیادی سرگرم خود میکنند، مثل اپلیکیشنهای ایمیل، اپلیکیشنهای خبر و مرورگرها را هم پنهان کرده است؛ بنابراین گوشی او هنوز میتواند برای انجام کارهای لازم مثل مسیریابی، امور بانکی و عکسگرفتن استفاده شود؛ اما برای انجام کارهایی مثل وبگردیهای بیهدف و وقت تلف کن، بسیار کمتر وسوسهکننده شده است. او میگوید استفاده از گوشی هیچ تأثیر بدی روی شغلش نداشته است؛ زیرا او کاملاً واضح مشخص کرده که چه مواقعی برای تماس در دسترس خواهد بود. به گفته خودش، کاهش وابستگی او به همیشه آنلاین بودن باعث شده است احساس آزادی و شفافیت داشته باشد.
حتی شرکتهای مخابراتی نیز برای امکانپذیرکردن قطع موقت اینترنت گوشی تمهیداتی اندیشیدهاند؛ مثلاً اپراتور موبایل استرالیایی اپتوس (Optus) قابلیتی تحت عنوان «توقف» (pause) را ایجاد کرده است که به کاربران اجازه میدهد اینترنت گوشی خود را برای مدتزمان مشخصی قطع کنند. طبق گفته «مت ویلیامز»، سرپرست بخش مدیریت بازاریابی اپتوس، تقاضای استفاده از این ویژگی، چهارشنبهها از ۹ تا ۱۰ صبح به اوج خود میرسد و کاربران ماهانه بهطور متوسط ۲۸ ساعت اینترنت گوشی خود را متوقف میکنند.
ممکن است علاقه نسل زد به گوشیهای ساده بهمعنای فاصلهگرفتن از فناوری نباشد. بازدید یک میلیاردی ویدیوهای گوشیهای ساده تاشو در تیکتاک نشان میدهد گوشیهای ساده به همان اندازه که بهعنوان یک فناوری روبهپایان در نظر گرفته میشوند، نماد نوستالژی و توجه به فناوری سال ۲۰۰۰ هستند.
«لی لوردیک» (le Lordieck)، برنامهنویس کامپیوتر ساکن آلمان نیز میگوید کنارگذاشتن یک وسیله هوشمند بهمعنای قطع ارتباط کامل با اینترنت نیست. او که اکنون جوانی ۲۸ ساله است، در سال ۲۰۱۸ نخستین گوشی هوشمند خود را خرید؛ اما اخیراً بهدلیل اینکه آن را بسیار حواسپرتکننده میدانسته، دوباره گوشی ساده دستش گرفته است.
اگرچه لوردیک برای کارش به اینترنت نیاز دارد، اما در هنگام انجام کارش برای برقراری ارتباط با اعضای گروهش از لپتاپ و تلگرام و اسلک استفاده میکند؛ البته او پذیرفته است که اگر در شغل رؤیاییاش استفاده از گوشی هوشمند ضروری بود، از آن استفاده میکرد؛ اما به گفته خودش، سعی میکند در زندگی روزمرهاش دوباره مجبور به استفاده از گوشی هوشمندش نشود.
البته کنارگذاشتن گوشی برای لوردیک پیامدهای منفی اجتماعی هم داشته است؛ دوستانش حالا با او کمتر تماس میگیرند و او فکر میکند دلیل این موضوع این است که نامش دیگر در فهرست چتهای واتساپ و تلگرام دیده نمیشود.
اما از سوی دیگر، وب معتقد است استفاده از گوشی هوشمند پیامدهای منفی دارد (دو دیدگاه متضاد با یکدیگر!). او میگوید مردم واقعیتی که مقابل چشمانشان است، نمیپذیرند و در مقابل غرق در واقعیتی میشوند که در گوشیشان میبینند! او در مورد این موضوع اینچنین میگوید: «به نظر من اینکه همهچیز را در جیب خود داشته باشیم، گزینه واقعاً بدی است.»
چندین پژوهش از دیدگاه وب که با عنوان «واقعیت گوشی» (phone reality) معرفی میشود، دفاع میکنند. در سال ۲۰۲۱، گروهی از جمعیتشناسان از دانشگاه کالج لندن گوشیها را بهعنوان «مکانی که در آن زندگی میکنیم»، توصیف کردند. این جمعیتشناسان استفاده از گوشی را به فرورفتن حلزون در لاک خودش تشبیه کردهاند.
نتایج مطالعهای در دانشگاه ملبورن که در دوران قرنطینه کووید انجام شد، نشان داد مردم در آن زمان از گوشی برای تسکیندادن خود استفاده میکردهاند.
پروفسور «والی اسمیت» (Wally Smith)، پژوهشگر در حوزه تعامل بین انسان و کامپیوتر که در پژوهش دانشگاه ملبورن مشارکت داشته، در مورد این موضوع اینچنین گفته است: «مردم به این فکر میکنند که چگونه میتوانند از گوشیها برای دستکاری عواطف خود بهصورت استراتژیک استفاده کنند.»
اگرچه کارهای متداول برای تنظیم عاطفی مثل گوشدادن به موسیقی، آسیبی به انسان وارد نمیکند، اما اسمیت میگوید گوشی هوشمند میتواند به منبع بیثباتی تبدیل شود و مسبب عاملی شود که صاحبنظران پژوهش دانشگاه ملبورن آن را «مقررات مختلشده» (disrupted regulation) نامیدهاند. تماشای ویدیوی خندهدار یا پیامدادن به یک دوست ممکن است احساس ناراحتی و تنهایی را کمی برطرف کند؛ اما از سوی دیگر، آنچه در گوشیهایمان میبینیم، احساساتی را تحریک میکند که سعی میکنیم از آنها دوری کنیم.
اسمیت در مورد این موضوع اینچنین گفته است: «در یکی از موارد، شرکتکنندگان مطالعه (دانشگاه ملبورن) برای برطرفکردن شک خود به سراغ اینترنت رفتند و مطالب مرتبط با اقتصاد و اخبار مرتبط با کرونا را جستجو کردند، اما نتایج جستجوی تنها آنها را مضطربتر و ناراحتتر کرد.»
همین اتفاق دلیل خودداری لیترلند برای استفادهنکردن طولانیمدت از گوشی را توجیه میکند. او میگوید روشهای زیاد دیگری برای گذراندن اوقات فراغت وجود دارد و او پیادهروی را ترجیح میدهد.