نقل از چایلد مایند، خشم زیاد در کودکان معمولاً نشانه ناامیدی یا ناراحتی آنهاست. دلایل زمینهای زیادی میتواند برای آن وجود داشته باشد، از جمله اوتیسم، ADHD، اضطراب یا اختلالات یادگیری. کودکان مبتلا به این اختلالات اغلب در دوران مدرسه، در زمان انجام تکالیف یا زمانی که نمیخواهند کاری انجام دهند دچار فروپاشی میشوند.
در حالی که گاهی دارو می تواند به کاهش علائم اختلالات زمینه ای کمک کند، بهترین راه حل برای مهار مسائل خشم این است که بچه ها و والدین با هم مهارت های رفتاری مهمی را بیاموزند.
اولین قدم در کاهش طغیان، شناسایی محرک های کودکتان است. اگر محرکی شبیه آماده شدن برای مدرسه است، راه حل هایی مانند دوش گرفتن و انتخاب لباس شب قبل می تواند کمک کننده باشد. تقسیم وظایف و مراحلی از این دست اغلب پاسخ مثبتی از سوی بچه ها دریافت می کند.
نحوه واکنش والدین به عصبانیت های فرزندشان نیز مهم است. آرام ماندن در زمانی که فرزندتان رفتارهای ناخوشایند دارد، نادیده گرفتن رفتار منفی و تمجید از رفتار مثبت به کاهش عصبانیت کودک کمک می کند.
تعیین قوانین نیز مهم است، به فرزندتان بگویید که اگر آن قوانین را زیر پا بگذارد چه اتفاقی می افتد و سپس آن را دنبال کند. والدین همچنین می خواهند با کودک خود کار کنند تا با استفاده از مهارت های مقابله ای مانند تنفس آهسته، راه هایی برای آرام کردن و کنترل خشم خود بیابند.
اکثر کودکان گاه به گاه دچار عصبانیت یا پرخاشگری می شوند. اگر از آنها خواسته شود کاری را انجام دهند که نمی خواهند، گاهی اوقات ممکن است ناامید شوند یا سرکشی کنند اما وقتی بچهها این کارها را مکررا انجام میدهند یا نمیتوانند در بسیاری از مواقع خلق و خوی خود را کنترل کنند، ممکن است مشکل بیشتر از رفتار معمولی باشد.
در اینجا چند نشانه وجود دارد که نشان می دهد طغیان های عاطفی کودک باید شما را نگران کند:
وقتی بچه ها به طور منظم طغیان های عاطفی دارند، اولین قدم این است که بفهمید چه چیزی باعث رفتار کودک شما می شود. علل زمینه ای زیادی وجود دارد، از جمله:
بسیاری از کودکان مبتلا به ADHD، به ویژه آنهایی که تکانشگری و بیش فعالی را تجربه می کنند، در کنترل رفتار خود دچار مشکل می شوند.
ممکن است پیروی از دستورالعمل ها یا جابجایی از یک فعالیت به فعالیت دیگر برای آنها بسیار سخت باشد و این باعث می شود که سرکش و عصبانی به نظر برسند.
واسکو لوپس، روانشناس روانشناس بالینی، می گوید: «بیش از 50 درصد از کودکان مبتلا به ADHD نیز نافرمانی و طغیان های عاطفی نشان می دهند. ناتوانی آنها در تمرکز و تکمیل وظایف نیز می تواند منجر به عصبانیت، مشاجره و جنگ بر سر قدرت شود. این لزوماً به این معنی نیست که آنها مبتلا به ADHD تشخیص داده شده اند، در واقع، ADHD گاهی اوقات در کودکانی که سابقه پرخاشگری شدید دارند نادیده گرفته می شود، زیرا مشکلات بسیار بزرگتری وجود دارد.»
کودکانی که عصبانی هستند و سرکش به نظر می رسند اغلب دارای اضطراب شدید و ناشناخته هستند. اگر کودک شما اضطراب دارد، به خصوص اگر آن را پنهان می کند، ممکن است به سختی با موقعیت هایی که باعث ناراحتی او می شود کنار بیاید. در موقعیتهای اضطرابآور، غریزه «جنگ یا فرار» فرزندتان ظاهر می شود و او ممکن است عصبانی بشود یا از انجام کاری برای اجتناب از منبع ترس حاد امتناع کند.
بازی کردن زیاد در مدرسه نتیجه ضربه، غفلت یا هرج و مرج در خانه است. نانسی راپاپورت، استاد دانشکده پزشکی هاروارد که متخصص مراقبت از سلامت روان در محیط مدرسه است، میگوید: «کودکانی که در حال مبارزه هستند و در خانه احساس امنیت نمیکنند، میتوانند مانند تروریستها در مدرسه رفتار کنند یا رفتارهایی نسبتاً ترسناک از خود نشان بدهند. »
وقتی فرزند شما در مدرسه یا در زمان تکالیف به طور مکرر رفتار می کند، ممکن است یک اختلال یادگیری تشخیص داده نشده داشته باشد. برای مثال آنها ممکن است با ریاضیات مشکل زیادی داشته باشند و مسائل ریاضی آنها را بسیار ناامید و تحریک پذیر می کند. به جای درخواست کمک، ممکن است یک تکلیف را پاره کنند یا کاری را با کودک دیگری شروع کنند تا از مسائل واقعی خود منحرف شوند.
برخی از کودکان در پردازش اطلاعات حسی که از دنیای اطراف خود دریافت می کنند، مشکل دارند. اگر کودک شما نسبت به تحریک بیش از حد حساس است، چیزهایی مانند نور یا سر و صدای زیاد می تواند باعث ناراحتی، اضطراب، حواس پرتی در او شود. این می تواند بدون دلیلی که برای شما یا سایر مراقبین آشکار باشد منجر به فروپاشی او شود.
کودکان در طیف اوتیسم نیز اغلب مستعد فروپاشی چشمگیری هستند. اگر کودک شما در این طیف قرار دارد، ممکن است سفت و سخت رفتار کند و نیاز به روال ثابتی برای احساس امنیت داشته باشد و هر تغییر غیرمنتظره ای می تواند او را تحریک کند. آنها ممکن است مشکلات حسی داشته باشند که باعث میشود تحت تأثیر تحریک قرار بگیرند و خسته و آزرده شوند و ممکن است فاقد مهارت های زبانی و ارتباطی برای بیان آنچه می خواهند یا نیاز دارند، باشند.
دارو لزوماً رفتار نافرمانی یا پرخاشگری را برطرف نمی کند اما می تواند علائم ADHD، اضطراب و سایر اختلالات را کاهش دهد و شرایط کار بر روی آن رفتارها را بهبود بخشد. فراموش نکنید که رویکردهای رفتاری که والدین و فرزندان را وادار می کند تا با هم کار کنند تا رفتار مشکل ساز را مهار کنند، کلید کمک به موقعیت هستند.
اولین قدم در مدیریت خشم، درک عواملی است که باعث طغیان کودک می شود. بنابراین، برای مثال، اگر بیرون رفتن از درب مدرسه برای فرزندتان مشکل مزمن است، راه حلها ممکن است شامل هشدارهای زمانی، چیدن لباسها و دوش گرفتن از شب قبل و زودتر بیدار شدن باشد. برخی از بچه ها به خوبی به تقسیم تکالیف به مراحل و نصب آنها روی دیوار واکنش نشان می دهند.
هنگامی که نافرمانی و طغیان های عاطفی کودک رخ می دهد، واکنش والدین یا مراقب بر احتمال تکرار رفتار تأثیر می گذارد.
اگر رفتار کودک خارج از کنترل است یا باعث ایجاد مشکلات اساسی می شود، ایده خوبی است که برنامه های آموزشی گام به گام والدین را امتحان کنید. این برنامهها (مانند درمان تعاملی والدین-کودکی، یا PCIT، و آموزش مدیریت والدین) به شما آموزش میدهند تا رفتاری را که میخواهید در فرزندتان تشویق کنید، به طور مثبت تقویت کنید و پیامدهای ثابتی را برای رفتارهایی که میخواهید انجام ندهند، ارائه دهید. اکثر کودکان به یک رابطه ساختاریافته تر، با پاسخ های آرام و ثابت والدین که می توانند روی آنها حساب کنند، به خوبی پاسخ می دهند.
در اینجا برخی از عناصر کلیدی آموزش داده شده در آموزش والدین آورده شده است: