«علاوه بر اینکه توانستیم کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی را بدون چاپ پول یا استقراض از بانک مرکزی و با ایجاد منابع درآمدی جدید برطرف کنیم، توانستیم ۵ هزار کارخانه تعطیل و نیمهتعطیل را احیا کرده و تولید کالاهای اساسی را ۲۲ درصد افزایش دهیم». این ادعای جدید ابراهیم رییسی در شرایطی است که دهکهای پایین جامعه که به قاعده باید دغدغه اصلی نظام تصمیم گیری و اجرایی باشد، همچنان در شرایطی هستند که تنگدستی را با تمام وجود حس میکنند.
آلبرت بغزیان در گفتگو با اقتصاد ۲۴ درباره ادعای رئیس جمهوری اظهار کرد: کسری بودجه با چند منبع مختلف جبران میشود که سهلترین آن استقراض است. با این توضیح که میتوان از طریق چاپ پول، افزایش درآمد مالیاتی و افزایش خدمات دولتی در کنترل کسری بودجه به نتیجه رسید که انجام این کارها با بازنگری در مدیریت امکانپذیر است، اما این را باید در نظر گرفت، اگر مهار کسری بودجه از طریق استقراض صورت نگرفته باشد، مسلماً تبعات منفی استقراض از بانک مرکزی و در مرحله بعد انباشته شدن بدهی دولت به بانک مرکزی یا بانکهای دیگر صورت نمیگیرد و در واقع با رشد نقدینگی مواجه میشویم که چنین حالتی رشد قیمتها را خنثی میکند.
وی افزود: پس از این کانال میتوان به کاهشِ افزایشِ قیمتها رسید که این به افزایش قدرت خرید مردم، کاهش هزینههای تولید برای تولیدکننده و در نتیجه رشد اقتصادی منتهی خواهد شد، اما اینکه دولت تا چه میزان در این کار موفق شده و کسری بودجه بدون استقراض صفر شده است، باید منتظر فضای اقتصادی باشیم و اثراتش را ببینیم.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی در ادامه گفت: البته تأثیرات تصمیمها زمانبر است و همانطور که میگوییم رشد نقدینگی انتظارهای تورمی ایجاد میکند و چند سال طول میکشد تا شرایط به شکل مطلوبی در بیاید، به همین ترتیب همین اقدامها باعث میشود ما در ماههای آینده اثراتش را ببینیم. به هرحال رشد اقتصادی قابل اندازه گیری در طول یکسال است. پس اینکه بخواهیم به طور آزمایشی رونق اقتصادی را محاسبه کنیم، ممکن است رشد را تأیید کند، اما باید تا آخر سال منتظر بمانیم تا نتیجه قطعی مشخص شود.
بغزیان افزود: رشد اقتصادی در همه کشورها با درصدهای مختلفی ایجاد میشود، اما کشوری که به دلایل مختلفی چند سال رکود اقتصادی را تجربه کرده است، اگر بتواند کسری بودجه را با تأمین نهادهها و ... جبران کند، موثر است. اما این اهمیت دارد که رشد به دست آمده چگونه توزیع شود، به این معنی که افزایش درآمدها به همه دهکها منتقل خواهد شد یا نه؟ یعنی کارگرانی که سر کار رفته و بیکار بودند هم سهیم خواهند شد یا اثرات رشد فقط مهندسان و کسان دیگری را منتفع خواهد کرد؟
وی توضیح داد: این مهم است که به قیمتها ثبات بدهیم و نرخ تورم را صفر کنیم تا بتوانیم سفره دهکهای پایین را هم رنگین کنیم. در واقع تا زمانی که تورم خودنمایی میکند، ولو اینکه ادعای رشد اقتصادی کنیم و بگوییم، تورم هم کاهشی شده است، نمیتواند ارزش چندانی داشته باشد. البته دهکهای هشتم، نهم و ... فعالیتهایی دارند که با تورم بالا سودشان بیشتر میشود و این دهکهای اول، دوم و ... هستند که دغدغه دارند که باید به فکر تقویت این گروه باشیم.این اقتصاددان در پایان گفت: در دو سالی که از عمر دولت سیزدهم میگذرد، به کرات از توفیقها، افزایش رشد اقتصادی، کاهش نرخ تورم و ... شنیدهایم اما همچنان در موقعیتی قرار داریم که دهکها به طور دائم تنزل رتبه پیدا کرده و به همین میزان مردم گرفتاریهای لاینحلی را تجربه میکنند، به طوری که با جامعهای سرخورده و ناامید روبرو هستیم.