اوتیسم به عنوان مشکل جدی می تواند برهرجنبه ای از زندگی فرد تاثیربگذارد.دردسرهایی که هم زندگی فرد، هم اطرافیان را تحت تاثیر قرار میدهد. با این حال آیا نقاط مثبتی دراین اختلال وجود دارد؟
اگر به دنبال تعریف کوتاهی از اوتیسم باشیم به معنی در خود مانده است. اوتیسم طیف های متفاوتی دارد و افراد مبتلا در بیماری خود شدت و ضعف دارند
اما انچه که اهمیت بسیار زیادی تشخیص زودهنگام این نارسایی ست. این افراد اغلب از نظر ظاهر تفاوتی با افراد عادی ندارند ( درغربالگری قابل تشخیص نیست). اما انچه باعث تشخیص سریعتر میشود مادر حساس و پزشک دقیق است.
اولین نشانه های تشخیص این بیماری در بدو تولد صدای گریه نوزاد و ریتم و زمان گریه است . این نوزادان گریه های بسیار بی موقع وبی مورد و طولانی دارند
در نشانه بعدی میتوان به تاخیر در رشد حرکتی مثل گردن گرفتن و جنب و جوش نوزاد ( گاهی با مشکلات تیروییدی اشتباه میشود)در دست و پا زدن و سفت شدن سر( ملاج) و عدم فعالیت های دیداری مثل تلاش برای گرفتن اجسام با دست و تماس چشمی نوزاد با مادر و اطرافیان و متوجه نشدن صداها و عکس العمل نداشتن در برابر اسم خود است( گاهی با مشکلات شنوایی اشتباه گرفته میشود)
اما یکی از شایعترین و شاید بدترین نشانه ها بعد از سن دوسالگی ست که مادران با شکایت تاخیر کلامی و یا توقف رشد کلامی به پزشک مراجعه میکنند و اغلب معتقدند که کودک همه چیزش خوب بوده و روی نمودار رشد با اندکی تاخیر حرکت میکرده و ناگهان توقف داشته و حتی تعداد زیادی فیلم و نوار ضبط شده از کلام فرزند خود برای اثبات به پزشک نشان میدهند.
ولی این تلاش مشکل راحل نمیکند؛ حالا کودک ساعتها تنها با اسباب بازیهای محدودی بازی تکراری انجام میدهد، علاقه زیادی به چرخیدن و وسایل چرخش ( پنکه، چرخ ) دارد.
سوالات و کلام تکراری دارد و روز به روز فاصله رشدی اش با همسالانش بیشتر میشود...
مادر مستاصل و نگران از اینهمه تغییر و تفاوت فرزندش در این زمان کوتاه است و نمیتواند بپذیرد که ممکن لست فرزندش در طیف اوتیسم باشد.
به هر پزشک متخصی مراجعه می کند برای پاسخی که دوست دارد بشنود ولی پاسخ یکی بیشتر نیست فرزند شما در طیف اوتیسم است و مادر دائما تکرار میکند اخه رشدش عادی بود ، در خانواده سابقه نداشتیم ، چطور اینطور شد.
اما نمی داند که حتی خود پزشکان دلیل قطعی برای این بیماری ندارند و انرا حاصل وراثت و ژن مغلوب ومحیط و دارو هاو الودگی هوا و پارازیت ... بدتر اینکه به دنبال این ریشه یابی اعتماد به نفس خود را هم از دست میدهد.
مادر تنها یاور این کودک است و تنها مجرم این پرونده ، چون اوست که این فرزند را به دنیا اورده است.
پدر اگر همراهی با این مادر کرده باشد به زودی خسته شده و میدان را ترک کرده و به سراغ کار و فعالیت و شغل می رود( البته که پروسه درمان بسیار هزینه بر و زمان بر است)
و حال این مادراست که یک تنه درمبارزه ای سخت نابرابر با همسر و اعضای خانواده و تیم درمان و کودک و دنیای مه الود و غمبار و ارزوهای برباد رفته از جوانی خود و اینده فرزندش و حالا چه باید بکند!