رشید مظاهری در ذوب آهن آن قدر درخشید که به تیم ملی رسید. حضور در تهران و تیمهای بزرگ آبی و زرد چندان به او نساخت. رشید به یک مکان امن برای پرواز دوباره نیاز داشت و نساجی در تمام این سالها ثابت کرده که امنترین جا برای پرواز دوباره دروازهبانهاست. رشید در مقابل الهلال سه گل خورد اما به تنهایی مانع خوردن گلهای دیگری شد ولی کار بزرگتر او در جمع کردن تیم بود. رشید در بحرانهای نیمه اول مثل یک مربی یا کاپیتان عمل کرد. او تیمش را جمع کرد و اوج کارش جایی بود که جو ورزشگاه را هم در اختیار گرفت.
«سلمان فرج» اخراج شده بود اما تماشاگران با پرتاب هر آنچه دم دستشان بود، اجازه خروج به کاپیتان الهلال نمیدادند! پس رشید از درون دروازه تا وسط زمین آمد و خودش سلمان فرج را تا ابتدای تونل اسکورت کرد و دوباره به زمین برگشت. کار بزرگ رشید مظاهری در جلوگیری از سنگینتر شدن جرایم احتمالی را ارج مینهیم اما سوال اصلی کماکان پابرجاست؛ اینکه چرا باید مشکلی ایجاد شود تا بعد یک نفر بخواهد آن را حل کند؟
اگر تعداد بازیهای بزرگ در این کشور بیشتر بود تماشاگران هم به جو میزبانی عادت میکردند...