روزنامه اعتماد نوشت: چند سالی میشود که پدیدههای عجیب و غریب در اقتصاد ایران نمایان شدهاند؛ نمونه آن پدیده شاغلان فقیر که حالا دیگر گسترش قابل توجهی پیدا کرده است. اگر بخواهیم تعریفی ساده از این پدیده داشته باشیم، باید گفت شاغلان فقیر افرادی هستند که در عین داشتن شغل هرچند مناسب دچار فقر شدهاند.
همین مرداد ماه امسال بود که فرشاد مومنی- رئیس موسسه دین و اقتصاد به بحران شاغلان فقیر در ایران اشاره و در این باره آمار وحشتناکی ارائه کرد.
به گفته وی، گزارشهای رسمی منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران نشان میدهد که 89 درصد شاغلان سابق ایران فقیرند؛ یعنی 89 درصد کل فقرای ایران، از شاغلان هستند. حالا اینبار روزنامه اعتماد طی گزارشی با اشاره به رویاپردازی دولت در برنامه هفتم توسعه به این معضل پرداخته است.
روزنامه اعتماد در گزارشی به موانع دسترسی به رشد اقتصادی هشت درصدی پیشبینی شده در برنامه هفتم توسعه اشاره کرده که یکی از آنها پدیده شاغلان فقیر است.
در ایران نیز بر اساس ماده 41 قانون کار، شورای عالی کار موظف است هر سال حداقل دستمزد کارگری را تعیین کند. این فرآیند از یک سو، با افزایش هزینه تمامشده برای بنگاهها، به تعدیل نیرو یا فقدان تمایل برای جذب نیروی کار جدید منجر شده است.
هرچند وزیر کار قبلا طی سخنانی عجیب گفته بود که فقر مطلق در ایران نداریم و پس از آن هم در نطقی عجیبتر، اظهار کرد که بخش زیادی از این پدیده ریشهکن شده، ولی همین چند وقت قبل بود که از برنامههای وزارتخانه خود برای حل و فصل این مشکل خبر داد.
اما چقدر فقیر در ایران داریم؟ اخیرا اظهارات مختلفی درباره جمعیت زیر خط فقر مطلق مطرح شده است. ظاهرا حدود یکسوم جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق قرار گرفته است.
در همین باره، محسن پیرهادی، نایب رئیس کمیسون تلفیق برنامه هفتم در مجلس گفته است که جمعیت زیر خط فقط مطلق در ایران به مرز 28 میلیون رسیده است. این وضعیت زنگ خطر برای توجه ویژه به حوزه آسیبهای اجتماعی را به صدا درآورده است.
البته رئیس دولت سیزدهم گفته که دولتش به دنبال تدوین سند کاهش فقر است که قرار است هدف اصلی آن رفع فقر مطلق باشد.
ابراهیم رئیسی گفته که با بهبود شرایط اقتصادی و مجموعه اقدامات و خدمات دولت با همکاری نهادهای حمایتی از جمله کمیته امداد بتواند اقدام مهم و موثری در جهت این هدف، یعنی رفع فقر مطلق رقم بزند.
حالا با توجه به اینکه خود دولت حداقل در کلام فقر مطلق را در اقتصاد ایران پذیرفته، باید دید قرار است این سند را چگونه به اجرا درآورد؛ آیا این هدف در قالب صفحات خاک خواهد خورد یا با استفاده از ابزارهای درست به دادِ شاغلان فقیر میرسد.