دو برادر سارق، گریمور حرفهای را به بهانه گریم به مکان خلوتی کشاندند و پس از کتککاری شدید بیش از ۱۰۰ میلیون تومان اموال او را سرقت کردند.
چند روز قبل به مأموران تهران خبر رسید رهگذرانی در یکی از خیابانهای مرکزی شهر، مردی زخمی را پیدا و برای درمان به بیمارستان منتقل کردهاند.
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران پلیس برای بررسی موضوع راهی بیمارستان شدند و دریافتند مرد زخمی تحت درمان است.
از سوی دیگر بررسیها حکایت از آن داشت مرد زخمی ساعتی قبل در درگیری با دو مرد دیگر به شدت مصدوم شده و ضاربان هم فرار کردهاند.
تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت تا اینکه مرد جوان پس از بهبودی در توضیح حادثه به مأموران گفت: «من شغلم آرایشگری است. البته آرایشگر و گریمور حرفهای هستم و به همین دلیل مشتریان زیادی دارم. بعضی از مشتریان خاصم تماس میگیرند و برای آرایش و گریم به خانههایشان میروم. روز قبل زنی با تلفن همراهم تماس گرفت و گفت برای آرایش برادرش به خانهشان بروم. او گفت مراسم عروسی دعوت هستند و میخواهد برادرش را گریم کند و از من خواست برای آرایش به خانهشان بروم. از آنجایی که قبل از این هم برای آرایش و گریم به خانههای زیادی رفته بودم قبول کردم، اما از زن جوان خواستم مبلغی را به عنوان بیعانه به کارتم واریز کند و او هم علیالحساب ۲۰۰ هزار تومان به کارتم واریز کرد.»
وی ادامه داد: «من به آدرس داده شده رفتم، اما خانه آنها را پیدا نکردم، به همین دلیل با او تماس گرفتم و زن جوان هم گفت سر خیابان منتظر بمانم تا خودش دنبالم بیاید و مرا به خانهاش ببرد. دقایقی منتظر ماندم که دو مرد جوان نقابدار نزدیکم شدند و ناگهان به من حمله کردند. آنها بدون پرسیدن هیچ سؤالی مرا زیر مشت و لگد گرفتند و به شدت کتک زدند، بهطوریکه کنار خیابان بیهوش شدم. وقتی بههوش آمدم، دیدم روی تخت بیمارستانم. آنجا بودم که فهمیدم آن دو مرد نقابدار همدست زن جوان بودند و پس از کتککاری شدید تمامی وسایل آرایشگریام، پولها و کارتهای عابرم را که بیش از ۱۰۰ میلیون تومان ارزش داشت، سرقت کردهاند.»
با شکایت مرد جوان، تیمی از مأموران پلیس به دستور قاضی اکبری، بازپرس شعبه اول دادسرای ویژه سرقت برای شناسایی سارقان وارد عمل شدند.
نخستین بررسیها نشان داد شماره تلفن تماس گرفته شده با آرایشگر سرقتی بوده و پس از حادثه هم مسدود شده است. بدین ترتیب مأموران تحقیقات خود را در شاخه دیگری ادامه دادند تا اینکه دریافتند پول واریز شده به کارت شاکی از حساب زن جوانی به نام سحر است. مأموران، سحر را بازداشت کردند، اما مشخص شد او در حادثه سرقت نقشی نداشته است و پسر مورد علاقهاش به نام هرمز او را فریب داده و از کارتش به کارت آرایشگر مبلغ ۲۰۰ هزار تومان واریز کرده است. وی گفت: «روز حادثه پسر مورد علاقهام با من تماس گرفت و شماره کارتی را برایم فرستاد و گفت به صاحب شماره کارت ۲۰۰ هزار تومان بدهکار است، اما به خاطر تراکنش زیادی که انجام داده، نمیتواند به کارت بدهکارش پول واریز کند و از من خواست به شماره کارت داده شده ۲۰۰ هزار تومان واریز کنم و من هم این کار را کردم، اما خبر نداشتم آنها چه نقشهای دارند.»
بررسیهای مأموران نشان داد هرمز و برادرش از سارقان حرفهای و سابقهدار هستند و روز حادثه هم دو نفری اموال آرایشگر را سرقت کردهاند؛ بنابراین مأموران دو برادر را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
هرمز در ادعایی گفت: «من شاکی را میشناختم و میدانستم او گریمور حرفهای است و درآمد زیادی دارد. از طرفی میدانستم برای آرایش و گریم به خانه مشتریانش میرود و دستمزد زیادی هم میگیرد. همین موضوع باعث شد من و برادرم تصمیم به سرقت اموال او بگیریم. روز حادثه دختر مورد علاقه برادرم طبق نقشه از پیش طراحی شده با آرایشگر تماس گرفت و خواست برای گریم برادرش به خانهشان برود. او درخواست بیعانه کرد و من هم برای اینکه ردی از خود بجا نگذاریم دختر مورد علاقه خودم را فریب دادم و از اوخواستم به کارت شاکی پول واریز کند. ما او را به مکان خلوتی کشاندیم و قصد سرقت اموالش را داشتیم که در برابرمان مقاومت کرد و ما هم مجبور شدیم او را به شدت کتک بزنیم و پس از آن اموالش را سرقت کنیم.»
متهم دیگر هم در بازجوییها اظهارات برادرش را تأیید کرد. مأموران در ادامه همدست آنها را هم بازداشت کردند. تحقیقات از متهمان برای شناسایی مالباختههای احتمالی ادامه دارد.