«تحت تعقیبترین مرد در فهرست دستگاههای امنیتی اسرائیل»؛ این عبارتی است که شبکه العربیه برای توصیف محمد ضیف، فرمانده گردانهای عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) بهکار برده است؛ کسی که دشمن شماره یک صهیونیستها به شمار میرود و گفته میشود که طراح اصلی و مغز متفکر حملات غافلگیرکننده طوفانالاقصی است.ضیف به ندرت اظهارنظر میکند، هرگز در انظار عمومی ظاهر نمیشود و از فناوری دیجیتال مدرن مانند گوشیهای هوشمند هم استفاده نمیکند.
خبرگزاری رویترز به نقل از یک منبع نزدیک به حماس نوشته که ضیف پس از حمله صهیونیستها به مسجدالاقصی در ماه می۲۰۲۱، برنامهریزی عملیات طوفانالاقصی را آغاز کرده است.
از ۱۱روز پیش که حملات برنامهریزی شده فلسطینیها علیه مواضع صهیونیستها در تمام سرزمینهای اشغالی آغاز شده، پرسشها درباره ماهیت رهبران جنبش حماس بالا گرفته است؛ اینکه آنان چه کسانی هستند و چه نقشی در این حملات داشتهاند.
محمد ضیف؛ مرد در سایه
نام شناسنامهای او «محمد دیاب ابراهیم المصری» است، اما از آنجایی که برای فرار از حملات رژیمصهیونیستی پیوسته محل اقامت خود را تغییر میداد، لقب «ضیف» که در عربی بهمعنای «مهمان» است به او داده شد. در دانشگاه زیستشناسی خوانده و در همان ایام دانشجویی، نخستین گروه تئاتر شهری را در غزه شکل داد.
او در جریان تحصیل در دانشگاه اسلامی «الجامعه الاسلامیه»، اقدامات جهادی خود را پساز پیوستن به شاخه دانشجویی «فراکسیون اسلامی» آغاز کرد و بعد از آن، وارد گروههای تازهتأسیس مسلح حماس شد تا اینگونه در میان غزه و کرانه باختری اشغالی دائم در گردش باشد.
او که سالهاست دشمن شماره یک رژیم صهیونیستی بهحساب میآید، نزدیک به ۹بار از عملیات ترور این رژیم جان سالم بهدر بردهاست. توانایی وی در پنهان ماندن از سرویسهای اطلاعاتی رژیمصهیونیستی، لقب «مردی با ۹جان» را به او دادهاست.
بهگفته الاخبار، در آخرین تلاش برای ترور الضیف در تابستان سال ۲۰۱۴، «وداد» همسر او (در ۲۷سالگی) و پسرش«علی» که تنها ۷ماه داشت و همچنین دخترش «ساره» در یک حمله هوایی که یک خانه را در محله شیخ رضوان هدف قرار داد، به شهادت رسیدند. بعد از این عملیات بود که حاج قاسم برای این رزمنده داغدار دست به قلم شد و در نامهای به فرمانده گردانهای قسام، او را فردی مقاوم، شجاع و شهید زنده معرفی کرد و نوشت: «همگی مطمئن باشید ایران با وجود فشارها و محکم شدن محاصره، فلسطین را تنها نخواهد گذاشت. پیروزی نزدیک است و با لطف پروردگار، صدای زنگ مرگ صهیونیستهای تجاوزگر به صدا درآمدهاست.»
صحبتهای مأموران اطلاعاتی رژیمصهیونیستی درباره شخصیت محمد الضیف جالب توجه است. محمد را فردی، متواضع و محبوب درمیان رزمندگان مقاومت معرفی کردهاند. یکی از افسران شاباک و مسئول تعقیب او درباره او گفته است: «بسیار متواضع بود و بهخاطر شناخت خوبش از خودش، توانمندی شخصی بالایی دارد که همه اینها باعث شده او پنهان باشد و [مأموریت] شاباک در رسیدن به او دشوار شدهاست.»
کابوس صهیونیستها
یکی از ویژگیهای این کابوس صهیونیستها که در عملیات طوفانالاقصی خود را بهخوبی نشان داد، عملیات فریبی بود که طراحی محمد پشت آن بود. درحالیکه رژیمصهیونیستی شروع به ارائه مشوقهای اقتصادی به کارگران غزه میکرد و مذاکره با گروههایی مثل فتح خیالشان را از هرگونه مبارزه راحت کرده بود، جنگجویان مقاومت مقابل چشمان ارتش رژیمصهیونیستی آموزش میدیدند و تمرین میکردند. این اوج عملیات مرموز اطلاعاتی و وفاداری یاران محمد به اوست؛ چراکه اسرائیل در غزه و کرانه باختری در لایههای مختلف، جاسوسان پا بهکاری دارد که حرکت هیچ جنبدهای از چشمان آنها پنهان نمیماند. البته استفاده نکردن محمد از وسایل هوشمند هم مزید بر این پنهانکاری اطلاعاتی او شدهاست.
«لویت» از مأموران اطلاعاتی رژیمصهیونیستی در این باره و در ارتباط با محمد الضیف میگوید: «اگر از تلفن و کامپیوتر استفاده نکنید، سرویسهای جاسوسی مدرن بهسختی میتوانند مکان شما را پیدا کنند.»
محبوبیت کمنظیر محمد
محمد درمیان مردم از محبوبیت کمنظیری برخوردار است. در جریان انتفاضه دوم که غزه مثل این روزها تلی از خاکستر شده بود، مردم در ویرانههای غزه جشن گرفته بودند و یکصدا میخواندند: «با جان و خون خود تو را آزاد خواهیم کرد، ضیف.» در این ایام بود که محمد، گرفتار زندانهای رژیمصهیونیستی بود و توانست با همین ارادههای مردمی، از زندان صهیونیستی فرار کند. یکی از مشخصات جذاب محمد الضیف، این است که در سالهای قبل بههیچعنوان، تصویری از او دیده نشده بود و در همین عملیات هم سایه او به نمایش گذاشته شد که این بر رعب و وحشتی که سالهاست در دل فرماندهان ارشد رژیمصهیونیستی و آمریکاست، افزود؛ رعبی که حدود ۲سال بود که به شکل عجیبی در دل افسران رژیمصهیونیستی افتاده بود.
محمد ۲سال پیش در یک فایل صوتی بیکیفیت به رژیمصهیونیستی هشدار داده بود که اگر خواستههای حماس را برآورده نکند و به جنایات خود ادامه دهد، ضربه جدی خواهد خورد و این وعدهاش را هم عملی کرد. نکته دیگر در شخصیت محمد الضیف که بسیار برای رژیمصهیونیستی مهم است، این است که وی از معدود افرادی است که از همان ابتدای تاسیس حماس دراین گروه حضور داشته است. او از این نظر منحصربهفرد است و نشانه غلبه اطلاعاتی حماس بر رژیمصهیونیستی محسوب میشود.
این فرمانده گردانهای عزالدین قسام، علاوه بر طراحیهای متعدد عملیاتی علیه رژیمصهیونیستی، ذهن مبتکری در مسائل مهندسی دارد و یکی از ۳طراح اصلی موشک «قسام» است و حفر شبکهای از تونلهای زیرزمینی در غزه از دیگر کارهای ویژه او بهحساب میآید؛ تونلهایی که محل امنی برای مردم و رزمندگان مقاومت دربرابر حملات ددمنشانه این رژیم کودککش است. محمد الضیف را این روزها به جرأت قهرمان ملی فلسطین و بلکه دنیای اسلام میتوان بهحساب آورد. او افتخار امروز نوجوانان و جوانان غزه و فلسطین است و پویش میلیونی «حریفت منم»، اعلام آمادگی جوانان فلسطینی است به فرماندهان مقاومت و در رأس آن محمد الضیف.
شیخ احمد یاسین؛ تجسم مقاومت اسلامی
برخی ترورها زیرنظر شخص رئیس دولت انجام میشود؛ مثل ترور حاج قاسم که رسما زیرنظر رئیس دولت وقت آمریکا انجام شد. ترور «شیخ مقاومت» نیز رسما زیرنظر آریل شارون، نخستوزیر وقت صهیونیستها انجام شد.
«شیخ مقاومت» یا همان «شیخ احمدیاسین» بنیانگذار حماس (حرکه المقاومه الاسلامیه) است. شارون او را ترور کرد به ۲دلیل؛ اینکه مقاومت تحت رهبری او را متوقف کرده و نابود شود و دیگر اینکه جلوی گسترش مقاومت در سطحی که او دنبال میکرد، گرفته شود.
شیخ مقاومت یک شخصیت تشکیلاتی، مربی، جریانساز، سخنور و دارای اندیشههایی مبتنی بر چارچوب فهم اخوانالمسلمین بود؛ جریانی که اساسا برای درگیری با غرب و حیات اسلام متولد شده بود و قائل به اجتهاد براساس منابع دین، لکن هماهنگ با شرایط زمان و مکان بود؛ جریانی که در میان اهل سنت به عنوان نوسلفی شناخته میشود. اخوان در گذر ایام طیفهایی پیدا کرد؛ ازجمله طیف وسطیه یا میانهرو که قرضاوی مصر و سیاسیون اخوان در ترکیه و مصر بعد از بهارعربی که اهل گفتوگو با غرب بودند، آن را نمایندگی میکردند و طیف مقاومت که براساس اندیشههای سیدقطب شکل گرفته بود. شیخ احمد یاسین ابتدا با شاخه اخوان در فلسطین ارتباط گرفته بود که ذیل طیف مقاومت قرار میگرفت.
به همین سبب رویکرد او نیز به آیات قرآن نه برای دانستن یا صرفا یک عقیده بود، بلکه تلاش میکرد فهمی از آیات قرآن ارائه کند که در عمل مقابل ظلم و شرک مدرن قرار بگیرد؛ مثل اینکه توحید را در نفی اطاعت و عبودیت حاکمان و ظالمان میدید یا اینکه نگاهی کلان و تاریخی به نسلهای مختلف داشت و در این گستره میاندیشید.
شیخ احمد یاسین در انتفاضه اول و دوم فلسطین مؤثر بود؛ یعنی جوشش جوانان از درون فلسطین و گسترش آن در مقابل دشمن غاصب. رویکرد او اسلامی و توحیدی بود. دوستانش میگویند لحظهای که بالگرد صهیونیست او را شهید کرد، او این جملات را میگفت: «امیدوارم که حق تعالی از من خشنود و راضی باشد.»
او معلول بود. ۶سالش بود که زمین خورد و فلج شد. هیبت او و حیات او تجسم مقاومت بود. شهادت او اما به قول رهبر حکیم ایران چیزی را عوض نکرد: «آنچه از شیخ احمد یاسین و ملت فلسطین با این جنایت ستاندند جسمی نحیف و علیل بود. فکر او را و خطی را که او ترسیم کرد و راهی را که او گشود نخواهند توانست از ملت فلسطین بگیرند. روح شیخ زنده است و درس او که اینک با خون مظلومانهاش ماندگارتر و برجستهتر شد، زمزمه جوانان و نوجوانان و نسل آینده فلسطین خواهد بود.»
مروان عیسی؛ مجاهدی که خواب را بر شاباک حرام کرد
مروان عبدالکریم عیسی از فرماندهان نظامی حماس در سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۳ بهدلیل عضویت در حماس توسط رژیمصهیونیستی بازداشت شد. عیسی بعدها توسط تشکیلات خودگردان فلسطین نیز دستگیر و در سال ۲۰۰۰ میلادی آزاد شد. تلآویو معتقد است تا زمانی که مروان عیسی زنده است، «جنگ مغزها» با حماس ادامه خواهد داشت. اسرائیلیها او را مرد «عمل، نه حرف» میدانند و میگویند او آنقدر باهوش است که «میتواند پلاستیک را به فلز تبدیل کند». او در سال ۲۰۲۱ به عضویت دفتر سیاسی حماس در غزه درآمد. عیسی ازجمله رهبران جنبش حماس است که پروژه توسعه تونلها را در نوار غزه رهبری کرده است. سرویس امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) عیسی را یکی از قدرتمندترین چهرههای حماس در غزه خوانده و یک افسر صهیونیستی در گفتوگو با رادیو ارتش اسرائیل اذعان کرده که عیسی ۳ سرویس امنیتی را به خود مشغول و خواب را بر آنها حرام کرده است.
یحیی سنوار؛ نماد مقاومت
یحیی ابراهیم حسن السنوار، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی (حماس) در نوار غزه از رهبران ارشد جنبش مقاومت به شمار میرود که ۲۳سال از عمر خود را در زندانهای اشغالگران سپری کرده است. او در سال ۱۹۶۲در اردوگاه آوارگان خانیونس متولد شده است. سنوار گرچه از بنیانگذاران اولیه حماس به شمار نمیرود، اما به یکی از کادرهای اصلی این جنبش تبدیل شده است. سنوار به همراه برخی برادرانش چند اعتصاب غذا را هدایت کرده که مهمترین آنها در سالهای ۱۹۹۲، ۱۹۹۶، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ بوده است. جنبش حماس در سال ۲۰۱۵ او را بهعنوان مسئول پرونده اسرای اسرائیلی اسیر نزد گردانهای قسام منصوب کرد. در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۵ دولت آمریکا نام او را در لیست سیاه «تروریستهای بینالمللی» قرار داد و در فوریه سال ۲۰۱۷ یحیی سنوار به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس در نوار غزه جانشین اسماعیل هنیه شد.
خالدمشعل؛ مردی که ۱۰مأمور موساد را ناکام گذاشت
خالد مشعل در سال ١٩٥٦ در نزدیکی شهر رامالله، واقع در کرانه باختری رود اردن که در آن زمان تحت حاکمیت دولت اردن بود، متولد شد. پس از شکست اعراب در جنگ با اسرائیل در ژوئن سال ١٩٦٧، کرانه باختری به اشغال نیروهای اسرائیلی در آمد. او فعالیت سیاسی خود را با پیوستن به اخوانالمسلمین آغاز کرد. در سال ۱۹۹۷ موساد با دستور مستقیم بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، او را هدف سوء قصد قرار داد. ۱۰مأمور موساد با پاسپورت جعلی کانادا برای ترور مشعل وارد اردن شدند. خالد مشعل که در آن زمان ساکن اردن بود، در یکی از خیابانهای امان، پایتخت اردن، هدف حمله قرار گرفت و مادهای سمی به او تزریق شد، اما جان سالم به در برد. وی اکنون عضو دفتر سیاسی حماس و از رهبران تأثیرگذار این گروه به شمار میآید.
محمود زهار؛ شهید زنده
محمود زهار از اعضای فعلی کادر رهبری حماس از پدری فلسطینی و مادری مصری متولد شد. وی در ۲۶سالگی موفق به اخذ درجه دکترای عمومی از دانشگاه قاهره و ۵سال پس از آن موفق به دریافت درجه جراح داخلی از دانشگاه عین الشمس شد. وی از بنیانگذاران اصلی دانشگاه اسلامی غزه در سال ۱۹۷۸ میلادی است. او سال ۱۹۸۸ ششماه بعد از تاسیس حماس، دستگیر شد و بهمدت ۶ماه در سرزمینهای اشغالی زندانی بود. او از جمله کسانی بود که سال ۱۹۹۲ به منطقه مرجالزهور تبعید شد و یک سال کامل را در آنجا گذراند. صهیونیستها که همواره بهدنبال حذف محمود زهار بودهاند، سال ۲۰۰۳ تلاش کردند به جانش سوء قصد کنند. در آن عملیات، یک
اف-۱۶ اسرائیلی، بمبی نیمتنی را روی خانه زهار در محله الرمال غزه انداخت. او در این حمله جراحات جزئی برداشت، اما پسر بزرگش و دوست او در آن انفجار شهید شدند. پسر دوم او، حسام که عضو گردانهای عزالدین قسام بود در میان ۱۸نفری بود که در ژانویه سال ۲۰۰۸ در یکی از حملات اسرائیلیها به شرق غزه به شهادت رسید.