آغاز یک سال جدید، همیشه انگیزه انسان را به قدم برداشتن به سوی اهدافش تقویت میکند؛ به نحوی که ما در سال جدید میتوانیم یک فرصت عالی برای تصمیمگیری دوباره، نفس تازه کردن و انجام دادن کارهای جدید به دست آوریم.
بسیاری از ما از سال جدید به عنوان فرصتی برای تعیین اهداف جدید استفاده میکنیم، اما همان طور که سال ادامه مییابد، اغلب متوجه میشویم که دستیابی به این اهداف شگفتآور دشوار است.
انگیزه، یک چیز نامشخص است، اما فقط به این دلیل که شما در گذشته تلاش کردهاید، به این معنی نیست که شما نمیتوانید در آینده موفق باشید. انگیزه مانند یک موتور است که میتوانید آن را تنظیم کنید و فرمان آن را در مسیر درست بچرخانید.
بیایید به چند ترفند روانشناسی برای غرق شدن با موتور انگیزه خاص خود نگاه کنیم، زیرا میتوانیم اهداف خود را برای سال جدید تعیین کنیم.
به جای هدف عملکردی، هدف یادگیری تعیین کنید
ما معمولا، هنگامی که اهدافمان را تعیین میکنیم، به آنچه که میخواهیم به دست آوریم و از آن آستانهای که میخواهیم رد شویم، فکر میکنیم که به عنوان مثال میتوان به ۲۰ پوند وزن کم کردن، دویدن در ماراتن و یا ترفیع گرفتن در شغل اشاره کرد.
این اهداف، خاص و مشخص هستند، اما تحقیقات نشان میدهد که تعیین اهداف بلندمدت عملکردی بر اساس نتایج دستاوردها ممکن است به اندازه اهداف تنظیم مهارتهای جدید که میخواهید یاد بگیرید، موثر نباشند.
طی یک تحقیق، دانشجویان تازه وارد رشته MBA (مدیریت کسب و کار) که برای مهارتها و دانش جدید مانند یادگیری مؤثر شبکه هدفگذاری کرده بودند، در مقایسه با کسانی که تنها برای نمرههای خوب هدفگذاری کردند، هم احساس رضایت بیشتری داشتند و هم نمرههای بهتری کسب کرده بودند.
بنابراین، اگر هدف شما کم کردن وزن است به یک جایگزین نگاه کنید، امّا حقیقت این است که به جای تعیین یک هدف مانند کم کردن ۲۰ پوند، بهتر است که دانش تغذیه خود را با یادگیری دستورالعملهای جدید و سالم افزایش دهید و این کار نه تنها یک هدف خاص را دنبال میکند، بلکه قابل دسترستر هم است.
دقت کنید که اهدافتان با ارزشهای زندگی مطابقت داشته باشد
چگونه در مورد اهدافتان تصمیم میگیرید؟ آیا آنها را از اهداف هم سن و سالان خود الهام میگیرید؟ آیا اهدافتان توسط والدین و یا معلمهایتان تعیین شدهاند؟
علت هدفگذاری و دلیل تعیین آن هدف تأثیر بسزایی بر دستیابی به آن خواهد داشت که یکی از آنها میتواند ارزشهای زندگیتان باشد.
ارزشها همان اهداف نیستند. تصور کنید در یک قایق در اقیانوس، قایقرانی میکنید. اهداف مانند جزایری در افق هستند که به سمت آنها سفر میکنید و ارزشها مانند ستاره قطبی هستند که شما را در مسیر درست قرار میدهند، اما وقتی از ارزشها صحبت میشود، ستاره قطبی هر کسی با یک نفر دیگر یکسان نیست و مهم این است که بدانید چه چیزی برای شما اهمیت دارد تا بتواند به شما کمک کند.
برای برخی، ارتباط اجتماعی، یک ارزش بزرگ برای زندگی است و شاید برای آنها، یک هدف خوب، کشف فعالیتهای جدیدی است که میتوانند با دوستانشان انجام دهند تا به جامعه کمک کنند. یک مثال ممکن است داوطلب شدن در یک پناهگاه محلی حیوانات باشد تا فرد فقط بتواند به کارکنان آن پناهگاه کمک کند و فقط یک تجربه را با آنها به اشتراک بگذارد.
برای برخی دیگر، دستیابی به نفوذ و قدرت یک ارزش برای زندگی محسوب میشود که در این صورت، هدف آنها میتواند ایجاد (یا یادگیری نحوه ایجاد) یک پلتفرم عمومی قابل مشاهده برای تأثیرگذاری بر سیاست باشد.
برای برخی از افراد هم تعهد به طبیعت یک ارزش به حساب میآید. بنابراین، یک هدف مبتنی بر ارزش میتواند برای راهاندازی یک باغ یا صرفه جویی در هزینه برای تجهیزات کمپینگ باشد.
از خودتان بپرسید که آیا اهداف شما بر اساس ارزشهای بزرگتر زندگی شما هستند؟ که اگر پاسخ شما منفی است دوباره اهدافتان را مشخص کنید. بنابراین، اگر هدف شما نشاندهنده ارزش شما است، باید همان هدف را دنبال کنید، زیرا احتمال بیشتری دارد که موفق باشید.