نامشخصی در تربیت پزشک متخصص!

به گزارش محیانیوز،حسین فرشیدی، معاون بهداشت وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، اوایل مهرماه سال جاری به یک سکوت پنج ساله پایان داد. وی با اشاره به این‌که رشته طب سالمندی حذف نمی‌شود، گفت:« از نظر وزارت بهداشت رشته طب سالمندی لازم و ضروری است چرا که سالمندان امراض متعددی دارند و داروهای مختلفی را تحت نظر چندین پزشک مصرف می‌کنند. حتی گاهی دچار تداخل دارویی هم می‌شوند و از دیدگاه وزارت بهداشت وجود متخصصی با عنوان طب سالمند که همه این موارد را زیر نظر داشته باشد، ضروری است.»

این اظهارات در حالی صورت می‌گیرد که با گذشت ۱۲ سال از تصمیم وزارت بهداشت برای تاسیس رشته طب سالمندی در مقطع تخصص پزشکی، تا کنون فقط ۲۳ متخصص در این رشته فارغ‌التحصیل شده‌اند.

۱۲ سال سردرگمی

هفتاد و پنجمین نشست شورای آموزش پزشکی و تخصصی در بهمن ماه ۱۳۹۰ برگزار شد. این شورا با حضور وحید‌ دستجردی، وزیر بهداشت وقت،  و جمعی از مسئولان ارشد دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور، برنامه آموزشی رشته طب سالمندی را تصویب کرد. در این نشست مقرر شد که رشته طب سالمندی به مدت ۴ سال در دانشگاه تهران اجرا و گزارش کار آن به شورا ارائه شود. پس از آن، دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران و ایران، به ترتیب در سالهای ۹۱ و ۹۲ شروع به جذب دستیار در این رشته کردند.

این روند تا سال ۹۷ ادامه یافت. شورای آموزش پزشکی و تخصص در نودمین نشست خود بار دیگر به سراغ رشته‌ی طب سالمندی رفت. در این جلسه مصوب شد که در سال تحصیلی ۹۷-۹۸ پذیرش در رشته طب سالمندی متوقف شود. به علاوه از سال تحصیلی ۹۸-۹۹ نیز این رشته فقط در مقطع فوق تخصص پذیرش داشته باشد. پس از این نشست باقر لاریجانی، معاون آموزشی وقت وزارت بهداشت، هدف وزارت‌خانه از این تصمیم را بیان کرد: « متخصصین طب سالمندی لازم است با داشتن یک پیش زمینه قوی در طب داخلی و رشته های مرتبط از شرایط ویژه ای برخوردار باشند. در نتیجه با بررسی های به عمل آمده مشخص شد که الگوی آموزش دوره تخصصی طب سالمندی جهت گسترش می تواند به فلوشیپ تبدیل شود.»

در ادامه اما به یک‌باره رشته طب سالمندی از مقطع فوق تخصص نیز کنار گذاشته شد. این تغییر رویکرد ناگهانی با واکنش‌های مختلفی از سوی پزشکان و کارشناسان روبرو شد.

فدای وطن، دکترای سالمندشناسی، در همین باره گفت:« با توجه به وضعیت کشور و افزایش تعداد سالمندان می توانست تصمیم های بهتری در زمینه رشته طب سالمندی گرفته شود. به طور مثال انتظار می رفت که ظرفیت پذیرش در این رشته یا تعداد دانشگاه های برگزار کننده آن بیشتر شود.»

 زنده دل، رییس بیمارستان رازی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، نیز با اشاره به لزوم بهره‌گیری از نیرو‌های تخصصی طب سالمندی برای توانمند ساختن این عزیزان، افزود:« متاسفانه علی‌رغم ضرورتی که در این زمینه احساس می‌شود، طی چند سال اخیر پذیرش رشته تخصصی طب سالمندی متوقف شده است و به نظر می‌رسد با توجه به بحران سالمندی که در کشور ما قریب‌الوقوع است، این عدم پذیرش کار منطقی نیست.»

وی همچنین ادامه داد:«از مسئولان وزارت بهداشت می‌خواهیم در این زمینه اقدام عاجلی انجام دهند و مجددا پذیرش در رشته تخصصی طب سالمندی آغاز شود چرا که ظرفیت آن در دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور وجود دارد.»

سرانجام پس از گذشت پنج سال، نودونهمین نشست شورای آموزش پزشکی و تخصصی گره از کار طب سالمندی باز کرد. در این نشست که مرداد ماه سال جاری برگزار شد، راه‌اندازی دوباره این رشته تصویب گردید.

دلبری، رئیس مرکز تحقیقات سالمندی، ماجرا را این‌گونه روایت می‌کند:«بر اساس استانداردهای جهانی اکنون در کشور به ۲۳۰۰ نفر متخصص طب سالمندی نیاز داریم ولی تنها ۲۳ متخصص طب سالمندی در کشور داریم که همه این افراد هم در رشته تخصصی خود مشغول به فعالیت نیستند. با این حال طی آخرین جلسه‌ای که با معاون آموزشی وزارت بهداشت داشتیم، موضوع توقف تربیت متخصصان طب سالمندی را مطرح کردیم و ایشان قول دادند که برای این رشته ظرفیت باز کنند که خوشبختانه بالاخره پس از ۵ سال، امسال اعلام شد که دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشگاه علوم پزشکی ایران هر کدام دو نفر متخصص طب سالمندی تربیت خواهند کرد و این موضوع در دفترچه هم آمد.»

دلبری که هم‌زمان رییس انجمن علمی طب سالمندی نیز هست در ادامه ابراز امیدواری کرد که پذیرش در سال‌های آینده نیز این رشته پذیرش دانشجو داشته باشد. این در حالی است که شورای آموزش پزشکی و تخصصی در آخرین نشست خود، فقط مجوز جذب دستیار طب سالمندی را تا سال آینده صادر کرده است. تداوم این روند نیز بار دیگر به  گزارش کار ارائه شده توسط دانشگاه‌های علوم پزشکی ایران و تهران بستگی خواهد داشت. به این ترتیب باز هم سرانجام رشته طب سالمندی در ابهام قرار می‌گیرد.

تربیت پزشک متخصص؛ هم‌چنان بی‌برنامه

آن‌چه در رشته‌های دیگر تخصص پزشکی می‌گذرد، تفاوت زیادی با طب سالمندی ندارد. برای مثال رشته تخصصی « پزشک خانواده » نیز سرگذشت مشابهی داشته است. این رشته در سال ۹۴ بصورت هم‌زمان در ۱۲ دانشگاه کشور راه‌اندازی شد. اما پس از شش دوره، در سال ۹۸ ، پذیرش در این رشته مهم متوقف شد.

نگاهی به ظرفیت کلی پذیرش در مقطع تخصص پزشکی نیز نشان از یک بی‌برنامگی مداوم دارد. در جدول زیر تغییرات ظرفیت پذیرش در مقطع تخصص پزشکی از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۲ آورده شده است. بررسی این اعداد نیز نشان می‌دهد که گاهی چند سال ظرفیت ثابت مانده و سپس افزایش ناگهانی را تجربه کرده است.

این سردرگمی‌ها در حالی اتفاق می‌افتد که پیش از این وزارت بهداشت موظف گردیده بود برنامه مشخصی برای تعیین ظرفیت سالانه تخصص پزشکی ارائه دهد. بهمن ماه ۱۴۰۰ بود که ابراهیم رییسی به عنوان رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی، «مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی در مقطع عمومی» را ابلاغ کرد. در «تبصره ۲» این ماده وزارت بهداشت مکلف گردیده تا ظرف مدت دو ماه، طرح افزایش ظرفیت رشته‌های تخصص پزشکی را به این شورا ارائه دهد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که تا کنون برنامه مورد نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی توسط وزارت بهداشت تهیه نشده است.

برنامه هفتم؛ برنامه‌ای برای سردرگمی بیش‌تر

کارشناسان همواره به برنامه‌های پنج‌ساله به عنوان نقشه راهی برای پیش برد اهداف بلندمدت کشور نگاه می‌کنند. پس از تجربیاتی همچون پاندمی کرونا، فصل سلامت این برنامه نیز از اهمیت بالایی برخوردار شده است. وزارت بهداشت نیز با درک این اهمیت مسائل مختلف نظام بهداشت و درمان را در این فصل گنجانده است. « بند ج ماده ۶۹ » این برنامه به نحوه تعیین ظرفیت پذیرش در مقطع تخصص پزشکی پرداخته است. در این بند هدف‌گذاری شده که ظرفیت پذیرش در مقطع تخصص پزشکی بایستی به گونه‌ای تعیین شود که طی پنج سال، حاصل « نسبت مجموع متخصصان بالینی و دستیاران تخصص به تعداد پزشکان عمومی » حداقل به عدد یک برسد.

این‌که وزارت بهداشت سرانجام به این وظیفه خود جامه عمل پوشانده، جای تقدیر دارد. اما بررسی ها نشان می‌دهد که این نسبت پشتوانه علمی مشخصی ندارد. به عبارت دیگر برای اولین بار است که در سیاست‌گذاری نظام‌های بهداشت و درمان بکار می‌رود. چرا که در موارد مشابه، تعداد دستیاران تخصص پزشکی در این نسبت دخیل نمی‌شود. به این ترتیب مشخص نیست که این نسبت نیز بتواند نسخه‌ی درست برای کمبود پزشک متخصص در کشور باشد. از سوی دیگر استفاده از آمارهای سازمان نظام پزشکی نشان می‌دهد که این نسبت بدون هرگونه تغییری در ظرفیت پذیرش دستیار، سال آینده به عدد یک خواهد رسید. با تحقق این نسبت طی یکسال، کارایی آن نیز زیر سوال خواهد رفت. چرا که برای سال‌های بعدی باز هم بلاتکلیفی در تعیین ظرفیت خودنمایی خواهد کرد. 

مجلس شورای اسلامی تا کنون بیش از ۲۰ جلسه برای بررسی گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم برگزار کرده است. نمایندگان در حالی به استقبال فصل سلامت لایحه می‌روند که این نسبت در دومین ماده آن، جا خشک کرده است. حال باید دید این برنامه ناقص وزارت بهداشت به قانون تبدیل می‌شود یا خیر. با توجه به اهمیت برنامه‌های پنج ساله، تصویب این بند به معنای « قانونی کردن بلاتکلیفی‌های وزارت بهداشت» است.