به گزارش محیانیوز، سازندهترین بخش شخصیت هر فرد، نشأتگرفته از دورانی است که در آن به کشف محیط پیرامون میپردازد، احساسات خود را بیواسطه بروز میدهد و در صادقانهترین حالت، نیروهای درونی خود را به نمایش میگذارد. درواقع این دوران، همان کودکی است که مهمترین و ابتداییترین دوران شکلگیری شخصیت افراد محسوب میشود، بنابراین نحوه گذراندن این دوران بسیار مهم و قابل توجه است.
براساس تحقیقات انجام شده، «بازی» یکی از مهمترین عوامل شکلگیری شخصیت افراد در دوران کودکی و جزئی جدانشدنی از رشد آنها به شمار میرود که در کنار آن، کودکان به درکی از عواطف، احساسات و هیجانات خود میرسند، قوه تخیل خود را رشد میدهند، به کشف محیط پیرامون میپردازند، مهارتهای بسیاری به دست میآورند و تعامل، دریافت شایستگیهای اجتماعی و خلاقیت در آنها پدیدار میشود.
برخی متخصصان حوزه روانشناسی بر این باور هستند که والدین، نخستین و محبوبترین همبازی کودکان محسوب میشوند، همچنین اعتقاد دارند که بازی با کودکان منجر به کاهش استرس والدین میشود و به آنان اجازه میدهد تا از منحصربهفرد بودن کودک خود قدردانی کنند.
تحقیقها نشان میدهد کودکانی که در سنین پایین به انجام بازیهای متنوع مشغول بودهاند، در بزرگسالی دارای هوش بسیار بالاتری هستند، بر همین اساس باید شرایطی برای کودک فراهم شود که به صورت منظم، مشغول انجام بازیهای مختلف باشد.
براساس نظر روانشناسان، بازی در عصر امروز و تربیت نوین، به گونهای نهادینه شده که جزو حقوق کودک شمرده میشود و سلب کردن این فرصت از کودکان، به معنای نقض حقوق آنها است. انجام بیشتر بازیهای خیالی به ویژه نمونههای پیچیدهتر آنها در دوران پیشدبستانی با سطح مهارتهای اجتماعی و محبوبیت اجتماعی کودکان در ارتباط است و کودکان دارای این تجربه، بیشتر در فعالیتهای اجتماعی مثبت شرکت میکنند.
همچنین کارشناسان اعتقاد دارند کودکانی که بیشتر بازی میکنند، شادتر هستند، بهتر با شرایط مختلف سازگار میشوند، تعاملات اجتماعی بیشتری دارند، بین همسالان خود محبوبتر هستند و همدلی بیشتری از خود نشان میدهند. همدلی یکی از اصول مهم برای پیشرفت مهارتهای اجتماعی محسوب میشود و چنین کودکانی در آینده افکار و احساسات دیگران را بهتر درک میکنند.
شهرزاد دوستانی، کارشناس ارشد روانشناسی کودک در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: هر فعالیت سرگرمکننده که با هدف فراغت یا سرگرمی انجام میشود و به صورت اختیاری است، بازی نامیده میشود که میتواند دارای قواعدی مخصوص به خود باشد. تفکیکهایی جنسیتی برای بعضی بازیها در نظر گرفته میشود، اما تحقیقات، نشان از لازم بودن همه انواع بازیها برای هر دو جنس دارد و منجر به رشد ابعاد شخصیت کودک میشود.
وی با بیان اینکه بنا بر تحقیقات انجام شده، تا دورهای بازیهای خشن و به اصطلاح تفنگی برای دختران و بازیهای عاطفی، مراقبتی و عروسکی برای پسران نیز مناسب است، میافزاید: والدین برای داشتن ارتباطی توأم با احترام، امنیت، حل مسئله، استقلال، محبوبیت و بدون ترس یا دیدگاه انتقادی، نیازمندی ارتباطی صحیح با کودکان هستند.
این روانشناس کودک با بیان اینکه نخستین گام برای تغییر شخصیت کودکان، برقرار بودن ارتباط صحیح میان کودک و والد است، تصریح میکند: درواقع بازی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در ارتباط صحیح والدین و کودکان محسوب میشود؛ اعتقاد بر این است که والدین باید وقت اختصاصی کیفی به صورت روزانه و به منظور بازی، به کودکان زیر ۱۲ سال اختصاص دهند.
وی ادامه میدهد: باید زمانی به کودک اختصاص داده شود که تنها مخصوص به او باشد و کودک از آن لذت ببرد. به منظور لذت بردن کودک از وقت اخصاصی خود، باید از امر و نهی کردن جلوگیری شود؛ چراکه امر و نهی کردن همیشگی والدین در نظر کودک، به معنای دوست داشتنی نبودن او است. والدین برای جلوگیری از این موضوع، در زمان اختصاصی کیفی او باید محیط را مناسب کنند تا آسودهخاطر با کودک خود وقت بگذرانند.
دوستانی میگوید: در وقت اختصاصی کیفی کودک باید به فعالیتی پرداخته و بازی انتخاب شود که کودک میل به آن دارد؛ چنین رفتارها و فعالیتهایی در نظر کودک به معنای مهم بودن او و انتخابهای اوست و منجر به ایجاد اعتمادبهنفس برای کودک خواهد شد.
زیور شریفی، مربی بازی کودک در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: بازیهای کودکانه با توجه به تأثیر بر جسم، روح و روان، مغز و تفکر، دستهبندی میشوند و کودکان را فعالتر و آنها را از منزوی بودن به گروهی بودن تبدیل میکنند؛ همچنین با استفاده از بازیها میتوان به اختلالات، نقصها و حتی استعدادهای کودکان اطلاع پیدا کرد و قوه تخیل آنها را افزایش داد.
وی میافزاید: در بازیهای دارای تأثیرات جسمی، میتوان حرکات را به کودکان آموخت و با توجه به حرکاتی که انجام میهند، ابتلای کودک به بیماری اوتیسم مشخص میشود. با درنظرگرفتن بازیهای جنبشی حرکتی برای کودکان، کودکی که از نظر ذهنی ضعیفتر از سایر کودکان یا دارای اختلال نقص توجه باشد، مشخص میشود؛ برای همراهی با این کودک، مربی یا والدین باید همزمان بازی را آغاز کنند تا کودک با آنها وارد مراحل بازی شود.
این مربی بازی کودک با بیان اینکه تمام کودکان با توضیح دادن یکباره بازی، متوجه قوانین و شیوه انجام آن میشوند، اما کودک درگیر با اختلال نقص توجه نیازمند دو یا سه بار توضیح است تا متوجه دستورالعملهای بازی شود، تصریح میکند: کودکان با بازیکردن، هیجانات درونی خود را بروز میدهند و شکلها را بهتر میآموزند. با بازی کردن، تمام حواس و اعضای بدن کودک همزمان فعالیت میکنند و هماهنگی بین اعضای او به وجود میآید.
وی با تاکید بر اینکه هماهنگی به وجود آمده بین اعضا و حواس کودک منجر به تقویت تمرکز او میشود، ادامه میدهد: بازیهای رایانهای، تلویزیون و دستگاههای هوشمند، ذهن و روح کودکان را تسخیر و با کم کردن میزان تحرک، از موفق بودن علمی و پژوهشی آنها جلوگیری میکند. بازیها میتوانند در راستای گروهی شدن کودک، کمککننده باشند؛ از همین رو میتوان کودک منزوی را در یک بازی گروهی به عنوان سرگروه انتخاب کرد تا در پی آن تعامل او با سایر کودکان افزایش یابد.
شریفی با بیان اینکه در بازیها میتوان بر تنفس کودکان نیز کار کرد، میگوید: کودک معنای عمل دم یا بازدم را متوجه نیست، اما در بازی میتوان از آنها خواست گلی را بو کنند تا عمل دم و سپس شمعی را فوت کنند تا عمل بازدم اتفاق بیفتد و کودکان در قالب بازی، عمل دم و بازدم را بیاموزند. در زمینه سن آغاز بازیهای هدفمند برای کودکان، تفاوت نظرهایی وجود دارد؛ برخی بزرگان اعتقاد دارند بازیهای هدفمند باید از بدو تولد و برخی دیگر اعتقاد دارند که باید از سن سه یا چهار سالگی آغاز شود.
وی با بیان اینکه حتی راه رفتن ابتدایی یک کودک میتواند هدفمند باشد، خاطرنشان میکند: اعتقاد بر این است که بازیهای هدفمند باید از سن یک و نیم تا دو سالگی به کودکان آموزش داده شود، به عنوان مثال کودک پس از دو سالگی باید متوجه دست راست و چپ خود باشد و رنگها را بشناسد تا نقص یا اختلال احتمالی، آشکار شود.