ستی مولایی؛ هرچقدر هم بگوییم شکست پلی است برای پیروزی و یا شکست مسیر موفقیت را هموار میکند، واقعیت این است که هیچ کس شکست را دوست ندارد و مدتی زمان میبرد تا با فلسفهای دیگر به شکست بنگرد و درس بگیرد و به چشم تجربهاندوزی به آن نگاه کند.
جورج انگل روانشناس معتقد است، که فقدان فردی محبوب ازلحاظ روانشناختی به همان اندازه دردناک است که جراحت یا سوختگی شدید ازلحاظ فیزیولوژیک.
استدلال این است که طلاق نمایانگر دور شدن از حالت سلامتی و بهزیستی است و درست همانگونه که در حوزه فیزیولوژیک شفا یافتن برای بازگشت به حالت تعادل ضروری است، همینطور زمانی مشابه لازم است تا افراد بعد از جدایی به حالت تعادل برگردد.
با حال بد خود روبرو شوید
با حال امروز خود روبرو شوید. درست است که این یک حس عجیب و تخریب کننده است اما در مرحله اول روبرو شدن با آن بسیار مهم است.
پذیرش اولین قدم برای نجات است. درواقع انکار یا فرار از این حال بد وضعیت را وخیمتر و طول مدت حال بد را بیشتر میکند.
شکستهای سنگین عاطفی مانند سوگ میمانند یعنی تقریبا همان مراحلی را که در سوگ عزیزان تجربه میکنیم در قطع روابط عاطفی (طلاق) و عدم وصال کسی که او را دوست میداریم هم تجربه خواهیم کرد.
ذهن خود را مدیریت کنید
سعی کنید ذهن خود را خط کشی کنید و مسائل مربوط به جدایی را از ذهن خود دور کنید. مرور دائم خاطرات در ذهن و بازسازی مجدد آن، ادامه زندگی را با حجمهای از غم و اندوه و یاس همراه میکند.
در نتیجه دقایق و ساعتها کشدار میشوند و گویا زمان متوقف میشود.
عدم باور پایان یک رابطه
باورپذیری بعد از طلاق یک مرحله بسیار سخت است. به طور که ابتدا شخص باور نمیکند که رابطه به پایان رسیده است و عملا نمیخواهد این جدایی را بپذیرد.
در نتیجه؛ در شرایطی عجیب و بهتزده قرار میگیرد خاطرات و یاد طرف مقابل، مدت زیادی از زمان کیفی او را به خود اختصاص میدهد.
خشم از دست دادن همسر سابق
در این مرحله فرد پرخاشگر میشود و ممکن است به روان خود و اطرافیان خود آسیب بزند. این خشم شامل کسی است که او دوستش داشته و حالا رابطهشان به اتمام رسیده است و خود را یک فرد شکست خورده میبیند و با ابراز خشم خود میخواهد که آرام شود.
غم و افسردگی پس از جدایی
غم و افسردگی، طبیعیترین رویداد بعد از جدایی است چه در مورد از دست دادن (فوت) و چه در مورد شکست عاطفی بنابراین میتوان این آمادگی را برای فردی که در سوگ عاطفی قرار دارد ایجاد کرد که غم را به شکل اندوه و ناامیدی بغض و گریه و گاهی بیرمقی و کرختی تجربه خواهد کرد.
نکته مهم در این بخش این است که فرد با خیال راحت بتواند غم خود را برونریزی و آن را تجربه کند و از آن فرار نکند.
پذیرش جدایی
مرحله پایانی پذیرش است که البته به این معنا نیست که فرد از موقعیت ایجادشده راضی است بلکه به معنی کنار آمدن اولیه با شرایط و روی آوردن به زندگی عادی و روزمره است.
منظور از پذیرش این است که حالتها احساساتی همچون غم، عصبانیت گریه را کاملاً طبیعی بدانید و بهجای سرزنش کردن خود، به خاطر اتفاقی که افتاده و اتهام به اطرافیان به دلیل عدم درک متقابل، مسئله پیش آمده را بپذیرید.
خودتان را مشغول کنید
هر چه ذهن مشغولتر، بهتر. پس اگر کار هنری، ورزشی و ... را بلد هستید خود را با آن مشغول کنید. یا در محیط کار خود را بیشتر مشغول کار کرده تا ذهنتان بتواند نفس بکشد.
لزوما قرار نیست باحال خوب و انرژی بالا و مانند گذشته به آن فعالیت بپردازد بلکه مهم این است که اجازه ندهد زمان بیکاری و سکنا گزینی زیادی داشته باشد چراکه باعث ایجاد زمینه برای فکر کردن و پرداختن بیشتر به مسائل و خاطرات مربوط به رابطه شکستخوردهاش میشود و حال نامطلوبتری را تجربه خواهد کرد.
منبع:
https://www.healthline.com/health/life-after-divorce
https://msuewilsonlaw.com/steps-after-divorce/