شاهنامه مصداق بارز میراث فرهنگی می باشد

به گزارش محیانیوز،ایران عزیز با تاریخ و قدمتی کهن و تمدنی عظیم سابقه‌ای به قدمت تاریخ دارد. آثار باقی‌مانده از گذشتگان و نیاکان ما در قالب میراث فرهنگی منحصربه‌فرد و غیرقابل جایگزین و دارای ارزش، احترام و اعتبار جهانی، به یادگار برای ما باقی‌مانده است که امروزه وظیفه آحاد ایرانیان را در هر جای جهان که هستند در حفظ، احیا، صیانت و نگهداری و نیز «معرفی و تبلیغ» آن را بس خطیر و سنگین کرده است.میراث‌فرهنگی ملموس، ناملموس و طبیعی که در ایران فرهنگی جای دارد، در جهان رخ‌نمایی می‌کند و گویای تاریخ کهن این سرزمین است.

بخشی از این میراث فرهنگی اما آثار مکتوب ماست، آثاری چون شاهنامه فردوسی که همه با آن انس گرفته‌اند و جهانیان آن را می‌شناسند به بهانه "دومین جشنواره ملی چندرسانه‌ای میراث‌فرهنگی" و تاثیر شاهنامه در میراث فرهنگی کشور به گفت‌وگو با محمد رسولی، شاهنامه پژوه پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

جایگاه شاهنامه به عنوان میراث فرهنگی در تاریخ فرهنگ ایران دقیقا کجاست و چقدر اهمیت دارد؟

به‌نظرم شاهنامه از جهت میراث ناملموس فرهنگی و تاریخی در رفیع جای ممکن است و دلیلش هم بسیار روشن است وقتی در هر موزه‌ای چه در داخل یا خارج از کشور سراغ آثار فرهنگی می‌رویم اشیایی وجود دارند؛ در شاهنامه همه این اشیا را می‌توانیم به صورت زنده ببینیم. یعنی به عنوان مثال با شاهنامه می‌توانیم بفهمیم دو هزار سال پیش داخل چه ظرفی غذا می‌خوردند.

یعنی می‌توان گفت شاهنامه غیرازاین‌که از لحاظ ادبی ارزش بالایی در فرهنگ ایران دارد به نوعی تاریخ مستند ایران است؟

قطعا همین‌طوراست. شاهنامه یکی ازکاربردهایش حفظ زبان و ادبیات فارسی است ولی واقعا این فقط یکی از کاربردهایش است. اگر کسی به همه معانی شاهنامه دست پیدا کند متوجه می‌شود که این مورد نسبت به سایر موارد شاهنامه در درجه چندم قرارمی‌گیرد. به عنوان مثال یکی از منافعش همین است که یک اثر باستانی است. ارتباط تنگاتنگی میان شاهنامه و تاریخ وجود دارد. چون به‌نظرمن شاهنامه تاریخ است اما حتی کسانی هم که هم‌عقیده من نیستند دست کم به این موضوع که بخشی از شاهنامه تاریخ است، معتقدند.

پس درواقع شاهنامه میراث فرهنگی ما است؟

بله. بین تاریخ و میراث فرهنگی نمی‌توان افتراق انداخت و هیچ باستان‌شناس ومتخصص میراث باستانی این کار را انجام نمی‌دهد. شاهنامه تاریخی‌ترین کتاب کره زمین است و ارتباط عمیقی بین شاهنامه و تاریخ وجود دارد.

ما جشنواره‌‍ ای به نام میراث فرهنگی داریم که به زودی برگزار خواهد شد؛ با توجه به جایگاهی که میراث فرهنگی در کشور دارد چشم انداز شما از این جشنواره و نسبتش با جامعه چیست؟

هرجشنواره‌ای با هر کمیت و کیفیتی قطعا سود دارد. همین مصاحبه‌ای که ما درحال انجامش هستیم یکی از فواید همین جشنواره هاست چون باعث می‌شود ما با هم صحبت کنیم و دانسته‌هایمان را به هم انتقال دهیم. افرادی که به جشنواره‌ها می‌آیند به دلیل مسائلی که در آن‌جا ارائه می‌شود توجه و حافظه‌اشان معطوف به آثار باستانی می‌شود. به عنوان مثال همین صنایع دستی ایران که امروز توسط یک زن یا مرد بومی ساخته می‌شود نشان از یک صنعت دستی در دوردست‌ها دارد. امکان ندارد که جشنواره‌ای برپا شود و ازاین منظر مفید نباشد ولی این‌که چقدر مفید است به نحوه مدیریت و میزان بهایی که به آن می‎دهند بستگی دارد ولی حداقل ترین حالتش هم قطعا خیلی مفید است.

موسسه بزرگمهر حکیم نماینده شاهنامه در این جشنواره است و شما با حضورتان در این رویداد چه عملکردی می‌خواهید داشته باشید و چه قدر قرار است آثار را رصد کنید؟

بارزترین م حصول ما برای ارائه شاهنامه است. شاهنامه نه فقط از نظر من که به نظر خیلی از کارشناسان مصداق بارز میراث فرهنگی است. ما هم در حدی که وقت اجازه دهد با علاقه زیاد و در حد اعلا آثار را رصد می‌کنیم و تا جایی که امکان داشته باشد شرکت خواهیم کرد. چون فرق این کار با سایرکارها در همین داشتنِ علاقه است. بخش دیگرش هم بستگی به طرف مقابل دارد که چقدر از ما نظر بخواهد یا از ما چیزی بپرسد و یا بخواهد به آثار شاهنامه‌ای که ما ساخته‌ایم توجه کند. در هر حال ما با همه توان آماده‌ایم. ولی مقداری هم به فضا و شیوه کار و این‌که چینش برنامه‌ها چطورپیش برود بستگی دارد؛ در حدی که وقت و برنامه آن طرف اجازه بدهد و این طرف هم گرفتاری ما کم باشد حتما هستیم و استفاده می‌کنیم.