واکنش فاطمه راکعی به حاشیه‌های ایجاد شده درباره شعرخوانی‌اش چه بوده است

به گزارش محیانیوز،فاطمه راکعی، شاعر می‌گوید که حاشیه‌های ایجاد شده برای شعرهایش در جشنواره شعر فجر، بیشتر زاییده تخیل و غرض‌ورزی‌ست تا واقعیت. 

روز گذشته او چند شعر جدید و قدیمی خود را در آخرین روز جشنواره شعر فجر خواند. بعد از اتمام مراسم اما بعضی سایت‌ها و خبرگزاری‌ها نسبت به مضمون این شعرها و همین‌طور کلمات به کار رفته در این شعرها، واکنش نشان دادند و آنها را دارای مضمون سیاسی دانستند. چیزی که راکعی به شدت آن را رد می‌کند.

یکی از شعرهایی که باعث شکل‌گیری حاشیه برای او شده است این شعر بود: «شب سمج/ درها بسته/ پنجره‌ها شکسته/ راه پرسنگلاخ/ آخ هم نمی‌گوید حتی/ رهنورد خسته.»

راکعی درباره این شعر می‌گوید: «این شعر یکی از شعرهای قدیمی من است که در آن از رهنورد به عنوان یک واژه عام استفاده کرده‌ام و به هیچ‌وجه منظور از این کلمه شخص خاصی نیست. من این شعر را بارها و بارها در جاهای مختلف خوانده‌ام و تاریخ سرایش آن به قبل از مسائل حصر بازمی‌گردد.»

او ادامه می‌دهد: «پرسش من این است که آیا صرف بردن نام رهنورد جرم است؟ حتی اگر منظور خود او هم باشد، مگر او جزو سران فتنه است؟ من بارها در مورد این که چرا ایشان آزاد نمی‌شوند پرسیده‌ام و به من گفته شده که ما مشکلی با بیرون آمدن و آزادی ایشان نداریم و گفته‌ایم مثل خانم کروبی شما هم آزادید که بیرون بیایید، اما خودش موافقت نمی‌کند و می‌گوید می‌خواهم کنار مهندس بمانم.»

او درباره شعر دیگری که در آن مراسم خوانده است توضیح داد. شعری با این مضمون: «در سکوت فاضلان/ فضله می‌فروشند فاضل نمایان/ در سکوت شاعران/ شعر می‌فروشند شاعرنمایان/ خبره نیستند خریداران ...»

راکعی پیرامون این شعر می‌گوید: «این شعر در مورد شاعرانی است که اصلا از نظر شاعران جدی، شاعر محسوب نمی‌شود ولی برای آن که شاعری خود را ثابت کنند مدام شاعران واقعی را نفی می‌کنند.»

این شاعر همچنین درباره شعر « پاک‌کن را برداشته/ هی پاک‌ می‌کند/ سبز را از درخت/ سرخ زا از خون/ اندیشه را از انسان/ نادان....» می‌گوید: «این شعر هم برای تاکید روی این نکته است که اندیشه را نمی‌شود از انسان گرفت و کلا در مورد شهدای انقلاب اسلامی سروده شده است.»

آخرین شعری که راکعی در روز گذشته خواند شعری است با این مضمون: «عشق/ شور/ التهاب/ شعر/ شور/ انتخاب/ سهم ما از انقلاب آسمان بود نه زندان ...»

شعری که او درباره‌اش می‌گوید: «این شعر را من در جمع‌های بسیاری خوانده‌ام و در مورد دستگیری خواهر ارزشمند و بسیار باتقوایم خانم آذر منصوری بود که ایشان را مدتی  دستگیر کردند و بعد هم متوجه بی‌گناهی‌اش شده و آزادش کردند. من این شعر را سرودم چون مطمئن بودم که ایشان بسیار با ایمان، با تقوا و انقلابی‌ست و این که با او چنین برخوردی کردند خیلی برایم شگفت‌انگیز بود. علاوه بر این شعر من یک شعر دیگر در قالب کلاسیک باز برای این خواهر خوبم دارم با این مطلع که « به آذری که تویی رشک می‌برد زرتشت» که آن را هم برای او و اتفاقی که برایش افتاد سروده‌ام.»

راکعی در پایان و درباره موضع‌گیری بعضی‌ رسانه‌ها به شعرخوانی‌اش می‌گوید: «من متاسفم که در این گونه جمع‌ها به جای این که خبرنگارانی شرکت کنند که اهل شعر و قلمند، یا لااقل کسانی حضور یابند که می‌دانند در محافل شعری جدی چه می‌گذرد و از هر شاعر شناخته‌ شده‌ای حداقل چهار شعر خوانده‌اند، کسانی می‌آیند که فقط دنبال حاشیه‌اند.»

او ادامه می‌دهد:‌‌ «باعث تاسف است که برخی  به محض شنیدن اسم رهنورد یا زندان سریع به فکر حاشیه‌سازی می‌‌افتند ، آن هم برای من که تمام سعی‌ام را کردم هیچ حاشیه‌ سیاسی را متوجه جشنواره شعر فجر نکنم تا بتوانیم روح شعر و دوستی و صلح و آشتی را بر فضا حاکم کنیم.»