در یادداشت فارس آمده است: دشمنان این مرزوبوم که تاکنون از هر نوع ابزار و روشی برای ایجاد وقفه در پیشرفت کشور و سقوط و تجزیه ایران بهره برده و شکست خوردهاند، اینبار قصد دارند تا تجارب جنگهای صلیبی (ترویج فساد اخلاقی برای انحطاط جامعه اسلامی و سست کردن اراده مسلمانان برای ایستادگی در برابر ظلم و بیعدالتی) را بار دیگر در مورد ایران اسلامی تکرار کنند.
در اسلام همواره تأکید شده که برای تشکیل خانواده آنچه بیش از هر چیز دیگری در مورد زوجین حائز اهمیت است، کمالات انسانی، اخلاقی و اعتقادی و یا ویژگیهایی مانند تواناییهای علمی و معرفتی آنهاست، نه جلوههای ظاهری که خداوند به برخی از بندگانش عطا میکند.
البته بر اساس اسناد تاریخی، همه پیروان راستین ادیان الهی از جمله یهودیان و مسیحیان و حتی زرتشتیان با عنایت به آموزههای دینی خود و در راستای حفظ حرمت و جایگاه زن، احکام خاصی را داشته و رعایت میکردهاند که حجاب یکی از مشترکات آن است، اگرچه سردمداران نظام سلطه و سرمایهداری برای استفاده ابزاری از وجود زن، با هزار ترفند این احکام را به تدریج از فرهنگ دینی جوامع حذف و محو کرد، اما برخی از نمادهای آن مانند حجاب راهبههای مسیحی و حجاب برخی از زنان مؤمنه یهودی همچنان برقرار است.
نوشتههای مورخین و برخی آثار باستانی و تصاویر (نقاشی) کشف شده از حجاب ایرانیان (قبل از ورود اسلام به ایران) نیز بیانگر این واقعیت است که ایرانیان از گذشته بسیار دور حرمت و ارزش ویژهای برای زنان قائل بودهاند، بنابراین نمیشود مدعی شد که حجاب را اعراب مسلمان و یا صفویان وارد فرهنگ این سرزمین کردهاند، اگرچه ممکن است اقدامات آنها باعث توسعه و گسترش این ارزش اجتماعی شده باشد.
با این حال این روزها بخش قابل توجهی از شعارهای منتشره در فضای مجازی و در سطح جامعه، ظاهراً به آزادی زنان و در واقع همان جلوههای ظاهری زنان و کشف حجاب اختصاص دارد و این نکتهای است که صحنه گردانها و لیدرهای اغتشاشات نیز، بارها با اظهارات و رفتارهایشان به آن اذعان و اعتراف کردهاند.
همانگونه که اشاره شد، منظور آنها از انقلاب زنانه، سوءاستفاده از زنان برای ترویج فساد در جامعه با هدف سقوط ارزشهای اسلامی و اجتماعی و منظورشان از آزادی زن، دقیقاً بیبندوباری و فساد اخلاقی و حضور عریان زنان و دختران در جامعه است، با اینحال متأسفانه بسیاری از بانوان هنوز نمیدانند که دستان پشت پرده در پی استفاده ابزاری از وجود آنها برای نابودی ایران اسلامی و به فساد کشاندن نسل جوان و نیروی کار کشور است.
دشمنان این مرزوبوم که تاکنون از هر نوع ابزار و روشی برای ایجاد وقفه در پیشرفت کشور و سقوط و تجزیه ایران بهره برده و شکست خوردهاند، اینبار قصد دارند تا تجارب جنگهای صلیبی (ترویج فساد اخلاقی، شرب خمر و اعتیاد بین مسلمانان برای انحطاط جامعه اسلامی و سست کردن اراده مسلمانان برای ایستادگی در برابر ظلم و بیعدالتی) را بار دیگر در مورد ایران اسلامی تکرار کنند.
به عبارت دیگر بسیاری از زنان و دختران نمیدانند که در دام کسانی گرفتار شدهاند که قصد دارند تا با سوءاستفاده از زن ایرانی، به خیال خودشان زمینه فروپاشی کشور را فراهم کنند.
لذا صرفنظر از معدود زنان و دخترانی که ذاتاً فاسد و اهل بیبندوباری هستند، خوب است بقیه افراد این گروه فریبخورده ضمن توجه به نکات مورداشاره در این یادداشت، به چند سوال پاسخ دهند.
واقعاً چند نفر از همین زنان بدحجاب و بیحجاب حاضرند عشق و عاطفه و محبت همسرشان را (حتی در حد یک درصد) با زن یا زنان دیگری تقسیم کنند و بپذیرند که زن یا زنهای دیگری در قلب و یا حتی فکر و ذهن همسرشان جای داشته باشد؟
این درست است که زیبایی زن تقریباً برای همه مردان حائز اهمیت است، اما آیا این زنان نمیدانند تا زمانی که زن دیگری توجه آنها را به خود جلب نکرده، همه عشق و علاقه آنها به همسرشان تعلق دارد و چنانچه این تابو شکسته شود، بداخلاقی و نزاع و درگیریها در خانواده آغاز میشود و ممکن است تا حد طلاق و حتی مرگ طرفین ادامه پیدا کند؟
آیا نمیدانند، همان طور که آرایش و پوشش و رفتارهای تحریک برانگیز آنها در جامعه و یا در جمع فامیل، مردان را دچار خیالپردازی و آشفتگی روحی و ذهنی میکند، ممکن است همسر آنها نیز تحت تأثیر رفتار زنان دیگری که چنین رفتارهایی دارند، دچار مشکل مشابه شود؟
با عرض پوزش فراوان، آیا این زنان نمیدانند که برای بسیاری از مردان، زنان ولگرد و بدحجابی که برای جلب نظر دیگران دست به اقدامات و رفتارهای نامتعارف میزنند، حکم دستمال کاغذیهای یکبار مصرفی را دارد که نمیتوانند مدت زیادی همراه آنها باشند و سرانجام دور انداخته میشوند؟
اصلاً این گروه از زنان و دختران میدانند که ۹۷ درصد زنان و دخترانی که در جوامع غربی مورد تعرض و تجاوز قرار میگیرند و بعضاً به قتل میرسند، تعلق به زنان مفسدهجویی دارد که دارای پوشش نامناسب هستند و مرتکب خودنمایی جنسیتی و سایر رفتارهای نامتعارف میشوند؟
آیا نمیدانند پوشش نامناسب زنان در غرب سبب شده تا در کشوری مانند سوئد، ۸۱ درصد زنها در طول زندگی خود حداقل یکبار تجاوز به عنف را تجربه کنند و یا ۸۰ درصد زنان و دختران آمریکایی از تعرض و تجاوز به زنان و دختران به عنوان بزرگترین معضل جامعه نام ببرند.
آیا نمیدانند که بررسیهای صورت گرفته توسط مراکز مطالعاتی آمریکا نشان میدهد، بیش از ۸۳ درصد دانش آموزان دختر این کشور از ۱۳ سالگی تا ۱۶ سالگی با نوعی از آزار جنسی (فقط در محیط مدرسه) مواجه بودهاند و نیز حداقل یک دهم دختران در غرب، قبل از سن ۱۲ سالگی مورد نوعی از تعرض جنسی قرار گرفتهاند.
در اینجا این سوال نیز مطرح است که اگر میدانند، چرا اصرار دارند تا فرزندان دختر کم سن و سال خود را حتی در محیط خارج از خانه با پوششهای نامناسب و نیمهعریان در معرض دید عموم قرار دهند.
آیا نمیدانند که اگرچه در کشورهای اسلامی تعرض و تجاوز به زنان در قیاس با سایر کشورها بسیار ناچیز است، اما از همین مقدار اندک، بیش از ۹۳ درصد آن مربوط به زنانی است که با پوشش و آرایش و رفتار نامناسب و با قصد تبرج و خودنمایی در جامعه ظاهر میشوند؟
آیا نمیدانند، برخی از این زنان نهایتاً به خاطر ترس از آبروریزی در خانواده، یا توسط متجاوز به قتل میرسند و یا خود مبادرت به خودکشی میکنند.
کلام آخر این که؛ آیا این زنان نمیدانند که با اعمال و رفتارشان نهتنها مرتکب گناه میشوند و خودشان را نیز در معرض خطر احتمال تعرض قرار میدهند، بلکه ممکن است آسیبهای فاجعهبار و جبران ناپذیری مانند ترویج فساد، دامن زدن به درگیریهای خانوادگی، طلاق، افزایش فرزندان طلاق و سایر ناهنجاریهای اجتماعی و خانوادگی را به دیگران و کل جامعه تحمیل کنند؟
امید است با هوشیاری خانوادهها و بانوان (زنان و دختران) فهیم و فرهیخته ایران اسلامی، این توطئه دشمنان خنثی و نسل آینده نیز در امنیت کامل نقش خود در رشد و تعالی کشور را به درستی ایفا نمایند