به گزارش محیانیوز، اعتماد یکی از مهمترین جنبههای روابط است. به گفته متخصصان برجسته روابط، جان و جولی گاتمن، ویژگیهای مربوط به اعتماد و قابل اعتماد بودن، مهمترین ویژگیهایی هستند که افراد در روابط خود به ویژه در روابط نزدیک خود آن را تجربه میکنند.
اما چگونه اعتماد ایجاد کنیم؟ چون اعتماد فرایندی ضروری است که بدون آن، ارتباط معناداری بین افراد وجود نخواهد داشت.
دکتر لیلی وکیلیان، روان شناس عمومی در مورد نقش اعتماد در روابط میگوید: افراد زیادی در روابط بین فردی خود از جمله روابط دوستی، خانوادگی، عاطفی، و دیگر روابط اجتماعی دچار مشکلات زیادی هستند. تجربیات و پژوهشها نشان میدهند یکی از عوامل تاثیرگذار در تعارضات فردی، بین فردی و فرد با جامعه، فاکتور اعتمادیا بیاعتمادی است.
به گفته این روان شناس، بسیاری از مراجعان او یا نمیتوانند به دیگران اعتماد کنند یا اینکه اصلاً نمیدانند چطور میتوانند اعتماد کنند.
اعتماد در واقع نگرشی است که فرد نسبت به خود، افراد و دنیای پیرامونش دارد و میتواند موجب تقویت این باور میشود که افراد، کارها و امور مختلف یا به طور کلی دنیا قابل اعتمادند و ثبات و استمرار دارند یا خیر.
دکتر وکیلیان میگوید: اعتماد محصول فرآیندهای دوره رشد کودک است؛ یعنی از همان نوزادی این فرایند به تدریج شکل میگیرد و با توجه به تجربه شخص در این دوران، اعتماد به دیگران برای تأمین نیازهای اولیه و اصلی مانند بقا، امنیت، اطمینان و محبت اعتماد یادبی اعتمادی در او شکل میگیرد.
به گفته این روان شناس، تأمین "کافی" نیازهای اصلی نوزاد توسط مراقبان اصلی او یعنی مادرو پدر و در دسترس بودن آنها موجب شکل گیری اعتماد میشود. در غیر این صورت منجر به نوعی بیاعتمادی نسبت به جهان به ویژه روابط شخصی میشود.
اعتماد شکل گرفته در مراحل مختلف رشد کودکان حتی موجب ثبات اجتماعی میشود و از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا میکند.
نوع رویارویی ما از ابتدای تولد با محیط میتواند باعث تغییراتی در رفتار و شخصیت ما شود. همچنین نوع پاسخ ما به موضوعات مختلف و بحرانها به دو روش سازگارانه (مثبت) و ناسازگارانه (منفی) است که البته این دو روش باید با هم ادغام شود.
دکتر وکیلیان در پاسخ به اینکه مهمترین زمان برای شکل گیری اعتماد چه زمانی است میگوید یکی از مهمترین دورانها و نقاط عطف در شکل گیری رفتار و شخصیت ما، دوره تولد تا یک سالگی است که نقش مهمی در شکل گیری اعتماد یا بیاعتمادی در وجود ما دارد.
این روان شناس عمومی میگوید شاید بسیاری از شما فکر کنید بهتر است همیشه بتوانیم به دیگران اعتماد کنیم چون اعتماد کردن شیوه مقابلهای مثبتتر و مطلوبتر و سالمتری است. اما توجه داشته باشیم هر یک از ما نیز باید درجاتی از بیاعتمادی را به عنوان نوعی محافظ و داشتن فرصت ارزیابی در خود پرورش دهیم.
یعنی اگر کاملاً اعتماد کنیم و ساده لوح باشیم، در مقابل تلاشهای دیگران برای فریب دادن، گمراه کردن یا به بازی گرفتن ما، آسیب خواهیم دید. بنابراین در کنار نگرش مثبت و سازگارانه اعتماد به دیگران، میزانی از نگرش منفی یعنی اعتماد نکردن هم لازم و ضروری است تا بعد از شناخت بیشتر بتوانیم به موقع و بجا اعتماد کنیم.
به گفته دکتر وکیلیان، تعامل کودک با مادر تعیین میکند که کدام نگرش در شخصیت او ایجاد خواهد شد. ما یاد میگیریم از افراد و موقعیتها در محیطمان، انتظار ثبات و تداوم و یکنواختی داشته باشیم یا نه!
اگر مادر طرد کننده و بیتوجه باشد یا رفتارهایی بیثبات داشته باشد میتواند نگرش بیاعتمادی را در کودک شکل دهد و در نتیجه فرد در آینده بدگمان، بیمناک و مضطرب خواهد شد.
مثلاً وقتی کودک فکر میکند نیازهایش برآورده نخواهد شد کم کم این ذهنیت در او شکل میگیرد که نمیتواند به والدین اعتماد کند. بنابراین چنین ذهنیتی منجر به این باور میشود که افراد کمی وجود دارند که میتوان به آنها اعتماد کرد یا اصلاً نمیتوان به هیچ فردی اعتماد کرد.
این روان شناس عمومی میگوید: با تمام چالش برانگیز بودن موضوع اعتماد و بیاعتمادی در روابط مختلف، امکان مقابله و ترمیم آن وجود دارد. برای آگاهی از چگونگی شکل گیری اعتماد میتوانید به این موارد توجه داشته باشید:
*فراموش نکنید اعتماد یک شبه به وجود نمیآید. بنابراین سعی کنید در هر رابطهای به آرامی و گام به گام آن را شناسایی و تجربه کنید.
* برای تشخیص اینکه تا چه حد میتوان به کسی اعتماد کرد؛ درباره همه چیز به ویژه مرزها، محدویتها و نیازها و خواستههای خود به طور شفاف گفت و گو کنید.
* بین اعتماد و کنترل کردن تمایز قائل شوید. چون افراد بیاعتماد به شیوههای مختلف احساس نیاز به کنترل دیگران دارند.
* قابل اطمینان بودن، یعنی درباره احساسات، عقاید، افکار و محدودیتهای خود با دیگران صادق باشیم.
* یاد بگیریم ابتدا با بالا بردن خودآگاهی و رشد فردی به خودمان اعتماد کنیم تا بتوانیم به دیگران هم اعتماد کنید.