کد خبر: ۲۵۵۷۴
تاریخ: ۲۶ دی ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۴
یک کارگردان مشهور تئاتر به اسم یوسوکه کافوکو (با بازی هیدتوشی نیشیجیما) دعوت شده است که نمایشنامۀ «عمو وانیا» را در فستیوال هیروشیما به روی صحنه ببرد. هنگامی که اختلافات بین کارگردان و ستارۀ نمایش بالا میگیرد، یوسوکه شروع به یادآوری و بازنگری زخمهای روحی قدیمیاش میکند. رانندۀ کمحرف او میساکی واتاری (توکو میورا) در این بازنگری به او کمک میکند.
به گزارش محیانیوز،زمان فیلم بسیار طولانی است یعنی در حدود ۱۸۰ دقیقه. نبود یک روایت واحد و مرتبط باعث میشود که فیلم بیشتر شبیه به مجموعهای از صحنههای نسبتا نامرتبط به نظر برسد و این امر احساس طولانی بودن زمان فیلم را بیشتر میکند. اما تصاویر زیبا و معماگونه آن چیزی است که واقعا توجه مخاطب را جلب میکند.
فیلم هاماگوچی نسبت به روایت معمایی موراکامی مسیر خطیتری دارد. محور اصلی فیلم شخصیت یوسوکه است؛ یک کارگردان و بازیگر موفق تئاتر که شهرتش را مدیون اجرای نمایشهای تجربی و چندزبانۀ کلاسیک است. حالا او قرار است نمایشنامۀ «عمو وانیا» اثر چخوف را روی صحنه ببرد.
ارتباط او با همسرش اوتو (ریکا کریشیما) که یک نویسندۀ موفق تلویزیون است به حالت پیچیدهای درآمده. آنها سالها قبل دخترشان را از دست دادهاند و حالا اوتو همیشه از تخیلاتش دربارۀ فرار و خیانت صحبت میکند. وقتی یوسوکه نمایش عمو وانیا را در فستیوال هیروشیما به روی صحنه میبرد، بازیگر متکبری به اسم کوجی (توکو میورا) را به عنوان نقش اول انتخاب میکند؛ کوجی همان کسی است که یوسوکه میداند با اوتو در ارتباط است.
در میانۀ این نبرد ارادهها که بین دو مرد در جریان است، یوسوکه وارد رابطه با رانندهاش میساکی واتاری میشود. واتاری شخصیتی کمرو و کمحرف دارد و سنگ صبور آشفتگیها و رنجهای درونی یوسوکه میشود؛ قبل از اینکه یوسوکه احساس متفاوتی به او پیدا کند.
ماشین یوسوکه نقش منحصر به فردی در فیلم ایفا میکند و تبدیل میشود به یک اتاقک اعتراف چرخدار که یوسوکه و رانندهاش در درون آن رنجهایشان را برای همدیگر بیان میکنند؛ آنها یک جور زوج غیرمنتظره هستند که مبناهای مشترکی بین خودشان پیدا کردهاند.
بازیگران نقشهای یوسوکه و کوجی (نیشیجیما و میورا) هر دو به زیبایی حالتی از ماخولیا و آشفتگی را به نمایش گذاشتهاند و میساکی هم مسیر روایت فیلم را جلو میبرد؛ انگار که رانندۀ روایت هم خود او باشد.
شیوۀ فیلمسازی هاماگوچی دقیق و کامل است؛ درست مثل عواطفی که در فیلمش نشان میدهد. صدای ملالآور حرکت ماشین، احساسی از اندوه را در فیلم غالب میکند. کارگردان گاهی با استفاده از درخشش بعضی صحنههای باطراوت و لذتبخش، به فیلمش جلوهای زیبا میبخشد (مثل صحنهای که یوسوکه و میساکی در حال رانندگی در شب، دستهایشان را بالا بردهاند و سیگارشان را از پنجرۀ سقفی ماشین بیرون گرفتهاند).
«ماشین مرا بران» فیلمی است که به لحاظ بصری پرجاذبه است و با ایدههایی دربارۀ اندوه و خیانت و خلاقیت غنا یافته است. این فیلم را میتوان یکی از موفقترین اقتباسهای سینمایی از آثار موراکامی دانست؛ و شاید بهترین تبلیغی باشد که تا به حال برای ماشین ساب ۹۰۰ ساخته شده است (ماشین یوسوکه یک ساب ۹۰۰ قرمز رنگ است).