پرونده تمرکززدایی در آموزش و پرورش چگونه است؟

 به گزارش محیانیوز،اگر تمرکزگرایی شامل تمرکز قدرت تصمیم‌گیری در سطوح بالای سلسله مراتب سازمانی باشد، تمرکززدایی مستلزم توزیع آن اختیار از طریق سطوح مختلف سازمان است. هرچند می‌توان حالتی بینابینی میان این‌دو نیز در نظر بگیریم؛ اما عمده ساختارها از جمله آموزش و پرورش در یکی از دسته‌ها جایابی می‌شوند.آموزش و پرورش ایران یکی از نمونه‌های اتمّ ساختار متمرکز از بالا به پایین است که با توجه به زیرسؤال رفتن این رویکرد در برخی کشورهای پیشرو در این حوزه، ادبیات تمرکززدایی به‌مثابه راه نجات و تحول بنیادین رویکرد حکمرانی در آموزش و پرورش ایران توسط افراد مختلف، بویژه جوانان فعال این حوزه در حال ضریب گرفتن است.

تمرکزگرایی یا تمرکززدایی به خودی خود هدف نیستند، بلکه تنها وسیله رسیدن به هدف‌اند. به‌همین خاطر، در شرایط معین، تقویت کیفی یک نظام متمرکز بجای تمرکززدایی می‌تواند کاملاً منطقی باشد یا در طرف دیگر، شرایط طوری اقتضا می‌کند که با رویکردی منطقی از نظامی غیرمتمرکز دفاع کنیم. از این‌رو، اصل انتخاب تمرکزگرا یا تمرکززدا بودن حکمرانی در آموزش و پرورش (یا هر ساختار دیگری) تابع شرایط است و نمی‌توان آن را به صرف موفقیت در برخی کشورها به‌عنوان نسخه طلایی به کلیه کشورها تجویز کرد.

 نکته‌ای که حکمرانی تربیتی را در کشورمان پیچیده‌تر می‌کند، شرایط ویژه آن است؛ چرا که ما کشوری هستیم با آرمان‌هایی در تقابل با جریان اصلی و رایج در جهان؛ و این مسئله آغازی‌ست بر چالش‌هایی که فرایند تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری و خط‌مشی‌گذاری را پیچیده می‌کند.پس بطورکلی تصمیم‌گیری‌ها، پیشنهاد‌ها، ایده‌پردازی‌ها صرفاً با مطالعه ادبیات جهان یا حتی آسیا ممکن نیست؛ حال آن‌که به‌نظر می‌رسد ادبیات تمرکززدایی به‌اندازه‌ای که باید در ایران ترویج و تشریح نشده استبه همین خاطر سعی کردم پرونده‌ مطالعاتی ویژه‌ای برای موضوع در حد وسعم باز کنم و مجموعه یادداشت‌هایی درباره اصل این موضوع و تجربه‌های مختلف جهانی آن بنویسم تا قدری فضای تمرکزگرایی و تمرکززدایی در آموزش و پرورش روشن‌تر شود. إن‌شاءالله.