به گزارش محیانیوز،در دوران کودکی حالات عاطفی کودکان به سرعت تغییر میکند. یعنی ممکن است یک کودک در عرض چند دقیقه خوشحال، غمگین یا عصبانی شود که میتوان گفت این موضوع طبیعی است. والدین هم باید با آگاهی از نوسانات خلقی فرزندشان بدانند که این تغییرات ممکن است هر روز یا چندین بار در روز رخ دهد. بنابراین باید از چگونگی برخورد درست دربرابر آنها آگاه باشند.
خلقوخو
مهدیه کاملیان، کارشناس ارشد روان شناسی عمومی و مدرس انجمن روان شناسی تربیتی ایران در باره تأثیر خلق و خو میگوید: ما از بدو تولد شاهد تفاوتهایی در ویژگیها و صفات نوزادان هستیم که این صفات، ژنتیکی هستند و عوامل زیست_شیمیایی مغز تعیین کننده شدت و چگونگی آنهاست. منظور از عوامل زیست شیمیایی، موادی هستند که در مغز و دیگر اندامهای بدن ترشح میشوند و بر رفتار فرد اثر میگذارند. پژوهشها نشان میدهند صفاتی که در سالهای اول زندگی فرد دیده میشوند تا بزرگسالی پایدار میمانند. به این صفات نسبتاً پایدار، خلقوخو میگویند.
به گفته این روان شناس در گفتگوهای روزمره هنگامی که از خلقوخو صحبت میکنیم بیشتر به کیفیت خلق فرد اشاره داریم؛ به این معنا که فرد بیشتر وقتها عواطف خوشایند را تجربه میکند یا ناخوشایند. درحالی که کیفیت خلق فقط یکی از زیرمجموعههای گسترده خلقوخو به شمار میرود.
زیر مجموعههای خلق و خو
زیرمجموعههای دیگر خلقوخو عبارتند از: سرعت و میزان فعالیتی که یک فرد در طول روز انجام میدهد، نظم عملکردهای زیستی روزمره فرد، میزان تمایل فرد به نزدیکی با افراد و موقعیتهای ناآشنا یا کنارهگیری از آنها، میزان انعطافپذیری فرد در تغییرات، شدت واکنشهای فرد، میزان حساسیتهای او، تمرکز و توجه فرد و در نهایت میزان پایداری فرد برای انجام یک فعالیت.
هر کدام از این موارد مانند یک طیف هستند و با توجه به اینکه شدت هر کدام از مولفهها در فرد چقدر باشد، ترکیب ویژهای از خلقوخوی فرد به وجود میآورد.
به گفته مدرس انجمن روان شناسی تربیتی ایران تا زمانی که افراد خانواده ترکیب یا نیمرخ خلقوخویی مشابهی داشته باشند، اوضاع مساعد پیش میرود اما هنگامی که تفاوتهای فاحشی وجود داشته باشد، درک متقابل دشوار خواهد شد.
در واقع بسیاری از چالشها و تنشهایی که بین والد و فرزند یا حتی بین همسران رخ میدهند ناشی از ناآگاهی یا درنظرنگرفتن خلقوخو یا تلاش برای تغییر فرد مقابل است.
کاملیان میگوید: یکی از موارد شایع که در کلینیک با آن برخورد داشتهام والدینی هستند که سرعت عمل بالایی دارند و به قول معروف در کسری از ثانیه چندین فعالیت را به سرانجام میرسانند. اما مشکل زمانی بروز پیدا میکند که چنین فردی فرزندی با سرعت عمل پایین داشته باشد.
تصور کنید موضوع حاضر شدن و جایی رفتن در چنین خانوادهای چقدر میتواند چالش برانگیز باشد. مادر از کندی فرزند شاکی است و آن را نوعی لجبازی و جدی نگرفتن اضطرارها تلقی میکند و فرزند را بابت اینگونه رفتار، شماتت میکند. فرزند نیز شتابزدگی مادر را فشار زیاد و بیهودهای میداند که برای او دنیایی از اضطراب و احساس عدم شایستگی به همراه دارد.
امکان تغییر در خلق و خو
توجه داشته باشیم بسیاری از بیقراریهای کودک مربوط به متغیرهای خلقوخوست که توسط اطرافیان درک نشده است. تصورکنید اگر والدین با ویژگیهای کودک آشنا نباشند یا آنها را به عنوان تفاوتهای فردی کودکشان نپذیرند، به سرعت و با شیوههای نامطلوب قصد ایجاد تغییر در فرزندشان را خواهند داشت که این اتفاق منجر به تخریب روابط و آسیب به عزت نفس فرزند خواهد شد.
گامهایی برای تغییر.
اما چه باید کرد؟ آیا پایداری این صفات بدین معنی است که هیچ تغییری نمیتوان در آنها ایجاد کرد؟
ابتدا باید آگاه باشیم که متوقف کردن یا حذف رفتار فرد دیگری حتی اگر فرزندمان باشد، ناممکن یا پرهزینه است. اما این، به آن معنا نیست که هرگز و از هیچ روشی نتوانیم تعادل و مدیریت رفتار را به کودک بیاموزیم. بلکه باید تلاش کنیم به جای اینکه رفتار را حذف کنیم، آن را به عنوان یک پیام درنظر بگیریم که اغلب چنین مواردی را به ما اطلاع میدهد:
*نیمرخ خلقوخوی فرزند من چگونه است؟
*برای اینکه رفتار فرزندم متعادل باشد چه مهارتهایی را باید در او ایجاد کنم؟
ضرورت صبوری والدین برای تغییر رفتارهای کودک
نکته قابل توجه این است که ایجاد مهارت نیازمند صبوری، تکرار و اتخاذ شیوههای آموزشی جذاب و بر پایه بازی است.
والدین با پاسخ به چنین سوالاتی میتوانند به بینش درستی از ترکیب عوامل خلقوخوی فرزندشان دست یابند. برای رسیدن به نتیجه نیز میتوانید به این موارد توجه کنید و پاسخ دهید:
-فرزند من چقدر فعال و پرتحرک است و به طور کلی سرعتش در انجام کارهای مختلف چگونه است؟
-آیا خواب و خوراک فرزندم منظم و با ثبات است؟
- هنگامی که کودک برای اولین بار با موقعیت، شیء، مکان یا فردی مواجه میشود بیشتر رغبت دارد نزدیک شود و تجربه کند یا ترجیح میدهد ابتدا کمی موقعیت را شناسایی کند بعد نزدیک شود یا حتی دور بماند؟
- او معمولاً با تغییرات، ناکامیها و چالشها کنار میآید یا برایش دشوار است؟
-ابراز خوشحالی و خشم او شدید است یا خیر؟
-آیا با وجود عوامل حواس پرتی زیاد توانسته بر کارش متمرکز شود یا به سادگی حواسش پرت میشود؟
هنگام انجام فعالیتها، اگر با مانعی مواجه شود، فعالیت را ادامه میدهد یا پشیمان میشود؟