به گزارش محیانیوز،۱۱ آبان ماه امسال گزارش مرگ مردی به بازپرس جنایی تهران اعلام شد که خانواده اش میگفتند دچار سکته قلبی شده است. مرد جان باخته حدود ۴۳ سال سن داشت که در خانه حالش بد شده و پس از انتقال به بیمارستان قلبش از تپش ایستاده بود. زمانی که این مرد در خانه حالش بد شده بود، همسر و دو فرزندش حضور نداشتند. همسر وی که میگفت برای خرید از خانه بیرون رفته، پس از بازگشت به خانه با پیکر نیمه جان شوهرش مواجه شده و با اورژانس تماس گرفته بود. هرچند او به بیمارستان انتقال یافت، اما تلاش برای نجاتش بی فایده بود.
آنطور که همسرو فرزندان مرد جان باخته میگفتند، او سابقه بیماری قلبی داشته و احتمال دادند که او سکته کرده باشد. همسر او مدعی بود که پزشک معالجش، نوشیدن قهوه و مواد کافئین دار را برای وی ممنوع کرده بود، اما شواهد حکایت از این داشت که مرد جان باخته آخرین بار قهوه مصرف کرده و بعد از حال رفته است.
۳ ماه بعد
با توجه به مشکوک بودن مرد میانسال و مشخص نبودن علت اصلی مرگ، بازپرس جنایی دستور داد تا جسد وی به پزشکی قانونی منتقل شود. پزشکان آزمایشهای لازم را آغاز کردند تا علت اصلی مرگ مرد جان باخته را مشخص کنند. سرانجام بعد از گذشت ۳ ماه، پزشکی قانونی نظریه خود را اعلام کرد؛ علت مرگ مسمومیت با سم سیانور.
این نظریه به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد و فرضیه جنایت را قوت بخشید. از سوی دیگر ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران در تحقیقات خود دریافتند که همسر مرد جان باخته بعد از مرگ شوهرش بسیار خونسرد بوده و احساس ناراحتی نداشته است. بررسیها حاکی از آن بود که این زوج از مدتها قبل دچار اختلافاتی با یکدیگر شده بودند. تکههای پازل که کنار هم قرار میگرفت، فرضیه جنایت از سوی همسر مرد جان باخته را قوت میبخشید. همین کافی بود تا چند روز قبل دستور بازداشت زن جوان را که حدود ۳۲ سال سن داشت، صادر کند.
اقرار
زن جوان اصرار داشت که بیگناه است و احتمالا شوهرش دست به خودکشی زده است. با این حال تحقیقات از او ادامه داشت تا اینکه این زن صبح دیروز به قتل شوهرش اعتراف کرد.
وی گفت: شوهرم پسرعمویم بود و من از ۱۳ سالگی با او ازدواج کردم. در حقیقت ازدواج ما به دستور خانواده هایمان بود و با وجود مشکلات فراوان زندگیم را شروع کردم درحالیکه خیلی سنم کم بود. حاصل این زندگی دو فرزند است، اما من همیشه در زندگیم خلاء داشتم. شوهرم به من اهمیت نمیداد و توجهی نمیکردم. او ۱۱ سال از من بزرگتر بود و ما خیلی با هم اختلاف سلیقه داشتیم.
وی ادامه داد: به طلاق و جدایی فکر کردم، اما همسرم حاضر به جدایی نبود. از سوی دیگر خانواده ام اگر متوجه میشدند درخواست طلاق داده ام، مرا طرد میکردند. نمیدانم چه شد که وسوسه قتل شوهرم به جانم افتاد. در اینترنت جست و جو کردم و تصمیم گرفتم سم سیانور بدهم و بعد نقش بازی کنم تا مرگ او را سکته قلبی نشان بدهم. وی گفت: برای اجرای این نقشه سم سیانور خریدم و در قهوه او ریختم. قهوه مسموم را به او دادم و بعد برای دقایقی از خانه خارج شدم و سپس برگشتم. فکر میکردم هرگز رازم فاش نمیشود و همه تصور میکنند شوهرم دچار سکته قلبی شده است. آن وقت من راحتتر میتوانستم زندگی کنم، اما در نهایت دستم رو شد. حالا که آبرویم نزد بچهها و خانواده ام رفته، خیلی پشیمانم و معتقدم که خیلی اشتباه کردم.
این زن پس از اقرار به جنایت، با قرار قانونی و انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.