کد خبر: ۲۹۳۳۷
تاریخ: ۰۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۳:۴۱
بازی Florence همه چیز را کنار هم دارد. همان قدر که زیباییهای عشق را به دلنشینترین حالت ممکن به تصویر میکشد به همان اندازه از مشکلات میگوید.
به گزارش محیانیوز،در بازی میخندید، گریه میکنید، استرس میگیرید و وقتی از خبرهای بد روزانه خسته شدید برای مدتی کوتاه میتوانید به آن پناه بیاورید. البته این احساس خوب خیلی طول نمیکشد، ولی برای همین چند دقیقه ذهن تان پر از انرژی مثبت میشود.
بازی Florence همه چیز را کنار هم دارد. همان قدر که زیباییهای عشق را به دلنشینترین حالت ممکن به تصویر میکشد به همان اندازه از مشکلات میگوید. یک زندگی واقعی که شاید کمی از واقعیت کنونی به دور باشد، اما لحظههای شیرین و سختی دارد که خیلی از ما در تک تک ثانیهها ممکن است تجربه اش کنیم.
فلورانس داستان دختری با همین را روایت میکند که در روزمرگیهای زندگی غرق شده است. روزها به سر کار میرود، هر از چند گاهی نگاهی به اینستاگرامش میاندازد، تلویزیون میبیند و بعضی وقتها هم با مادرش تلفنی بحث میکند. با این حال، یک اتفاق رنگی متفاوت به زندگی او میبخشد.
در بازی خیلی کم نوشتههایی میبینیم و اصلا هم خبری از بیان دیالوگها نیست. به جای آن سازنده از موسیقی، رنگ بندی و پازلها برای روایت ساخته خود استفاده کرده است. از همان ابتدا که وارد منو میشوید، بازی با آهنگش جادوی تان میکند و این احساس تا پایان حفظ میشود.
بازی موبایل Florence گرافیکی انیمیشنی و دوبعدی دارد که بسیار زیبا و چشمنواز طراحی و اجرا شده است. بازی از انیمیشنها و محیطهای بسیار متنوع و زیبا بهره میبرد که حوصله و دقت بالای سازندگان را به خوبی نشان میدهد. بدون شک بهترین و تحسینبرانگیزترین بخش بازی Florence، موسیقی این اثر است.
زمانی که گیمر بازی را برای اولین بار اجرا میکند، موسیقی منوی اصلی بازی به قدری بازیکن را غرق در خود میکند که مدت زمانی به این قطعه بسیار زیبا گوش میدهد و از آن لذت میبرد. در بازی از قطعات بسیار زیادی استفاده شده است؛ به طوریکه تقریبا برای هر فصل بازی، قطعه مخصوص به آن فصل ساخته شده است.
قطعاتی دلنشین با اجرای ساز ویولنسل به خوبی هرچه تمامتر اجرا شدهاند که میتوان چندین بار این قطعات را گوش داد. پیشنهاد میشود قطعات موسیقی بازی Florence را با هدفون گوش کنید و از آن لذت ببرید. اگر تمامی بخشهای هنری بازی را در کنار هم بگذاریم، با یک اثر هنری بسیار جذاب روبهرو میشویم و از طراحان استودیو Mountains تشکر میکنیم که یک تابلوی نقاشی متحرک را خلق کردهاند. اوج کار این تیم را میتوان به خوبی در فصل سوم بازی با نام Music تماشا کرد.
نکته جالب دیگر استفاده از پازلها برای روایت داستان فلورانس است. فلورانس گیم پلی درگیر کنندهای ندارد، بازی از همان ابتدا به عنوان یک اثر اینترکتیو استوری روی مارکتها عرضه شد و بنابراین همانند بقیه عناوین این سبک، تنها کاری که باید انجام دهید چند کلیک ساده یا تغییر بعضی اشیاء خواهد بود.
با این حال همین حرکتهای کوچک تنها برای تعامل بازیکن با بازی نیستند و توسعه دهنده بخشی از داستان عنوانش را به دوش آنها گذاشته است. در فلورانس همه چیز در خدمت داستان قرار دارد و سازنده با روشهایی متفاوت با چیزی که تاکنون میشناختیم، احساسات دنیایش را نشان داد.
خیلی دوست داریم بیشتر از فلورانس صحبت کنیم، ولی فلورانس از آن دسته بازیها نیست که یک مقاله طولانی پیرامونش بخوانید. هر چه قدر بگوییم گرافیک هنری بازی دلنشین است، استفاده از پازلها برای روایت خلاقانه بوده، موسیقی آرام تان میکند و تمام این بخشها به یک داستان زیبا منتهی شده اند همچنان خودتان باید به تجربه بازی بنشینید.
فلورانس جزو بازیهای فراموش نشدنی است که در میان پورتهای بازیهای بزرگ برای اسمارت فون ها، این دیوایسهای دستی به آن نیاز دارند. یک تجربه دلنشین و کوتاه که میتواند حال تان را خوب کند و در میان آثار تکراری این روزهای موبایل مرهمی باشد.