به گزارش محیانیوز، اگه بخوایم بگیم خب یه چندتایی بازی هستن که موسیقیهای متن به یاد موندنیای دارن، باید بگیم که بازم فقط چند تاشون واقعاً برجسته هستن. این مثل یه فیلم یا سریال خوبه؛ یک موسیقی میتونه تجربه بیننده رو بهبود ببخشه یا خراب کنه.
چی موسیقی یک بازی ویدیویی رو خوب میکنه؟ خب، انواع مختلفی از عوامل ممکنه روش تاثیر بذارن. طوری که یه سری از عوامل مهم دست به دست هم میدن تا بتونن یه شاهکار هنری رو تحویل طرفدارا یا گیمرا بدن. یک بازی با یک موضوع قابل درک معمولاً بین گیمرا برجسته میشه و باعث میشه که اون بازی برای خودش تاریخساز بشه و برای همیشه بهخاطر بمونه.
خیلی از بازیهای دیگه هم موسیقیهای با حس بسیار خوبی دارن که بیشتر میتونین اونارو به صورت پسزمینه و گوش بدین در حالی که دارین به کارتون توی بازی میرسین. این آهنگهای به خوبی میتونن اون حس دنیارو در قالب یه سری آوا به مخاطب منتقل کنن و اون هدف که یه گیمر میخواد واقعا احساس کنه که توی دنیای بازیه و در حال بازی کردنه رو به خوبی بهش منتقل کنن. حالا با راهنماتو همراه باشین تا باهم نگاهی به به یادموندنی ترین بازیهایی بندازیم که موسیقیهای متنشون تاریخساز شدن.
همه میدونن که دیگه اسکایریم یک بازی تاریخیه. بازیای که اون اول برای ایکس باکس 360 منتشر شد و حالا میشه گفت قابل بازی روی ایکس باکس سریز ایکس، نینتندو سوئیچ، PS5 و کلی کنسول دیگهست، اسکایریم به راحتی یکی از معروفترین بازیهای کل تاریخ گیمینگه.
این بازی به حدی تونسته توی این زمینه عالی عمل کنه که موسیقی آغازین اسکایریم هم تونسته تاریخی باشه. بازی با موسیقی متن خودش از همون لحظه اول که بازی رو باز میکنین شما رو برای سفر در کوهستانها، روستاها و غیره، هیجان زده میکنه. خیلی از آهنگهای دیگه این بازی هم قابل توجه هستن. آهنگهایی که حتی گوش کردن بهشون شمارو میتونه خیلی راحت به دنیای خودش ببره و در اون محیط فانتزی و افسانهای قرارتون بده.
اسکایریم با اینکه تونسته به خاطر گیمپلی و داستان عالیش به یکی از بهترین بازیهای تاریخ تبدیل بشه، ولی نباید از تاثیر زیادی که موسیقی متن این بازی رو ساختن اون اتمسفر به خصوص بازی داشته چشمپوشی کرد.
شما نمیتونید یه لیست از بهترین موسیقیهای بازی ویدیویی رو بدون اشاره به حداقل یکی از آهنگهای موجود توی ماینکرفت داشته باشین. این بازی ویدیویی سبک ماسفتیک خودش رو برای بیش از یه دهه تونسته حفظ کنه و موسیقی اون هم گواه این قضیست که چقدر این بازی با تموم تغییراتی که شامل حالش طی یه دهه گذشته شده ولی همچنان هویت خودش رو حفظ کرده.
تازه اون چیزی که موسیقی ماینکرفت رو خیلی لذتبخش میکنه، تون اصطلاحا Lo-Fiای هستش که اکثر ترکهای این بازی دارن. بازی پر از موسیقی اکشن و دعوا و مبارزه نیست چرا که بیشتر این آهنگها موقعی که افراد در دنیاهایی که ساختن صرفا دارن راه میرن و ساختوساز میکنن، پخش میشه. برای همین هم موسیقی متن این بازی تونسته به کمک اون القای یه تجربه چیل و آرامشبخش بیاد و همین تونسته این بازی رو به یکی از محبوبترین بازیهای تاریخ تبدیل کنه.
تازه اگر زیاد اهل بازی نباشین و صرفا بخواین به یه سری آهنگ آروم گوش بدین، میتونین بدون داشتن هیچ کانتکستی از بازی همچنان به OSTهای این بازی گوشی بدین و لذتش رو ببرین.
این بازی فوقالعاده که زحمت ساخت موسیقی متن فوقالعادش توسط موسیقیدان معروف لهستانی، یعنی مارسین پژیبیلویچ کشیده شده؛ تونسته The Witcher 3 رو به راحتی به یکی از بهترین و جذابترین بازیهایی که موسیقی غمانگیزی رو دارن تبدیل کنه. موسیقی این بازی توسط یه ارکستر کامل نواخته شده، الهام گرفته از قرون وسطی و رنسانس.
این موسیقی به اندازه زیادی توسط بسیاری دوست داشته شد، به طوری که سریال رسمی نتفلیکس تصمیم گرفت برخی از موضوعاتش رو توی سریال مورد اقتباس قرار بده. از آهنگهایی که جستجوگران تصادفی روی سیاه گوزنها خودشان راه میروند تا آوازهای نمایشی که اطراف یک بازیکن هستند زمانی که دارند توسط یک هیولا حمله میشوند، The Witcher 3 یکی از بهترین OSTهای موجود رو داره.
از بین کسایی که این بازی رو تموم کردن فقط لازمه بپرسین که چقدر آهنگ توی این بازی تونست تجربشون رو بهتر کنه تا یه سیل عظیمی از تعریف و تمجید در موردش به سمتتون سرازیر بشه.
اگر شما هر گونه دانشی از صنعت سرگرمی دارین، احتمال زیادی وجود داره که حداقل یکی از بازیهای این سری و یا حداقل یکی از ترکهای این بازی رو جای شنیده باشین. چرا که این سری از زمانی که توسط نینتندو به بازار عرضه شد تونسته خیلی قوی و محبوب عمل کنه و میشه گفت یکی از دلایلی که مردم اصلا سمت خرید کنسول های نینتندو میرن اینه که بتونن جدیدترین نسخه این سری رو بازی کنن. چیزی که میتونه خیلی راحت از تاثیر این سری روی بازار گیم صحبت کنه.
بازیهایی مثل Ocarina of Time و WindWaker به دلیل موسیقیهای گیرا و منحصر به فردشون شناخته میشن. این بازیها انواع موسیقی مختلف رو از سراسر جهان به داخل بازی خودشون جذب کردن و تونستن اونارو در دل بازی خودشون باهم ترکیب کنن. مناطق مختلف بازیها به دلیل موسیقی، احساسات مختلفی رو میتونن برای مخاطب به وجود بیارن.
وقتی به منطقه بیابانی در Ocarina of Time (دره گرودو) میرید، موسیقی دره گرودو پخش میشه، که صدایی بیشتر اندالوسی دارد، که در منطقه مدیترانه محبوب است. آهنگساز، کوجی کوندو، یک نابغه کامله، نابغهای که تونسته با نبوغ خاص خودش موسیقی متن این سری رو برای همیشه موندگار کنه.
خب بازهم باید به یکی دیگه از مجموعههای نینتندو که سری بازیهای ماریوئه بپردازیم. از بازیهای معمولی ماریو گرفته تا مسابقه و کاغذبازیش، این بازیها دارای برخی از معروفترین موضوعات همه زمان هستن. ولی اون تم موسیقی معروفی که خود ماریو داره رو میشه توی هر کدوم از بازیها شنید و تازه جوریه که امکان نداره با خودتون اونجا زمزمش نکنین!
یکی از نکات جالبی که سری بازیهای ماریو دارن اینه که مهم نیست که چقدر از لحظا گیمپلی نسبت به هم متفاوت هستن چرا که همیشه موسیقی متن این سری یادآور لحظات خوشی هستش که میتونین با این بازی تنها و یا همراه با دوستاتون باهم رقم بزنین.