فیلم سینمایی «تمساخ خونی» اولین ساخته جواد عزتی بازیگر تئاتر و سینمای ایران این روزها در قالب اکران نوروزی ۱۴۰۳ در سینماهای سراسر کشور اکران شده است. به بهانه اکران فیلم، سمیرا افتخاری منتقد و روزنامه نگار یادداشتی درباره این فیلم نوشته و به جنبههای مختلف این اثر سینمایی پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«فیلم «تمساح خونی» عنوان نخستین اثر سینمایی جواد عزتی در مقام کارگردان است که در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر از آن رونمایی شد. فیلمی کمدی اکشن که علاوه بر خود عزتی، عباس جمشیدیفر، الناز حبیبی، بهزاد خلج، جمشید جهانزاده و سعید آقاخانی نیز در آن به ایفای نقش میپردازند.
روایت عزتی در این فیلم روایت دو جوان است که مشغول به کار هستند و حالا میخواهند یک شبه ره صد ساله را طی کنند. قصه، قصه تازهای نیست، اما نوع روایت عزتی روایت تمیز و تازهای است که فضا برای تنفس مخاطب باقی گذاشته است. این روزها فیلمهای کمدی سینمای ایران را از آن خود کردهاند، اما مخاطب آن طور که باید از آن راضی نیست. ضمن اینکه به لحاظ فنی و تخصصی هم هیچ یک از این آثار را نمیتوان واقعاً فیلم و نمیتوان واقعاً کمدی دانست. در واقع فیلمهای کمدی که این روزها برپرده سینماها نقش بستهاند به لطف و یاری تیکهها و شوخیهای نامناسب و بی محتوا و همچنین رقص و آواز و بازگشت به گذشته است که مخاطبها را از آن خود میکنند. اما فیلم «تمساح خونی» یک کمدی واقعی و شریف است که بدون هیچ گونه لوندی و شوخی نامناسبی مخاطب را به خنده وامیدارد.
جواد عزتی را که از تئاتر وارد فضای تصویری و سینما شده است، همه در مقام بازیگر به خوبی میشناسند. او اگر سوپراستار سینمای ایران نباشد، اما یکی از ستارههای سینمای ایران است که هم مخاطب را به سالنها آورده وهم آورده مالی برای تولیدکنندگان اثر داشته است. او سالها در فضای کمدی تنفس کرده و رگ خواب مخاطب را به خوبی در این بخش در دست دارد، میداند که مخاطب از چه فضایی خوشش میآید و در کنار آن طنازی خودش را هم دارد.
حالا در کنار تمام این سالها تجربه کسب شده در فضاهای مختلف از کمدی تا جدی در فضای تئاتر، سینما و شبکه نمایش خانگی و حتی تلویزیون، او دست به کار شده و با همراهی دوستانش اولین فیلم بلند سینمایی خود را ساخته است تا فیلمی شریف برای مخاطب تولید کند. مخاطبی که با سینما قهر کرده و حالا نیاز به نیرویی دارد تا او را با این پرده جادویی آشتی دهد. از همین رو میتوان گفت «تمساح خونی» این اتفاق را رقم خواهد زد و به درستی میتوان آن را نقطه اتکا و نقطه اتصال مخاطب با سینمای ایران در سال آینده دانست.
عزتی کار سختی در این فیلم انجام داده است چرا که هم در آن بازی کرده و هم کارگردانی را برعهده داشته است. اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم به واقع او در هر دو بخش درست کار کرده است، چرا که غیر از او اگر هر بازیگر دیگری در کنار جمشیدی فر قرار میگرفت نمیتوانست به این خوبی از پس نقش برآید. از سوی دیگر او به درستی و با دقت کارگردانی کرده است و درست مسیر را پیش رفته است.
عزتی در انتخاب بازیگر نیز این دقت را داشته است؛ او در اولین کار بلند خود از حضور دوستانش بهره گرفته تا خیالش از این بعد راحت باشد. او سالهاست که با عباس جمشیدیفر رفاقت دارد و بارها با هم در آثار مختلف و نمایشهای گوناگون همبازی بودهاند. از سوی دیگر با سعید آقاخانی نیز به همین شکل کار کرده است. عزتی با الناز حبیبی نیز همبازی بوده و خاطرات خوشی را برای مخاطب از خود به جای گذاشته است. در کنار این، او با پژمان جمشیدی، کامبیز دیرباز، مهران غفوریان، امیر غفارمنش، هومن حاجی عبدالهی رفاقتی دارد که این رفاقت حالا در قالب سکانسی به رخ مخاطب کشیده میشود - حتی اگر شده در یکی دو پلان و بدون هیچ دیالوگی باشد - اما رفاقت آنها باعث میشود تا بدون هیچ حرفی آنها با جان و دل در مقابل دوربین عزتی قرار گیرند.
عزتی در کنار انتخاب تمام این بازیگران یک ریسک هم کرده است، چرا که بدمن کارش را بهزاد خلج قرار داده که ما بارها او را در نقشهای مثبت و در قالب پلیس و قاضی دیده بودیم. او این بار دست به شکستن کلیشهها زده است و با گریمی متفاوت به ایفای نقشی منفی پرداخته تا نشان دهد از پس نقشهای مختلف به خوبی بر میآید. در کنار بخش کمدی کار، اما عزتی یک اکشن به معنای واقعی نیز در معرض دید مخاطبش قرار میدهد. فیلم همراه است با صحنههای زد و خورد، رانندگی، سرعت و هیجان که مخاطب را در سالن سینما با خود همراه میکند تا پای فیلمی بنشیند که به معنای واقعی کلمه فیلم است. علاوه بر این انتخاب درست موسیقی که عمدتاً خارجی است اما نوستالژی برای مخاطب به همراه دارد و قرار دادن سازهای ایرانی در کنار این موسیقی فضای شاد و مفرحی را برای مخاطب با خود به همراه آورده است.
جواد عزتی ذاتاً انسان طنازی است و این طنازی در اثر او به درستی دیده میشود. در واقع میتوان گفت امضای او در آثارش همین طنازی همراه با ادب و شرافت است که در کارهایش دیده میشود.»