امروزه زبانِ جنبش همه یا اغلب خانهها و محفلها و جلسات و کلاسهای دانشگاه و مدرسه و فضای بازارها و مساجد را گشوده است و جنبش به پدیدهای تبدیل شده است که هر کسی که اهل گفتن است، نمیتواند از آن نپرسد و از آن حرف نزند و نسبت به آن موضع نگیرد
نشست ” حق اعتراض ؛ خشونت پرهیزی و گفت وگو بر مدار خیر عمومی” پیرامون وقایع اجتماعی اخیر و در استقبال از پیشنهاد رئیس قوه قضائیه پیرامون گفت وگوی اجتماعی با دعوت از نهادهای مدنی تخصصی از جمله انجمن جامعه شناسی ایران، انجمن مددکاری اجتماعی ایران، انجمن حقوق اساسی ایران ،انجمن روان شناسی ایران و انجمن حامی کودکان و زنان اتباع و نیز دعوت از نهادهای رسمی از جمله دادستانی کل کشور، نیروی انتظامی و وزارت کشور در محل اتحادیه سراسری کانون های وکلای دادگستری ایران (اسکودا) برگزار شد.
در این نشست که به منظور برقراری و تشویق گفتمان میان حاکمیت، متخصصاین علوم اجتماعی و نهادهای مدنی تشکیل شد دکتر رحیم محمدی نماینده انجمن جامعه شناسی ایران با تحلیل جامعه شناختی از وقایع اعتراضی اخیر مردم اظهار کرد : «در این برهه باید مقتضیات «انسان عصر» را در زیست بوم مجازی و عصر ارتباطات دریابیم. این انسان با انسان چند دهه قبل متفاوت است.باید به تعاملات و مطالبات انسان جدید و شهروند در این مقطع تاریخی توجه کنیم. این تغییر و تحول در بررسی جنبش ها و انقلاب های معاصر ضرروت دارد .»
محمدی به تببین جمعی بودن و عمومی بودن جنبش اخیر اشاره کرده و گفت: «رویاها و آرزوهای مشترک مردم در این روزها به زبان های مختلف مطرح می شود .عموم مردم در ساختن این زبان شریک هستند و با تفاهم و اجماع گفت وگوی آزاد و مستقل بین مردم شکل می گیرد . هر چند ما در وضعیت فقدان گفتمان حقوقی هستیم. اما مردم به زبان خویش آرمان های خود را بازگو می کنند. نظیر آنچه در کمپین ” برای …” اتفاق افتاد که تبلور اراده مردم به زبان های مختلف بود و در واقع توقع و خواست مردم را نمایندگی می کرد.»
وی با بیان این که باید الگوی حکمرانی به سمت توجه به حقوق و مطالبات شهروندان پیش رود، گفت : «مدل دولت های قدیم یا مشروطه یا مطلقه سبکی از زیست سیاسی در مقطعی از تاریخ حکمرانی کشور بوده و آن چه در مورد آینده ایران قابل پیش بینی است ظهور یک “دولت جامعوی” است. مدلی که حقوق و آزادی ها و مطالبات شهروندان محور اصلی باشد.»
وی با تاکید بر ماهیت مردمی حرکت اعتراضی افزود: «در این مرحله از تاریخ جنبشهای ایران، امکانها و شرایطی ظهور کردهاند که «گفتار» و اجزاء و عناصر سازندهی گفتار و معنا، به مراتب بیشتر از «کردار» و «نهاد» کار میکنند. منظور من از گفتار هم فقط سخن گفتن یا شعار تولید کردن نیست و البته که در این بُرهه سخن گفتن و گفت وگو و تحلیل و نقد به مراتب گستردهتر و عمیقتر شده است، بلکه منظورم همهی نمادها (سمبلها) و نشانهها و موسیقی و مطالبات و رؤیاها و آرزوهای مشترک است که همگی بخشی از زبانِ جنبش هستند.»
وی افزود: «امروزه زبانِ جنبش همه یا اغلب خانهها و محفلها و جلسات و کلاسهای دانشگاه و مدرسه و فضای بازارها و مساجد را گشوده است و جنبش به پدیدهای تبدیل شده است که هر کسی که اهل گفتن است، نمیتواند از آن نپرسد و از آن حرف نزند و نسبت به آن موضع نگیرد. شاید امروز برحسب دادهها و تجارب فعلی بتوان گفت؛ خانهای در ایران باقی نمانده است که حرف جنبش و اعتراض و سیاست و آینده در آن زده نشود. وقتی گفتاری همهی خانهها را فرا میگیرد، یعنی شهر و جامعه دارند چیزهایی را ویران میکنند و چیزهای دیگری را میسازند. امروز در همه جای ایران دربارهی اعتراض و تظاهرات و سیاست و سیاستمداران و سرنوشت خود و کشور حرف میزنند و کنشگران و گویشگران، همدلانه یا ناهمدلانه، بحث و نقد و پرسش را پیش میکشند یا گاهی سکوت میکنند و به فکر فرو میروند. به طوری که در یک ماه اخیر بقیه حرفها و سخنها موقتاً کنار گذاشته شدهاند و فقط حرف جنبش همه فضاها و مناسبتها و گروهها و سازمانها و شرکتها و رسانهها را تسخیر کرده است.»