سکوت و گوشه نشینی را رها کرده و این روزها هم سخنرانی می کند هم از گوشه و کنار خبر می رسد تحرکات برای نفوذ بیشتر در دولت و حتی حضور در دولت رئیسی را کلید زده است.
سعید جلیلی که دومین حضورش در انتخابات ریاست جمهوری برایش کرسی ریاست پاستور را به همراه نداشت و به نفع رئیسی از میدان خارج شد، روز گذشته در یک سخنرانی در جمع دانشجویان برای اولین بار از علت این انصراف گفته؛«در آن زمان} بحث این شد که اگر قرار است یک کاندیدایی انتخاب شود و با قدرت بیشتری کار کند هر چقدر رای او جدی تر و قوی تر باشد می تواند کمک کند. چون مهم این است که کار انجام شود نه اینکه بگوییم آن کار را حتما من انجام دهم. چه در دولت رفیق و چه در دولت رقیب شما باید سایه به سایه دنبال کنید و کمک کنید که موارد خطا تصحیح شود و نقاط قوتی که هست کمک کنید که با قدرت ادامه پیدا کند.»
به گزارش قرن نو؛ جلیلی درحالی موضعی نرم درباره این انصراف گرفته است که بعد از مشخص شدن چینش کابینه رئیسی خبرها حکایت از دلخوری او از رئیسی بخاطر ندادن پستی در دولت به عنوان پاداش انصرافش از عرصه رقابت داشت.
شاید از همین رو بود که وقتی عَلَم جلسات دولت سایه را برپا کرد و برخی نقدها به روند مذاکراتی دولت درباره احیای برجام داشت، بسیاری معتقد بودند دلخوری او از رئیسی سبب شده که او به سمت رویکرد انتقادی به دولت پیش برود اما نقدهای او کم کم فروکش کرد و با محکم شدن جای پای همفکرانش در دولت او نیز سکوتی نصفه و نیمه را انتخاب کرد و در پشت صحنه فعال تر شد و بنا به روایت ها تلاش کرد نفوذ افراد نزدیک به خود در دولت را بیشتر کند.
نفوذ به جای حضور!
انتصاب عبدالملکی به دبیری شورای عالی مناطق آزاد، آنهم چندماه بعد از استعفایش برای فرار از استیضاح از سوی مجلس با نقدهای زیادی روبرو شده است. بسیاری این تصمیم رئیسی را نتیجه نفوذ چهره های نزدیک به جبهه پایداری و خاصه سعید جلیلی در دولت و کنترل عزل و نصب ها در دولت توسط این افراد می دانند.
در این میان برخی خبرها نیز حکایت از فشار به رئیسی برای کنار گذاشتن شمخانی و جایگزین کردن او با سعید جلیلی دارد. اتفاقی که اگر بیفتد دولت رئیسی کاملا با دست فرمان پایداری ها و احمدی نژادی ها به سمت اداره کشور خواهد رفت.
نواصولگرایان علیه پایداری ها
شاید همین نفوذ محسوس پایداری ها در دولت باشد که برخی نواصولگرایان و اصولگرایان اعتدالی را به میدان آورده تا نسبت به برخی تاکتیک ها و رویکردهای دولت خصوصا در جریان اعتراضات اخیر را متاثر از این جبهه تندرو سیاسی است هشدار دهند.
آنچنان که طی روزهای اخیر نه تنها چهره هایی چون قالیباف از ضرورت بازنگری در روش های حکمرانی سخن گفته که حتی ضرغامی وزیر دولت نیز که از قضا مغضوب این طیف تندرو نیز هست از ضرورت اصلاح و بازنگری در روش ها حرف زده است.
روزنامه اعتماد در تحلیل اوج گیری اختلافات این روزهای اصولگرایان با این طیف تندرو خصوصا در روزهای اعتراضی اخیر می گوید؛« تفاوت دیدگاهها میان نواصولگرایان و اعضای جبهه پایداری برآمده از این واقعیت است که نواصولگرایان، گسترش رخدادهای اعتراضی اخیر را در حکم فرصتی تلقی میکنند که از طریق آن میتوانند نحوه مدیریت جبهه پایداری در ساختارهای تصمیمساز را زیر سوال ببرند. بر اساس این روایت اصلاح و تحول از منظر نواصولگرایان، جایگزینی آنها با اعضای جبهه پایداری است. با توجه به اینکه اعضای جبهه پایداری هم در مجلس، هم در دولت و هم در سایر ساختارهای تصمیمساز کشور، نفوذ قابل توجهی ایجاد کردهاند، نواصولگرایان به دنبال آن هستند که بروز رخدادهای اخیر را برآمده از نحوه مدیریت و تصمیمسازی جبهه پایداری معرفی کرده و خواستار تغییر این رویکرد با رویکردی معتدلتر شوند.»
کنترل دولت از دست پایداری ها خارج می شود؟
در چنین فضایی که طیف مخالف سیاسی یعنی اصلاح طلبان در صحنه ظهور و بروز زیادی ندارند به نظر می رسد خود اصولگرایان به تکاپو افتاده اند تا دولت رئیسی را در مسیری متفاوت از مسیر فعلی قرار دهند یا در حالتی بدبینانه اگر چنین اتفاقی رخ نداد فضا را به سمت تغییر در مجلس و دولت آینده ببرند و تندروهای جریان را در نهادهای حاکمیتی از جمله دولت و مجلس منزوی کنند.
شاید کلیدواژه حکمرانی نو، اسم رمز همین عملیات باشد!/ قرن نو