ستی مولایی؛ از سال ۱۹۸۱، ۲۵ نوامبر هر سال (معادل با چهارم آذر) به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان انتخاب شده است. این روز جهت یادآوری از هر گونه خشونتی است که در قبال زن بودن در جوامع مختلف به زنان تحمیل میشود. به همین منظور در آستانه روز بینالمللی مبارزه با خشونت علیه زنان میخواهیم به بیان این موضوع و عواقب آن در زندگی این زنان کوچک بپردازیم.
خشونت علیه زنان و دختران یک مشکل جهانی است که سالانه میلیونها زن را تحت تأثیر قرار میدهد. در واقع، تخمین زده میشود که از هر سه زن و دختر یک نفر در طول زندگی خود خشونت را تجربه میکند که ازدواج کودکان مظهر این خشونت است.
در بسیاری از موارد والدین احساس میکنند که ازدواج در سنین پایین به نفع دخترشان است: آنها معتقدند ازدواج از او در برابر تجاوز فیزیکی یا جنسی محافظت میکند. با این حال، این باور اغلب اشتباه است. ازدواج کودکان در طول زندگی زنان و دختران را در معرض خطر خشونت جنسی، جسمی و روانی قرار میدهد.
در اینجا پنج دلیل وجود دارد که چرا این نقض ابتداییترین حقوق دختران خشونت محسوب می شود:
1) تا زمانی که دختران در سنین کودکی ازدواج کنند، خشونت علیه زنان و دختران ادامه دارد
یک جنبش رو به رشد و پر سر و صدای مردم در سراسر جهان وجود دارد که مصمم به توقف خشونت علیه زنان و دختران هستند. مقیاس ازدواج کودکان به این معنی است که ما نمیتوانیم بدون پرداختن به روشی که دختران را در برابر انواع مختلف خشونت آسیبپذیر میکند، امیدوار باشیم. در سراسر جهان، بیش از 700 میلیون زن، قبل از تولد 18 سالگی به زور ازدواج کردهاند. که این تعداد، طبق تحقیقات انجام شده، میتواند تا سال 2050 به بیش از 1.2 میلیارد افزایش یابد.
از جمله دلایل مهم رواج کودکهمسری در ایران میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
2) کودک همسرها؛ در برابر خشونت فیزیکی آسیب پذیرتر هستند
در سطح جهانی، دخترانی که قبل از 15 سالگی ازدواج کرده اند، تقریبا 50 درصد بیشتر از دخترانی که بعد از 18 سالگی ازدواج کردهاند، خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه کردهاند. ازدواج دختران کوچک نوعی خشونت مبتنی بر جنسیت است و در قوانین بینالمللی به عنوان نوعی خشونت مبتنی بر جنسیت به رسمیت شناخته شده است.
ازدواج کودکان، دختران و زنان را در معرض خطر افزایش خشونت جنسی، جسمی، روانی و پیامدهای مرتبط در طول زندگی خود قرار میدهد. دخترانی که در کودکی ازدواج میکنند، در معرض خطر خشونت از طرف شریک زندگی خود یا خانواده شریک زندگی خود قرار میگیرند. طبق تحقیقات انجام شده؛ آنها بیشتر از دخترانی که دیرتر ازدواج میکنند، توسط شوهرانشان مورد ضرب و شتم یا تهدید قرار میگیرند. نکته حائز اهمیت این است که؛ هر چه اختلاف سنی بین دختران و همسرانشان بیشتر باشد، احتمال اینکه آنها خشونت شریک صمیمی را تجربه کنند، بیشتر میشود.
کودک همسرها که اغلب با مردان بزرگتری ازدواج میکنند، بیشتر از زنانی که دیرتر ازدواج میکنند، تحت فشار روانی و خشونت قرار میگیرند و چون سن آنها کم است فکر میکنند این خشونتها موجه است و مانند یک بره کوچک زیر مشت و لگد و خشونتهای روانی له میشوند.
3) ازدواج کودک همسرها با خشونتهای (عاطفی و روانی) همراه است
کودک همسرها اغلب تحت فشار عاطفی خانوادههای خود قرار میگیرند و شوهر میتوانند توانایی تصمیمگیری در مورد زندگی و بدن او را داشته باشد. شروع جنسی اجباری و حاملگی زودهنگام اغلب اثرات ماندگاری بر سلامت روان این دختران است.
شواهد رو به رشد از کشورهای جنوب صحرای آفریقا نشان میدهد که دخترانی که زود ازدواج می کنند بیشتر در معرض خطر ابتلا به HIV ایدز یا سایر بیماریهای مقاربتی هستند. به عنوان مثال، در اوگاندا، نرخ HIV برای دختران نوجوان بین 15 تا 19 سال برای دختران متاهل (89٪) بسیار بیشتر از دختران مجرد (66٪) بود.
4) کودک همسرها به احتمال زیاد اولین تجربه جنسی خود را با اجبار انجام میدهند
یکی از دختران اهل اتیوپی که در سن 14 سالگی ازدواج کرد، اکنون به دختران جوان در مورد حقوق خود در دنیا آموزش میدهد؛ او میگوید:
کودک همسرها به ندرت میتوانند در مورد ازدواج خود تصمیم بگیرند و اغلب نمیدانند که چه چیزی در انتظار آنها است. او خودش زمانی که از مدرسه به خانه آمد، متوجه شد که قرار است آن روز با یک مرد مسن در جامعه خود ازدواج کند. او حتی با عاداب ازدواج آشنا نبود و از ترس دوری از خانواده و عروسکهایش گریه میکرد. البته او تنها دختری نیست که با این خشونت روانی و جنسی روبرو شده است.
5) خشونت علیه دختران و زنان هرگز به نام سنت یا فرهنگ قابل توجیه نیست
وقتی دختران قبل از 18 سالگی ازدواج میکنند، زندگی آنها اغلب تحت تاثیر نوعی خشونت ناگفته و در عین حال بسیار واقعی قرار میگیرد. اتفاقی که اغلب با رضایت خانوادهها یا از سر اجبار اتفاق میافتد.
متاسفانه علیرغم پیشرفتهایی که جهان با آن روبرو است، هنوز در بعضی از کشورها بسیاری از زنان و دختران، دنیایی بیرحمانه و خودسرانه را با پوست و گوشت و استخوان تجربه میکنند. جالب است بدانید که این خشونتها در بسیاری از جوامع به عنوان سنت پذیرفته شده است و دختران نباید درباره آن حرف بزنند.
آمارهای بین المللی از خشونت علیه کودک همسرها
طبق آمارهای بینالمللی بیشتر قربانیان ازدواج در زیر سن قانونی، دختران هستند. بنا به دادههای یونسکو در سطح جهان حدود 21 درصد از زنان جوان قبل از 18 سالگی ازدواج کردهاند؛ یعنی زمانی که حتی برای دریافت گواهینامه رانندگی و شرکت در انتخابات صلاحیت ندارند! این سازمان در آماری که در یازدهم مارس سال 2020 منتشر کرد بیان داشت که 670 میلیون دختر و زن، در کودکی ازدواج کردهاند!
همچنین ترک تحصیل، قرار گرفتن در معرض خشونت خانگی، احتمال بالای مرگ بر اثر عوارض بارداری و زایمان نسبت دخترانی که به هنگام بارداری سنشان بیش از 20 سال است و تاثیرات منفی روانی، از جمله آثار منفی ازدواج دختران در دوران کودکی میباشد.
اعمال خشونت آمیز چالش برانگیز در زندگی دختران
ازدواج کودکان اگرچه پیچیده است، اما بر یک فرض اصلی متکی است که زنان و دختران از ارزش کمتری به نسبت آقایان برخوردار هستند و به همین منظور برخی از آقایان به خود اجازه میدهند تا حق آنها را از زندگی نادیده گرفته و بر زنان خشونت روا دارند.
یک روانشناس در این زمینه میگوید: همهی ما میدانیم که اولین اولویت در زندگی انسان باید حفظ سلامت جسمی و روانی باشد. در شرایطی که دختری زیر سن سیزده سالگی ازدواج کند، این دو اصل اولیه چندان به خطر میافتد که آسیبهای آن تکاندهنده خواهد بود.
مقابله با عادیسازی خشونت در زندگی دختران و زنانی که مجبور به ازدواج زودهنگام هستند، یکی از بزرگترین چالشهای تلاش بشر برای توقف خشونت مبتنی بر جنسیت است. در سطح بینالمللی ازدواج کودکان یکی از اشکال ازدواج اجباری، مصداق نقض حقوق بشر و نمونهای از خشونت جنسی است.
منبع: