مراسم تشییع پیکر کشتهشدگان اخیر یکی از اخبار مستمری است که ایرانیان این روزها هر روز صبح با آن مواجه میشوند. تنها در آبان ماه جدا از سالگرد کشتهشدگان آبان ۹۸ دامنه وسیعی از مراسمات خاکسپاری در استانهای مختلف انجام شد که هر کدام از آنها اخبار و حاشیههای فراوانی را شکل دادند. ۴ آبان ماه مراسم چهلم مهسا امینی در سقز، ۵ آبان ماه مراسم چهلم نیکا شاکرمی و روز جمعه ۲۷ آبان ماه هم مراسم خاکسپاری کیان پیرفلک در کنار سایر کشتهشدگان حوادث اخیر در شهرستان ایذه، هر کدام حاشیههای متفاوتی را ایجاد کردند.
براساس اعلام مشرق نیوز، تنها در شهرستان ایذه هر شهید را جمعیتی حدود دو هزار نفره از نزدیکان و بستگان در این آیین تشییع همراهی میکند. اما همزمان با برگزاری مراسم خاکسپاری کیان در جنوب کشور، مردم تبریز در شمال کشورمان روز جمعه، مراسم خاکسپاری آیلار حقی را برگزار کردند. مراسم تشییع جنازه آیلار حقی روز جمعه در آرامستان وادیرحمت تبریز در میان تدابیر شدید امنیتی و با حضور گسترده مردم برگزار شد.
مراسم چهلم مهسا امینی
همانطور که سرآغاز رخدادهای اخیر به ماجرای مرگ مظلومانه مهسا امینی بازمیگردد، سرآغاز تجمعات مرتبط با مراسمات خاکسپاری نیز به مراسم چهلم مهسا امینی بازمیگردد. پدر و مادر مهسا امینی اما ۳ آبان ماه بیانیهای را منتشر کرده و اعلام کردند چهلم دخترشان را برگزار نخواهند کرد، اما مردم انگار نیازی به تکذیب نداشتند و خودشان را برای مراسم رسانده بودند. ایسنا در گزارشی درباره مراسم چهلم مهسا امینی مینویسد: «مراسم از صبح زود یعنی ۸ صبح تا ساعت ۱۳ ادامه داشت و هر لحظه به جمعیت اضافه میشد.» این گزارش ادامه میدهد: «آدمها هم نمیرفتند برای خودشان یک گوشه مینشستند و خستگی در میکردند. بخشی از جمعیت شعارهای تندتر میدادند جمعیت هم خیلی مخالفت نمیکرد. از شعارهایی مثل ژن، ژیان و آزادی یا همان زن، زندگی و آزادی و مرگ باد گرفته تا شعار علیه شخصیتهای سیاسی و شعارهایی که بیشتر به مسائل کردستان مربوط میشد. در بین جمعیت کاغذهایی برای تسلیت مهسا امینی بود که بیشترشان دستنویس بود. هر قدر مراسم آرام بود موقع برگشت انگار در جمعیت چیزی زنده شده بود. هر کسی با خودش چیزی برداشته بود. چوب یا سنگ. خیلیها شروع کردند پوشاندن صورتشان و با سنگ به گاردریل زدن. ماشینهای گذری هم پلاکشان را با گل میپوشاندند.
آدم احساس میکرد این مردم قرار است بروند چیزی را نابود کنند. زیادی جمعیت هم به آنها قوت قلب میداد، ولی حضور سالمندان و کودکان در بین جمعیت برایم ترسناکتر بود که اگر اتفاقی بیفتد چه میشود. همه در حال شعار دادن بودند. هر چیزی میتوانست در شور و حرارت جمعیت بدمد.» این گزارش تاکید میکند: «در نزدیکترین نقطه به ورودی شهر، یک مقر ارتش بود. عدهای نوجوان به سمت آن رفتند و شروع کردند به شکستن شیشههای دژبانی. نیروهای ارتش پشت در بودند ولی کاری نمیکردند. این وسط چند نفری آمدند و جلوی نوجوانها را گرفتند و گفتند با ارتش کاری نداشته باشید. عدهای هم میخواستند به خانههای سازمانی ارتش که آن طرف خیابان بود حمله کنند که خیلی حفاظت نمیشدند. آنجا هم چند نفری مانع شدند. هر چند تک و توک آدمهایی بودند که سنگ پرتاب میکردند.» روایت در پایان به شعارهایی ختم میشود که مردم در قالب مطالبات خود مطرح میکردند. نهایتا با فروکش کردن آتش اعتراضات آرام آرام افراد به خانههایشان بازمیگردند.»
پس از مراسم مهسا امینی در مراسم پنجشنبه ۵ آبان ماه، مراسم چهلم نیکا شاکرمی نوجوان ۱۷ سالهای که در اعتراضات اخیر در بلوار کشاورز تهران مفقود و پس از ۹ روز پیکرش به خانوادهاش تحویل داده شد بر سر آرامگاهش در روستایی در نزدیکی خرمآباد لرستان برگزار شد. همزمان با این مراسم در چند شهر استان لرستان مردم به خیابانها آمده و با خانواده نیکا همدردی کردند. مطابق معمول نیز در این تجمعات شعارهای اعتراضی سر داده شد و نیروهای امنیتی با شعارهای ساختارشکن برخورد کردند. این نوع روایتها در اغلب مراسمات اخیر تکرار میشوند. زنجیرهای از مراسمات خاکسپاری که یکی یکی در حال انجام هستند و همراه خود حاشیهها و حوادث فراوانی را شکل میدهند. در این میان کسی نمیداند، آیا میتوان پایانی بر این رخدادهای اعتراضی متصور شد یا نه؟