ترس و راحت‌طلبی دشمن تصمیم‌گیری

«ما هر روز در معرض انتخاب‌های بی‌شماریم. چه در زندگی روزمره و برای موضوعات ساده، چه در موضوعاتی که به شغل و آینده‌مان مربوط است، هر روز ناچاریم تصمیم‌هایی بگیریم، دست به انتخاب بزنیم و البته پیامدهای تصمیم‌هایمان را بپذیریم. اینجاست که شک و تردید به جانمان می‌افتد و توانایی تصمیم گرفتن را از ما می‌گیرد. بخشی از این شک و تردید طبیعی است؛ چرا که تصمیم‌گیری به‌خودی‌خود مسئولیت‌زاست و نگرانی‌هایی را در ما ایجاد می‌کند اما اگر میزان شک و تردید در ما از حدی بالاتر رود و مانع تصمیم‌گیری شود، یعنی به اختلال تبدیل شده و باید دنبال راه‌حلی برای درمان آن باشیم. اقدس حسینی‌محمودی، روانشناس و مشاور، درباره دلایل ابتلا به این اختلال، پیامدها و روش‌های مواجهه با آن توضیح می‌دهد.

گرفتن-تصمیمات-خوب-در-زندگی

از تردید تا انفعال و سکون

راستش را بخواهید قرار گرفتن در جایگاه شخصی که باید تصمیم بگیرد اصلا ساده نیست. هر تصمیم، پیامدهایی به‌دنبال دارد که فرد تصمیم‌گیرنده باید مسئولیت آنها را بپذیرد. گاهی راحت‌ترین کار این است که از پذیرش این مسئولیت فرار کنیم، اما مگر می‌شود تسلیم شک و تردید شد و دست از تصمیم‌گیری برداشت؟ تردید می‌تواند توانایی تفکر منطقی را از ما بگیرد، انرژی روانی ما را هدر دهد و باعث شود تحت‌فشار ترس از تصمیم نادرست، اتفاقا همان تصمیمی را بگیریم که درست نیست! ادامه پیدا کردن این حس باعث می‌شود ترس در وجودمان ریشه بدواند و دیگر حتی از ساده‌ترین انتخاب‌ها هم بترسیم. هرچند شک و تردید گاهی در تصمیم‌گیری‌ها مفید و راهگشاست و باعث می‌شود گزینه‌های موجود را با دقت و وسواس بیشتری بررسی کنیم، اما وقتی این شک و تردید قدرت تصمیم‌گیری را در ما از بین ببرد، به مرور دچار انفعال خواهیم شد. از طرف دیگر هرچه این چرخه بیشتر ادامه پیدا کند، بعد از هر تصمیم‌گیری حال بدتری خواهیم داشت، مدام از خودمان می‌پرسیم آیا درست تصمیم گرفتم؟ گاهی هم دست به سرزنش و خودتخریبگری می‌زنیم و فکر می‌کنیم باید برای هر تصمیم انرژی و تمرکز بیشتری بگذاریم؛ تفکری که اتفاقا به تشدید این چرخه تکراری منجر می‌شود. وسواس برای زیاد فکر کردن به یک تصمیم وقت زیادی از ما می‌گیرد و باعث می‌شود از تصمیمات دیگر عقب بمانیم. گاهی زمان مناسب برای اجرای یک تصمیم می‌گذرد و ما همچنان درگیر شک و تردید هستیم، در نتیجه فرصت را از دست می‌دهیم و رویارویی با این شکست باعث می‌شود بعدها از تصمیم‌گیری بترسیم. افرادی که شک و تردید زیادی در تصمیم‌گیری دارند، هربار که قرار است در موقعیت تصمیم‌گیری قرار بگیرند آنقدر مضطرب می‌شوند و استرس می‌گیرند که همین موضوع قدرت تصمیم‌گیری را در آنها نابود می‌کند. عوامل مختلفی وجود دارند که باعث می‌شوند احساس شک و تردید پیش از هر تصمیم‌گیری در ما افزایش پیدا کند.

تردید را کنار بگذاریم

اینکه موقع تصمیم‌گیری به درست بودن آن شک کنیم و زمان بیشتری را به بررسی و ارزیابی تصمیم‌مان اختصاص دهیم، اتفاق مثبتی است که در نهایت به ما کمک می‌کند کمتر دچار اشتباه شویم. اما این تردید تا جایی سازنده است که مانع تصمیم‌گیری ما نشود. برای اینکه در مواجهه با تردید، تسلیم انفعال نشویم، راهکارهای مختلفی وجود دارد. در قدم اول باید اعتمادبه‌نفس خود را تقویت کنیم و توانایی‌های خود را با افزایش مهارت‌هایمان بالا ببریم. به این ترتیب به‌مرور باور می‌کنیم که قدرت گرفتن تصمیمات درست در ما وجود دارد. فرار از دام تردید طولانی، با محدود کردن زمان فکر کردن و تحلیل هم ممکن می‌شود. باید مدت زمان و محدوده زمانی مشخصی برای تصمیم‌گیری‌هایمان تعیین کنیم. اگر دچار تردید هستیم، کمک گرفتن از اطرافیان و مشورت با دوستان، خانواده و افرادی که به آنها اعتماد داریم می‌تواند راهگشا باشد. با این کار حواسمان به جزئیاتی جلب می‌شود که شاید قبلا نادیده گرفته بودیم. وقتی در موقعیت تصمیم‌گیری قرارمی‌گیریم، داشتن اطلاعات و دانش کافی درباره جوانب مختلف آن موضوع کمک می‌کند با تسلط بیشتری تصمیم بگیریم. جدی گرفتن مرحله جمع‌آوری اطلاعات، راهکاری مؤثر در کاهش شک و تردید است. تصمیم‌گیری یک مهارت است و باید با گام‌هایی آن را در خودمان تقویت کنیم. در ابتدای هر تصمیم‌گیری باید مزایا و معایب هر گزینه را بسنجیم و تمام جوانب آن را درنظر بگیریم. یکی دیگر از الزامات مواجهه با شک و تردید در تصمیم‌گیری این است که بدانیم همه فکرها، تحلیل‌ها، پرسش‌ها و تردیدها مربوط به قبل از تصمیم‌گیری است و بعد از اینکه تصمیمی را گرفتیم، نباید خودمان را با مرور افکار منفی مضطرب کنیم. در نهایت اگر متوجه شویم که احساس تردید به اختلالی در روان ما تبدیل شده، باید به کمک روانشناس و متخصص، ریشه‌های این اختلال را پیدا و درمان کنیم.

شک-و-تردید

هیزم‌هایی بر آتش شک و تردید

ترس نخستین عامل ایجاد و تقویت تردید است. درست است که در مراحل مختلف تصمیم‌گیری، فشار روانی و ترس را به‌طور طبیعی تجربه می‌کنیم اما گاهی این ترس اجازه تصمیم درست را نمی‌دهد و باعث می‌شود که مسیر اشتباهی را پیش بگیریم یا حتی تصمیم‌گیری را متوقف کنیم. ارزیابی و تحلیل بیش از حد، عامل بعدی تقویت احساس تردید است. بعضی از ما بیش از حد به ابعاد مختلف یک تصمیم فکر می‌کنیم و مدام آن را به تأخیر می‌اندازیم تا جوانب موضوع را بیشتر تحلیل کنیم. درحالی‌که زمان فکر کردن به تصمیم‌ها باید محدود و هدفمند باشد. نداشتن اعتمادبه‌نفس، یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد حس شک و تردید دائمی است. افرادی که توانایی‌های خود را نادیده می‌گیرند و خودشان را باور ندارند، قدرت تصمیم‌گیری درست را از خودشان دور می‌بینند و در نتیجه نمی‌توانند محکم و بااراده ظاهر شوند. از طرف دیگر تصمیم‌گیری به‌خودی خود چالش‌برانگیز است و بسیاری افراد ترجیح می‌دهند به جای پذیرش مسئولیت و مواجهه با چالش‌های بعد از هر تصمیم، راحت‌طلبی را انتخاب کنند. عادت به راحت‌طلبی به مرور توانایی تصمیم‌گیری را از فرد می‌گیرد، در نتیجه او برای ساده‌ترین انتخاب‌ها، دچار شک و تردید می‌شود. اگر کمال‌گرا باشید، حتما تا به حال با احساس شدید تردید موقع تصمیم‌گیری دست‌وپنجه نرم کرده‌اید. کمال‌گراها دوست دارند در همه موارد بهترین تصمیم را بگیرند و همین موضوع کار را برایشان سخت می‌کند. آنها مدام شک دارند که کدام گزینه بهتر است و تصمیم‌گیری را به تأخیر می‌اندازند تا از تصمیم‌شان مطمئن شوند. در نهایت هم با دودلی و تردید دست به انتخاب می‌زنند و از تصمیم‌شان کاملا راضی نیستند. افتادن در دام افکار منفی، یکی دیگر از عواملی است که باعث می‌شود فرد مدام به نتایج منفی احتمالی فکر کند، از اتفاقات ناگوار بترسد و در ذهنش بدترین پیامدها را تصویر کند. در نتیجه این افکار منفی، تردید را در وجود او تقویت می‌کنند. بی‌تجربگی در تصمیم‌گیری، تردید و شک را موقع انتخاب افزایش می‌دهد. افرادی که کمتر در موقعیت تصمیم‌گیری بوده‌اند یا همیشه این مسئولیت را بر دوش دیگران انداخته‌اند، بزرگسالانی که از کودکی والدین به جای آنها تصمیم گرفته‌اند و افراد وابسته، تردید بیشتری را موقع تصمیم‌گیری تجربه می‌کنند. آخرین عامل تشدید احساس تردید هم، وجود گزینه‌های متعدد انتخاب در مسیر تصمیم‌گیری است. این عامل باعث سردرگمی فرد می‌شود و تردید او را برای انتخاب تصمیم درست بیشتر می‌کند.»