به گزارش تجارتنیوز، یوسف نوری در همان جلسه رأی اعتماد برای تصدی وزارت آموزشوپرورش، اولویت خود را اعلام کرد: «جهش به سمت تمدن نوین اسلامی و پرورش نسل تمدنساز.»
او در همان گام ابتدایی به نمونه عینیتیافته انسان تراز انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت باید این نمونه تراز انقلاب اسلامی را پیش روی نظام تعالی و تربیت قرار داد.
تقریبا 16 میلیون دانشآموز هدف این سیاست وزیر آموزشوپرورش در دولت رئیسی است؛ از همان پایه اول ابتدایی تا دوازدهم. بعد از آن هم کار به دست دانشگاه سپرده میشود.
با حضور دانشآموزان در اعتراضات 1401، مواضع وزیر بهگونهای پیش رفت که موجب نگرانی برخی از دانشآموزان و خانوادهها شد.
ماجرا تا آنجا پیش رفت که نوری گفت دانشآموزان بازداشتی را به مراکز روانشناسی میفرستند. البته احتمالا منظور او همان کانون اصلاح و تربیت بود.
حالا در تازهترین اظهارات خود گفته که نسل هزاره سوم را نمیتوان با روشهای گذشته مدیریت کرد. اما برنامه او برای عبور از روشهای گذشته چیست؟
درخواست وزیر آموزشوپرورش از حوزه علمیه
او از حوزه علمیه برای تغییر لایه باور دانشآموزان درخواست کمک کرد و گفت: «باید تعامل و ارتباطمان را با مسجد و نهادهای بیرونی مانند حوزه علمیه بیشتر کنیم.» (ایلنا)
به نظر میرسد وزارت آموزشوپرورش در دولت رئیسی عزم خود را برای حرکت در راستای انقلاب فرهنگی مورد نظر سیستم جزم کرده است.
در روزهای اخیر نیز یک مقام آموزشوپرورش از تأسیس مدارس غیردولتی مبتنی بر حوزه علمیه خبر داد.
احمد محمودزاده، رئیس سازمان مدارس غیردولتی و مشارکتهای مردمی وزارت آموزشوپرورش گفت: «بر اساس سند تحول بنیادین، هدف تربیت دانشآموز در تراز انقلاب اسلامی است که این تربیت مستلزم همکاری و مشارکت سایر نهادهاست.»
او گفت: «همکاری بین حوزه علمیه و آموزشوپرورش در تأسیس مدارس غیردولتی گام موثری است. باید به سمت تأسیس مدارس غیردولتی بر پایه حوزه علمیه حرکت کنیم و حوزه علمیه خود بنیانگذار مدارس غیردولتی باشد.» (مرکز روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش)
ماجرا اما به اینجا ختم نمیشود. حمید نیکزاد، دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزشوپرورش نیز در این مورد گفته: «حضور روحانیون متخصص در امر تربیت کودک و نوجوان در میان دانشآموزان جهت پاسخگویی به این نیاز اساسی است.»
آنطور که او گفته سه هزار طلبه موفق به ورود به مدارس به عنوان معلم شدهاند. البته مشخص نیست که این میزان استخدامی برای چه بازه زمانی است. آنچه مشخص است، پررنگ شدن حضور آنها در فضای آموزشی است.
یوسف طباطبایینژاد، امام جمعه اصفهان اما میگوید روحانیون به دانشگاههای فرهنگیان اعزام شوند. او گفته به جای اینکه روحانیون به مدارس اعزام شوند، آنها را به دانشگاههای فرهنگیان بفرستید تا اینگونه با تعلیم معلمان برای هر مدارس یک روحانی تربیت کرده باشیم.
احسان هوشمند، جامعهشناس و پژوهشگر در این مورد به تجارتنیوز میگوید: «پس از انقلاب برای اینکه فضای آموزشوپرورش به شکل متفاوتی نسبت به پیش از انقلاب اداره شود، تلاش زیادی برای تغییر فعالیتهای این وزارتخانه به سوی دینیسازی بیشتر صورت گرفت. یکی از شاخصهای آن رویکرد، ورودگسترده روحانیت در ساختار آموزشوپرورش است. البته منظور من بخشی از روحانیت است نه تمام آن. به عبارتی بخشی از روحانیت که مورد قبول سیستم سیاسی کشور است.»
او ادامه میدهد: «سالهاست که دولت این نوع رویکرد را در درون آموزشوپرورش دارد. این موضوع بعدها در قالب تغییرات جدی کتابها و منابع آموزشی اعمال شد. البته فراموش نکنیم که قبل از انقلاب نیز، شئونات دینی را در کتب درسی رعایت میکردند. اتفاقا افرادی مانند مرحوم باهنر، مرحوم مطهری و… به صورت مستقیم و غیرمستقیم در جریان فعالیتهای آموزشوپرورش در حوزه مباحث دینی بودند و با سیستم همکاری داشتند. منابع دینی در آموزشوپرورش تولید میشد و در اختیار دانشآموزان قرار میگرفت.»
به گفته این جامعهشناس، پس از انقلاب نهتنها کتابهای دینی بلکه سایر کتابهای آموزشی مانند تاریخ، ادبیات و… تحت تاثیر فضا قرار گرفت.
او ادامه میدهد: «همچنین در ساختار آموزشوپرورش نهادی به عنوان امور تربیتی فعال میشود. نهادهای دیگری نیز با فعالیتهای مشابه در این مورد شکل گرفت. امکانات و بودجههای قابل توجهی نیز در دورهای طولانی صرف شد. یعنی باید پرسید مگر تا به امروز حوزههای علمیه و روحانیت در آموزشوپرورش ایفاگر نقش نبودند؟ مگر کتابهای درسی تحت تأثیر نظر بخشی از روحانیت تدوین نشده است؟»
بد نیست در اینجا به گزینشهای آموزشوپرورش برای استخدام معلمان اشاره کرد. گزینشی که بخشی از آن عقیدتی و سیاسی است.
احسان هوشمند نیز در این مورد میگوید: «پس از انقلاب اسلامی، وزارت آموزشوپروش تقریبا سختترین و جدیترین الگوها و شاخصهای گزینشی را برای استخدام کادر مورد نیازش به کار برده است تا این افراد در قالب آموزگار، دبیر، مدیر و کارکنان و مؤلفان کتب درسی و مسئولان فعالیتهای تربیتی، الگوی مورد نظر وزارتخانه و حاکمیت را پیش ببرند. پس این وزارتخانه همواره مورد توجهِ جریان روحانیتی که به روایت رسمی نزدیکاند، بوده است.»
او ادامه میدهد: «مشخص نیست چه مطالعاتی درباره کارآمدی اقدامات و حضور روحانیت در گذشته در ساختار آموزشوپرورش صورت گرفته است. آیا این رویکردها مطابق انتظارات طراحان اهداف آموزشوپروش و به نسبت بودجهها و هزینههای مصرفی در تمام این سالها، کارکرد مناسبی داشتهاند؟ اگر خیر، آیا مشکل در اساس این رویکرد و نیز هدفگذاری است یا در اجرا با مشکل مواجه است؟ یا اینکه تحولات جهانی و سایر متغیرها در این امر تاثیرگذار بوده است؟ به نظر میرسد از این دست مطالعات مورد توجه وزارت آموزشوپرورش نبوده یا به اندازه کافی مورد توجه نیست. یعنی آسیبشناسی جدی و جامعی بر مبنای مطالعات چندوجهی صورت نگرفته است.»
اما تأسیس مدارس و حضور طلاب در مدارس ابعاد دیگری هم دارد. یک روی دیگر ماجرا، تنوع دینی در کشور است.
این پژوهشگر حوزه اقوام در این مورد به تجارتنیوز میگوید: «به دلیل تنوع مذهبی در کشور و گستردگی آموزشوپرورش، این نوع رویکرد ممکن است تبعاتی داشته باشد.»
او ادامه میدهد: «برای مثال، قرار است ارتباط حوزه علمیه با مدارس به نوعی وسیعتر شود. باید این را در نظر گرفت که 10 تا 15 درصد از جمعیت کشور اهل سنت هستند. آیا قرار است روحانیون این بخش هم در مدارس حضور داشته باشند؟
هوشمند میگوید: «باید به تبعات کار بدون مطالعه لازم و ابعاد پیچیده این موضوعات هم اندیشید. نمیتوان گفت که در بخشی از کشور یک نوع سیاست اجرا شود و در بخش دیگر، سیاست دیگری. نمیتوان با دو سیاست مملکت را اداره کرد.»
نکته دیگری که او در موضوع وسیعتر شدن ارتباط حوزه علمیه با آموزشوپرورش به آن میپردازد، اختلاف رویکرد در میان روحانیون اهل تشیع است. با این حساب آیا راه بر بخشی از طلاب بسته میشود؟
اما آیا روحانیت برای تعلیم و تربیت با علم روز مسلح شده است؟ هوشمند در این مورد میگوید: «اگر کارآیی آنها را در دانشگاه بسنجیم، به نظر میرسد که برای مدارس آمادگی نداشته باشند. آموزشوپرورش بسیار امر حساس و پیچیدهای است که این افراد تخصص لازم را برای ورود به آن را ندارند. بنابراین گرفتاری ما بیشتر میشود.»
او ادامه میدهد: «باتوجه به تحولات نسلی، ممکن است این نوع رویکرد موجب قطببندی شدید در مدارس شود. باید در این سیاستها بازنگری شود تا مبادا آموزشوپرورش دچار بحث فرقهای شود. زیرا اگر بپذیرید که بخشی از روحانیت به آموزشوپرورش وارد شوند، دیگر نمیتوانید برای بخش دیگری از هموطنان با ادیان مختلف محدودیتی قائل شوید.»
این جامعهشناس میگوید: «حتی ممکن است طریقتها نیز مخالفت کنند و بخواهند در آموزشوپرورش باشند. به ویژه اینکه برخی از مناطق کشور چند مذهبی هستند و این نکتهای بسیار مهم است. مثلا در چند مرکز بزرگ استانی مانند کرمانشاه، ارومیه، زاهدان و حتی مشهد، کرج و بندرعباس و حتی شیراز، هموطنان اهل سنت شمار قابل توجهی از آمار دانشآموزان مدارس را شکل میدهند. برای این شهرها چه سیاستی اعمال میشود؟»
در حالی وزیر آموزشوپرورش بر ورود روحانیت و کمک از برخی نهادهای مذهبی تاکید دارد که همین حالا این وزارتخانه با مشکلات حل نشده زیادی مواجه است. از جمله این مشکلات میتوان به مسائل صنفی معلمان اشاره کرد که در سالهای گذشته و سال جاری بارها اعتراضشان به خیابانها کشیده شد.
احسان هوشمند در این مورد میگوید: «سوالهای زیادی در این مورد وجود دارد. با وجود این دست مشکلات آموزشوپرورش ظرفیت تغییرات جدید را دارد؟ در چنین شرایطی آیا امکان اضافه شدن بار جدید روی دوش این وزارتخانه وجود دارد؟ منابع مالی این تغییرات تأمین شده است؟ زمینه آن مهیا شد؟»
او ادامه میدهد: «برای این گونه تغییرات باید دهها پیوست مطالعاتی صورت گرفته باشد. همه این موارد برای تغییرات غایب است و به احتمال زیاد مطالعات جامع، کافی و متنوعی در این زمینه صورت نگرفته است. اگر صورت گرفته باشد، وزیر آموزشوپرورش پیوستهای مطالعاتی در این زمینه را به قضاوت عموم بگذارد.»
همه موارد بالا را که کنار بگذاریم، باید به سبک زندگی دلخواه خانوادهها و نسل امروزی نیز توجه داشت. همین حالا هم برخی از خانوادهها اگرچه از نظر مالی چندان در سطح بالایی قرار ندارند، اما بار اقتصادی مدارس غیرانتفاعی را به دوش میکشند تا فرزندانشان در فضایی متفاوت از فضای مدارس دولتی تحصیل کنند.
هوشمند در این مورد میگوید: «دانشآموزان با سبکهای مختلفی زندگی میکنند. آموزشوپرورش برای مردم است. آیا این وزارتخانه در سطح ملی از مردم برای رویکرد آموزشوپرورش نظرسنجی کرده است؟»
او در پایان میگوید: «باید میان آنچه دانشآموزان، خانوادهها و آموزشوپرورش میخواهند، انطباق و نزدیکی وجود داشته باشد. در غیر این صورت تفاوت در مدسه و خانواده به بیاعتنایی به اهداف نظام آموزشوپرورش منجر میشود. در مجموع تأکید میکنم سیاستگذاری در حوزه آموزشوپرورش نیازمند مطالعات کارشناسی فراوان است. درغیر این صورت به شکافهای موجود دامن میزند.»