مصطفی هاشمیطبا سال ۱۹۹۸ که ایران در بازی قرن مقابل آمریکا قرار گرفت رئیس دستگاه ورزش و معاون رئیسجمهور بود. ۲۴ سال پس از آن بازی و در این روزها او دیگر سمت سیاسی در کشور ندارد اما همچنان به شدت پیگیر مسابقات ورزشی مخصوصاً نتایج تیم ملی است.
به گزارش اعتماد، در آستانه بازی ایران و آمریکا در دور سوم مرحله گروهی جام جهانی گفتوگوی کوتاهی با ایشان ترتیب دادیم و از خاطرات آن روزها پرسیدیم. از اینکه آیا در دوره ریاستجمهوری سید محمد خاتمی، در هیات دولت، در مورد این بازی دیدگاه سیاسی حاکم بود؛ اینکه بازی دو تیم چقدر سیاسی است و آیا فوتبال میتواند بر مسائل سیاسی اثر بگذارد یا نه.
*در جام جهانی ۱۹۹۸ که زمان ریاستجمهوری آقای خاتمی بود، پیش از بازی با آمریکا، آیا بحثی در مورد مسابقه در هیات دولت مطرح شد؟ اینکه حتماً باید ببریم یا چیزهایی مثل این؟
به این شکل که حتماً باید ببریم نه. بالاخره اعضای هیات دولت هم میدانستند برد و باخت وجود دارد. رسانههای ما متاسفانه خیلی افراطیتر از مقامات ما هستند. بالاخره ما در زمینههای مختلف در دولت همیشه آنجا صحبت میکردیم که آقایان این تنها یک مسابقه است. اصلاً معلوم نیست در این بازی چه اتفاقاتی خواهد افتاد. معلوم نیست چه کسی میبرد یا چه کسی میبازد. به فاصله دو سه سانتیمتر ممکن است یک توپ گل بشود یا نشود. بنابراین آنجور حساسیتی که گفته میشود وجود نداشت. حداقل در سطح دولت.
*قبول دارید این مسابقه سویههای سیاسی زیادی دارد؟
من بارها در جراید و رسانهها گفتهام که مسابقات ورزشی را سیاسی نکنید. وقتی ما در یک مسابقه برنده میشویم، نگویید زدیم توی دهان آمریکا. خب اگر آنها برنده شدند به این معنی است که زدند در دهان ما؟ این یک مسابقه است. یک مسابقه ورزشی. تازه ما اگر در ورزش ببریم، آیا در زمینههای دیگر میتوانیم برنده شویم؟ ما باید به مسابقه با آمریکا به چشم مسابقهای نگاه کنیم که میتواند ما را به دور دوم برساند.
*ولی همانطور که گفتید در رسانهها به این مسائل سیاسی و حاشیهای زیاد پرداخته میشود.
متاسفانه آمریکاییها شروع کردند به حاشیه درست کردن. البته آنها همیشه حاشیه درست میکنند در رسانهها و با حضور عناصر ضد ایران. این بار هم آمدند پرچم ما را دستکاری کردند یا آقای کلینزمن حرفهایی زده است. آقای کلینزمنی که سابقه ضدیتش با ایران از همان سال ۱۹۹۸ معلوم بود. او وقتی گل زد چنان به تور دروازه ایران چنگ زد که واقعاً نفرتانگیز بود. حالا دوباره ایشان هم تبدیل به عنصری شد که بیاید و تخریب کند. آنها به جنگ رسانهایشان دامن زدند. خوشبختانه در این زمینه رسانهها و مقامات ما خیلی وارد بازی آنها نشدند. البته همه میگوییم که انشاءالله برنده میشویم و انشاءالله صعود میکنیم.
*سرمربی سابق تیم ملی آمریکا چند روز پیش مدعی شد در بازی جام جهانی ۱۹۹۸ مقامات ایران بین دو نیمه پاسپورت بازیکنان را گرفتند و تهدید کردند باید آمریکا را ببرید. آیا این اتفاق افتاده بود؟
این را آقای ذوالفقارنسب هم جواب داد. ایشان از بچههای سنندج است و کرد به حساب میآید و از اهل تسنن است. کاملاً منطقی جواب آنها را داد. اصلاً چنین چیزی نبود. اینها همان جنگ رسانهای است که آنها توسط سرمربی سابق آمریکا و کلینزمن و شبکههای اجتماعیشان با دستکاری در پرچم ایران شروع کردند. یعنی تمام اینها کارهای روانی است که خواستند علیه تیم ما انجام دهند.
*یعنی واقعاً هیچ صحبتی با بازیکنان نشده بود که این بازی حساسیتهای ویژهتری دارد؟
اصلاً به آن معنی نبود که بحث سیاسی مطرح شود. مطلقاً بحثی نشد. اینکه تیم باید برنده شود و بازیکنان باید تهییج شوند و اینکه مردم منتظر موفقیت شما هستند مطرح شد. این بحثها بود؛ اما اینطور نبود که با بازیکنان بحث سیاسی کنیم. اینها واقعاً دروغگو هستند. از همین دو سهتا کارشان مشخص شد که چقدر خبیثانه کار میکنند. البته خباثت رئیسجمهور سابقشان به کنار که زد زیر معاهدههای امضاشده، ولی علیه تیم ایران یک جنگ رسانهای شروع کردند و البته آبروشان هم رفت. منتها برای آنها مهم نیست آبروشان برود. میگویند ما این حرکت را انجام میدهیم و تاثیر خودش را میگذارد.
*در رسانههای آمریکایی این جمله زیاد به کار برده میشود که «بردن برای ایران از لحاظ سیاسی مهمتر است از آمریکا»؛ آیا این گزاره را تایید میکنید؟
از لحاظ مردمی برای ما مهمتر است. چون فوتبال اصلاً در آمریکا جایگاه خاصی ندارد و به آن ساکر میگویند. فوتبال مورد علاقه آمریکاییها فوتبال آمریکایی است. فوتبال اصلاً طرفدار ندارد و مردم جذب نتیجه تیم ملی فوتبالشان نمیشوند. کمااینکه جذب تیم ملی کشتیشان هم نمیشوند. ولی روی بسکتبال و بیسبال و فوتبال آمریکایی حساساند. ما میخواهیم تیم فوتبالمان برنده شود اما آنها در سطح مردم چنین حساسیتی ندارند. در مجموع فکر میکنم با این جنگ رسانهای، مقامات آمریکا هم حساساند اتفاقاً. در ایران همه دولتمردان میدانند فوتبال است و ممکن است برد و باخت داشته باشد. حرف آنها از این منظر که فوتبال در ایران نسبت به آمریکا طرفدار بیشتری دارد درست است اما از نظر دیگر نه.
*۲۴ سال پیش عدهای تصور میکردند فوتبال میتواند روابط بین دو کشور را حسنه کند. آیا واقعاً فوتبال چنین تاثیری میتواند داشته باشد؟
نه. اگر دوطرفه باشد میتواند تاثیر بگذارد. مثل آن داستان پینگپنگ چین و آمریکا که اول مقامات سیاسی با هم توافق کردند و بعد برای اینکه از نظر اجتماعی نرم شود آمدند یک مسابقه پینگپنگ ترتیب دادند. ما چنین چیزی نداریم و فوتبال هم تاثیری نمیگذارد. اما بچههای ما حتماً در زمین با رفتارشان نشان میدهند بازی جوانمردانه دارند. مثل دفعه پیش. در بازی ۲۴ سال قبل بچههای ما واقعاً فیرپلی بازی کردند؛ یعنی نسبت به افراد تیم رقیب کمترین کینه و تضاد را نشان دادند و کاملاً دوستانه رفتار کردند. اگر آن حرفهایی که آنها میزدند درست بود، باید بچههای ما با کینه وارد میشدند. ولی بچههای ما کاملاً با دیدگاه یک مسابقه ورزشی وارد زمین شدند. به رقیب گل دادند. رقیب هم این کار را کرد و همه چیز خوب بود.
ولی من به نظرم نمیآید که فوتبال بتواند مسائل سیاسی را حل کند. این نیاز به اراده دو دولت دارد. نه اینکه با هم به توافق برسند. معمولاً کشورها با هم به سازش میرسند. مثلاً ما و عربستان. ما نمیتوانیم مسائلمان را با عربستان حل کنیم. باید یک جوری با هم کنار بیاییم. ما با همه کشورها داریم کنار میآییم. ما با روسیه همینجور بودهایم. هر دو کشور دارند روی خطوط خود حرکت میکنند. در این صورت میتوانیم با هم همکاری کنیم. عربستان و سایر کشورها هم همینطور. اگر هر کسی روی خطوط خودش حرکت کند بدون اینکه مسائل فیمابین حل شود میتوانند با هم همکاری کنند. مثل زن و شوهری که با هم تضاد دارند ولی با هم ارتباط دارند و زندگی میکنند.
*پیشبینی شما از بازی با آمریکا چیست؟
اصلاً فوتبال را نمیتوان پیشبینی کرد. من فکر نمیکردم ما از انگلیس با آن نتیجه شکست بخوریم. البته یکی از مشکلات ارنج تیم بود. یعنی اگر با ارنج قبلی بازی میکردیم آن نتیجه رقم نمیخورد. کمااینکه در بازی بعدی انگلیس و آمریکا دیدیم که آنچنان تیم زهرداری نیست. چند ماه پیش هم چهار هیچ به مجارستان باخته بود. در مورد بازی ایران و آمریکا میتوانم بگویم اگر اتفاق خارقالعادهای رخ ندهد، انشاءالله صعود میکنیم.