ارزش باشگاههای مشهور فوتبال نیز نشانه دیگری است. شاید بتوان گفت همان نفوذ و رونقی که سینما در میان هنرها داراست، فوتبال نیز در میان سایر ورزشها، سلطنت میکند. ورزشهای فردی، مانند وزنهبرداری یا ورزش دونفری مانند کشتی، بوکس و پینگپنگ یا حتی جمعی مثل والیبال و بسکتبال نتوانستهاند به پای فوتبال برسند، به همین دلیل ورزشی که به شکل مستقل برایش با آب و تاب و تبلیغات بسیار،«جام جهانی» برگزار میشود، فوتبال است. چرا راه دور برویم، ببینید از روزی که مسابقات جام جهانی در قطر آغاز شده است،سایه فوتبال بر رسانهها و فضای مجازی و بلکه دنیا افتاده است! بایدن رییسجمهور امریکا، میز سخنرانیاش را ترک کرده بود. کسی در گوشش زمزمه کرد، بایدن برگشت و گفت: «ما در مسابقه فوتبال با ایران یک بر صفر پیروز شدیم!»
اما بهرغم همه این حساسیتها، فوتبال، فوتبال است و نباید آن را ملاک و معیار سیاست و تمدن و فرهنگ و توسعه کشورها و ملتها تلقی کرد.
شاهد بودیم که کشور آفریقایی غنا،کرهجنوبی را شکست داد. وقتی تیم عربستان بر تیم آرژانتین پیروز شد،آقای محترمی شروع کرد به شیپور زدن و طبالی که ببینید، این پیروزی عربستان نتیجه سیاست های توسعه محمد بن سلمان است! بسیار خب! حالا که عربستان از لهستان و مکزیک شکست خورد، چه میگویید؟ تونس که فرانسه را شکست داد؟ کانادا که از همه شکست خورد؟
پیداست نباید دچار خلط مبحث شویم و به اصطلاح دوغ و دوشاب را بیامیزیم و داوری کاریکاتوری داشته باشیم.اگر در مسابقه با امریکا تیم ملی ما یک گل زده بود، به مرحله بالا صعود میکرد. این اتفاق نیفتاد، در سال ۱۹۹۸ در جام جهانی ما از تیم ملی امریکا بردیم. حکایت همچنان باقی است. شاهد فراز و فرود تیمها در مسابقات خواهیم بود، اما و به قول معروف هزار اما ندیده بودیم که عدهای از هموطنان در ایران، یا هموطنانی که در خارج ایران زندگی میکنند و از آن مهمتر و حساستر، ستارههای مشهور سابق تیم ملی فوتبال ایران، علیه تیم ملی موضعگیری کنند.
در فضای ملتهب سیاسی اجتماعی، آنان نیز بر شعلهها بنزین بپاشند و «طعنه تیر آورانم میکشد!» این پدیده کاملا تازه بود. تیم ملی، تیم ملی همه مردم ایران است. پرچم ملی و سرود ملی به همگان متعلق است. اگر قرار باشد هر گوشه کشور، پارچه رنگین البته ننگینی را علم کنند و بگویند ما پرچم رسمی را قبول نداریم و سرود ملی را به رسمیت نمیشناسیم، مهمترین نشانههای وحدت ملی آسیب میبیند. چنانکه میبینیم، علیه زبان فارسی، به عنوان زبان ملی ایران نیز حساسیت به خرج میدهند، تجزیهطلب فلکزدهای در یکی از این تلویزیونهای ضد ملت ایران و سرزمین ایران و ضد انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، میگفت: «تجزیهطلبی بایست گفتمان امروز ایران شود!»
دشمنی با تیم ملی فوتبال ایران نیز از همین زاویه تفسیر میشود. دشمن «تیم» و دشمن «ملی» و دشمن «ایران» هستند. جوانان برومند و قهرمانی از هر گوشه و کنار و مذهب و قومیت، در کنار هم جمع میشوند، لباس همرنگ میپوشند، با هم سرود میخوانند، یک پرچم را بر دوش میکشانند و با شور و نشاط فریاد میزنند. همین برای دشمنان ایران آزاردهنده است. تیم ملی فوتبال، یکی از درخشانترین نمادهای وحدت ملی است. اما، این دشمنیها و وسوسهها، نمیتواند و نخواهد توانست به وحدت ملی و سرزمینی ایران آسیب جدی بزند.