عکس/ آگهی‌های عجیب و تاسف‌بار؛ معاوضه وسایل منزل با مرغ و گوشت و برنج!

انتشار آگهی‌هایی با مضمون معاوضه کالا با برنج و روغن در سایت‌های درج رایگان آگهی، در واقع اعلام آمادگی برای یک خرید و فروش عادی نیست. منتشر کنندگان این آگهی‌ها به زبانی دیگر می‌خواهند بگویند که با نوعی از فقر دست و پنجه نرم می‌کنند، که برای تامین مایحتاج روزانه هم دچار مشکل هستند.

جمعیت فقیر ایران چقدر است؟

خبرگزاری دولت در شهریور ۱۴۰۱ اعلام کرد که در فاصله سال‌ها ۹۲ تا ۹۸ جمعیت زیر خط فقر در کشور ۹ میلیون نفر رشد کرده است و در سال ۹۸ به ۲۶ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر رسیده است، البته قطعا این رقم طی ۳ سال اخیر رشد داشته، اما آمار به روزی از جمعیت زیر خط فقر در کشور نداریم.

اتاق بازرگانی نیز اعلام کرد طبق محاسبات گوناگون در ۱۰ سال اخیر درآمد سرانه حقیقی هر ایرانی بیش از ۳۰ درصد کاهش یافته و حدود ۱۰ میلیون ایرانی به جمعیت فقیر کشور اضافه شده است.

مهم‌ترین نشانه‌های رشد فقر

علاوه بر این برآوردها آمارهای رسمی از کاهش قدرت خرید مردم نیز وجود دارد. مرکز آمار ایران در تازه‌ترین گزارش خود از تورم آبان اعلام کرد که تورم نقطه به نقطه خوراکی‌ها بیش از ۶۸ درصد است.

به گزارش شهرآرا؛ اگر این آمار را در کنار گزارش بانک مرکزی از تراکنش‌های شاپرک بگذاریم به نتایج جالبی خواهیم رسید.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که ارزش حقیقی (تورم دررفته) تراکنش‌های شاپرک در شهریور امسال ۲۵ درصد کمتر از شهریور سال گذشته بوده است.

حجم تراکنش‌های شاپرک که نشانه‌ای است از میزان معاملات خرد اقتصاد ایران، در یک سال اخیر تا ۲۵ درصد از تورم عقب مانده است؛ بنابراین قدرت خرید مردم به اندازه چشمگیری افت کرده، این کاهش در میزان کالای مصرفی عملا به معنی کاهش خرید و رفاه افراد است.

نمی‌دانیم چه کسانی واقعا فقیر هستند؟

بر اساس آخرین برآورد سازمان برنامه و بودجه در سال ۱۳۹۸ در گزارش «یارانه‌های پیدا و پنهان»، دست کم ۶۰ درصد خانوارهای دهک اول درآمدی و ۸۳ درصد خانوارهای دهک دوم درآمدی زیرپوشش هیچ کدام از نهادهای حمایتی مثل بهزیستی و کمیته امداد نیستند.

در عوض نزدیک ۲۲ درصد مستمری کمیته امداد و بهزیستی از دهک‌های درآمدی بالا هستند و درواقع هیچ نیازی به این کمک‌ها ندارند، اما از این رانت استفاده می‌کنند.

با وجود این آمارها، اما دستگاه‌های مسئول همیشه برای کمک به قشر فقیر سراغ جامعه تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد می‌روند که متاسفانه حدود ۶۰ تا ۸۰ درصد فقرا بین آن‌ها نیستند!

در این میان نخستین مسئله‌ای که به ذهن متبادر می‌شود، این است که دولت و سایر دستگاه‌های مسئول باید برای حمایت از خانواده‌های کارگری فقیر طرح و برنامه‌ای را اجرا کنند.

اما اجرای این طرح، نیازمند داشتن اطلاعات درآمدی دقیق و اطلاعاتی درباره جمعیت فقیران است. این درحالی است که باتوجه به آمارها به نظر می‌رسد نهادهای رسمی اطلاعات دقیقی در این باره ندارند.

افزایش هزینه‌های زندگی و رشد جمعیت فقیر کشور، نگرانی‌های زیادی را درباره وضعیت اقشار آسیب‌پذیر ایجاد کرده است؛ نگرانی‌هایی که اکنون با وجود تورم افسارگسیخته نسبت به گذشته بسیار جدی‌تر شده است.