از طرفی به جرأت میتوان گفت هنوز انقلاب فرهنگی در برخی عرصهها از جمله در برخی دانشگاهها، سینما و... بهطور کامل رخ نداده است و همچنان در حال ضربه خوردن از حضور برخی عناصر وابسته به فرهنگ غرب و مروج سبک زندگی و تفکر نامأنوس با جامعه انقلابی خود هستیم.
اگر بخواهیم در جنگ فرهنگی و تقابل سنگین با دشمنی که کار را بسیار جدی گرفته است و برای تغییر در سبک زندگی و جذب افکار از کودکان مهد و پیش دبستانی تا دانشآموز و دانشجو و همه اقشار را با انواع نقشهها و ابزارهای متنوع و جذاب هدف گرفته است، توفیق و پیروزی داشته باشیم، باید ما نیز کار را جدی بگیریم و به چند ساعت جلسه در ماه و کلیگویی و تصویب کلیات کماثر اکتفا نکنیم. اکنون ما نیازمند تحول درتولیدات رسانهای قوی و فرهنگساز،بهرهبرداری صحیح از سینما و تلویزیون،تقویت امکانات جذاب فرهنگی و مروج سبک زندگی صحیح برای استفاده کودکان و نوجوانان، استفاده از ظرفیت بینظیر گروههای فرهنگی و جهادی پیشرو و همافزایی با جوانان پای کار انقلابی و اقدامات مختلف دیگر هستیم.
اتفاقات اخیر و سردرگمی برخی از نوجوانان و جوانان و حتی عدهای از دانشجویان و اثرپذیری این عده هرچند اندک از اتاق فکرها و مبلغان جنگ روانی دشمن تلنگری بود که کار فرهنگی و توجه به نهادهایی همچون آموزش و پرورش و بهویژه امور تربیتی، رسانه و فضای مجازی، دانشگاه و... بیش از آنکه فکر کنیم نیازمند کار جدی و تلاش برای اثرگذاری است.
کدام مجموعه اثرگذاری مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی میتواند اینبار سنگین را با پتانسیل و جایگاه خود بردارد و کارگشا شود؟