چین و عربستان وارد دور تازه ای از روابط خود با یکدیگر شده اند و بیش از ۴۰ قرارداد همکاری به امضا رساندند. بیانیه اخیر این دو که پس از سفر رئیس جمهور چین به ریاض منتشر شد و رگه های ضد ایرانی آن به قدری آشکار شد که به حضور سفیر چین در وزارت خارجه و ابراز گله طرف ایرانی انجامید، نشان داد که پکن تعارف را با تهران کنار گذاشته و سمت و سوی جدیدی را در رقابت های خاورمیانه انتخاب کرده است.
نصرت الله تاجیک کارشناس مسائل کشورهای عربی درمورد این سفر و ابعاد آن را خبرآنلاین به گفتگو نشست:
نصرت الله تاجیک در مورد بیانیه چین و عربستان در روابط منطقه گفت: این بیانیه یک متن غیرمتوازن، طرفدارانه و در حقیقت یک بده بستان است بین عربستان و چین و از طرف دیگر بین عربستان و سایر کشورهای عربی منطقه تا هم دغدغه هایشان مخصوصا نسبت به ایران را مطرح کنند و هم عربستان بطور عام و محمد بن سلمان بطور خاص میخ زعامتش بر اعراب را محکمتر بکوبد! اما به عقیده من به هر چیزی باید در سطح خودش بها داده شود و عکس العمل نشان داد. بیانیه ای با این مشخصات یک چند روزی در خبرگزاری ها می ماند و فراموش می شود. اما باید دید که چرا چنین بیانیه نادرستی صادر شده. چین نیاز به انرژی با ثبات و دائم دارد برای توسعه اقتصادی و روابطی که بین عربستان و چین شکل گرفتهٰ جدید نیست. از دهه هشتاد میلادی این روابط وجود داشته. طی چهل سال گذشته این ارتباطات بین ریاض و پکن وجود داشته و بیشتر جنبه اقتصادی دارد و نه جنبه استراتژیک. یعنی خرید نفت صورت می گرفته و در ازای آن کالاهای مصرفی به عربستان صادر می شده است. اما الان یک سلسله اتفاقات دیگری دارد دیده می شود و شرایطی به وجود آمده که از یک چین محافظه کار که خیلی با احتیاط و دوراندیشی موضع گیری می کرد، بیانیه ای مانند آنچه دیدیم بیرون می آید. این یا اشتباه محاسبه چینیهاست و یا تغییر رویکرد آنها نسبت به منطقه و نه ما. درست است که ما با عربستان رقابت داریم اما معلوم نیست حساسیت آمریکائیها نسبت به این رویکرد چین کمتر از ما باشد و این به این مفهوم نیست که چینیها بخواهند در کنار عربستان قرار گرفته و ضد ایران باشند. در این بیانیه پنج بند ۷ ، ۹ ، ۱۰، ۱۱ و ۱۲ مغایر رویکرد، سیاست و استراتژی ما در منطقه است. این بیانیه بیشتر به جای اینکه اینده ای را ترسیم کند، نشان می دهد که سعودی ها دارند امتیازاتی به چین می دهند و در ازای آن چینی ها امضای خود را پای خواسته های عربستان قرار می دهند.
تاجیک افزود: من فکر می کنم که تمرکز بر بند دوازده مربوط به تمامیت ارضی ایران و احضار سفیر چین نباید بسنده کرد. البته این موضوع از نظر وحدت سرزمینی ما بسیار مورد اهمیت است. اما موارد دیگری هم که در این بیانیه آمده اگر در بستر رقابت منطقه ای ایران و عربستان دیده شود، شاید چینی ها اشتباه کرده اند که در فضای رقابت ایران و عربستان افتاده اند. شاید هم مساله نفت آنقدر برایشان مهم است که چنین تصمیمی گرفته اند. در عین حال شاید بخشی از این تصمیم به مسائل موجود در سیاست خارجی و مشکلات داخلی ما هم برگردد. این مسائل ممکن است باعث شده باشد که چینی ها روابط خود را از طریق هزینه کردن از جیب ایران با سعودی ها محکم کنند. چینی ها مهر صحت به خواسته های غیر معقول عربستان که طی ۵ دور مذاکره در بغداد با ایران مطرح و باعث به بن بست رسیدن مذاکرات شده است زده اند. در این مورد هم ما باید به آنها گله کنیم و طلبکار باشیم اما نه با رویکرد تایوانی! این که آنها بین دو قدرت منطقه ای بیایند پای بیانیه ای را امضا کنند که هم نامتوازن است و هم علیه رویکرد ما در منطقه استٰ چیز پسندیده ای نیست.
این کارشناس با اشاره به اینکه این بیانیه گذراست و تاثیر زیادی ندارد گفت: چینی ها روابط گسترده ای با کشورها منطقه دارند و نزدیک به ۲۰۰ میلیارد دلار قرار داد با کشورهای خاورمیانه دارند که مربوط به خرید نفت و فروش کالاست. چینی ها پولی را که بابت خرید نفت می دهند از طریق فروش کالاهای مصرفی به کشورها منطقه به اقتصاد چین برمی گردانند. چه از طرق سرمایه گذاری در عربستان و یا برگرداندن دلارهای صادراتی به چین و تقویت پشتوانه ارزی خود. من معتقدم باید به این بیانیه به مقدار اهمیتی که دارد پرداخته شود. ما باید تنظیمات سیاست خارجی خود را به گونه ای جلو ببریم که کارت های فراوانی در دست داشته باشیم. نگاه به شرق فی النفسه بد نیست. اما نگاه به شرقی صحیح است که ما بتوانیم از عناصر و کارت های توازن بخشمان استفاده کنیم. در غیر این صورت نگاه به شرق فقط یک آه است نه بیشتر.
او در ادامه به موضوع نگاه به شرق پرداخت و گفت: با این وضعیت ما باید نگاه شرق را طبق اصول قانون اساسی و نوع نگاهی که به استقلال داریم تنظیم کرده و در روابط خود یک توازنی داشته باشیم. ما باید بدانیم که دوستی و دشمنی ابدی در سیاست خارجی وحود ندارد. تنوع بخشی به روابط با شرق و غرب زیر ساخت نگاه به شرق است و در غیر اینصورت باید دائم امتیاز بدهیم!
تاجیک به سفر شی رییس جمهور چین به عربستان بیشتر پرداخت و گفت: نباید به سفر او به ریاض بیش از آن وزنی که دارد توجه کرد. خاورمیانه درست است که آبستن حوادث است اما دقت کنیم که خاورمیانه یک عنصر ثابت نیست که آقای شی یا چین بیاید و تحولاتی در این منطقه ایجاد کند. چین به دنبال تامین انرژی ثابت و پایدار و در مقابل بازاری برای کالاهای مصرفی اش است. البته در معادلات چین و عربستان فقط به این موضوع بسنده نمی شود. بلکه معادلات منطقه ای هم مطرح است. در این میان اینطور نیست که امریکایی ها نسبت به اینگونه روابط فقط نظاره گر باشند. ریاض در رویکرد موازنه مثبت از یک طرف با غرب و امریکایی ها کار می کند و در طرف دیگر با چینی ها. اما در نهایت به دلیل سوابق و روابطی که بین عربستان و امریکا است؛ آنها یک سیستم غربی هستند. آنها یک رهبریتی در دنیای عرب و جهان اسلام و صنعت و تجارت نفت دارند که از این ظرفیت برای نزدیک شدن برچین و همزمان فشار بر دموکرات ها استفاده می کنند.
وی تصریح کرد: سعودی ها قراردادهایی می بندند که بخشی از آنها اجرایی می شود و بخشی از آنها ممکن است به دلایلی چون تغییر دولت در آمریکا اجرایی نشود. سعودی ها سعی می کنند کارت های خود را در بازی های بین المللی اضافه کنند، نه اینکه آنها را بسوزانند و از بین ببرند. شرایط خاورمیانه و شرایط خود عربستان چه از نظر داخلی و چه خارجی مشکلاتی دارد. اما به نظر چینی ها آنها یک نظام تثبیت شده هستند و فکر می کنند این سرمایه گذاری برای رسیدن به یک نفت پایدار سرمایه گذاری خوبی است. البته ممکنه تلقی دیگری از کار با ایران داشته باشند. به هر صورت اوضاع داخلی ما اعم از التهابات اجتماعی کنونی، فساد و نظام اداری کشور ، مسائل و چالشها و بحرانهای که در حکمرانی و جامعه و سیاست داریم و مشکلاتی که در سیاست خارجی برای خود فراهم نموده و تقریبا" با نیمی از دنیا روابط منطقی و متعادلی نداریم و اقتصاد کشور به اذعان اقتصادانان بیطرف پوکیده است و به اینها اضافه شود فعالیتهای مخالفین، رقبا و دشمنان ما و مخصوصا ائتلاف عبری و عربی که تصویر درستی در نزد قدرتهای جهان درست نمیکند تا روی ما حساب کنند! لذا شاید چین که به صراحت به ما گفته که با مدل رویاروئی ما با آمریکا و جامعه جهانی موافق نیست به این رسیده که بیش از این معطل عادی شدن شرایط داخلی و بینالمللی ایران نباشد.
این کارشناس ادامه داد: چین محاسبه گر و منفعت محور است و فعلا خیلی دنبال انتلافهای سیاسی نیست و بیشتر تلاش دارد اقتصاد دنیا را قبضه کند! که کار راحتی هم نیست. چین حدود نیمی از نفت مورد نیازش را از این منطقه تامین میکند. با این سیاست ضدیت با غربی که ما شروع کرده ایم چینیها خیالشان از سوی ما راحت است که و لذا میدانند اگر آمریکائیها بخواهند برای کنترل چین ، شیر لوله نفت را ببندند نقطه شروعش عربستان است. لذا به دنبال وابسته کردن عربستان به زمینه هائی همچون فناوری هسته ائی و موشکی و پهپادی به خود هستند تا از اقدامات آمریکا علیه خودشان از طریق عربستان جلوگیری کنند. تا اینجای کار شاید مشکلی نباشد اما هزینه کردن از جیب ایران برای این پیشدستی به مزاق مردم ایران خوش نیامد که نسبت به سیاست نگاه به شرق حکومت و مخصوصا" غلظت آن که در دولت سیزدهم افراط گرایانه و بدون پشتوانه های لازم و از جمله متنوع کردن روابط خارجی، حساس هستند و کلا" هم از چینیها بدلیل بعضی اقداماتشان و نیز از رها کردن نیمه تمام بعضی از پروزها خیلی خاطره خوبی ندارند! گذشته از بنجلی کالاهای چینی که مسببش تجار غیر ملی و فاسد کشور هستند یا چینیها؟! اما مردم ایران از اینکه آنها راه ابریشم باستانی که ایران عنصر اصلی اش بود را به پروژه یک جاده یک کمربندی تبدیل کردند که ایران را دور بزند بی تفاوت نگذشته اند! اما شرایطی که بر آنها و اقتصادشان تحمیل شده این وضعیت غیر منصفانه را تحمل میکنند ولی رضایت ندارند!
تاجیک در پایان گفت: در این اقدام رئیس جمهور چین هم باعث آزردگی مردم شد و هم کار دولت و حکومت برای داشتن یک رابطه متوازن و معقول با چین را سخت کرده است! حتی توضیحات شکلات گونه سفیر چین در وزارت امور خارجه مورد پذیرش افکار عمومی و مردم قرار نگرفت که " سفر رئیسجمهورمان به ریاض هم برای کمک به صلح و ثبات منطقه بود. در روزهای آینده معاون نخست وزیرمان به ایران سفر خواهد کرد."! برای صلح و ثبات که با یکطرف علیه طرف دیگر بیانیه نمیدهند و علاوه بر دخالت در امور سرزمینی در رقابت دو بازیگر عمده ایران و عربستان به سمت دومی غش نمیکنند! طرفی که اقداماتش علیه همسایه عربش یمن یکی از منابع نا امنی در منطقه شده است و چینیها که بوی نفت مستشان کرده پا روی خون کودکان یمنی گذاشته و به راحتی از دست آلوده به خون سعودیها در یمن که شائبه جنایت جنگی هم محتمل است عبور کرده اند! کوتاه سخن آنکه: سیاست خارجی چین منفعت محور و به دنبال توازن بخشی در روابط خارجی و تنوع بخشی به منابع تامین انرژی توسعه پایدار برای رقابت با آمریکا است و خودش را به هیچ کشوری حتی روسیه وابسته و محدود نمیکند! راه حل نیز ایراد گرفتن به چین و فرمول تایوانی دادن نیست که بسیار نابخردانه است! اگر چه به این اقدام دور از هزم و احتیاط چینیها انتقاد بسیار وارد است اما تجربه خوبی هم هست! بلکه راه ما از سر و سامان دادن به سیاست داخلی و خارجی و دوری از شعارهای غیر واقعی از طریق ایجاد یک رابطه متوازن با غرب و شرق و ساماندهی برجام میگذرد! برجامی که بستر تعامل با جامعه جهانی و رویکرد بین المللی گرائی ما بود، نه چرتکه داده ها و ستانده ها!