نهادهای متولی و ساختار اجرایی امربهمعروف و نهیازمنکر میتواند، باید و لازم است که با اصلاحاتی کار قانونی خود را قویتر از پیش از سر بگیرند. این اصلاحات میتواند از کار فرهنگی آغاز شود و تا محرومیتهای پیشبینی شده در قوانین جدید گسترش یابد. تفاوت بیحجابی در ایران با دیگر کشورهای اسلامی بیحجاب به آن است که تقید به حجاب در سازمانهای حکومتی و دولتی و نهادها و شرکتهای خدماتی و بانکها میتواند مانع از جولان اقلیت بیحجاب در کل کشور و تلاش برای عادیسازی و همهگیر کردن آن باشد.
خجالت در اجرای قانون، به اسم مصلحت یا با هر نام دیگری، مقدمه ذبح مصلحت و عدالت، هر دو با هم است.
مراجع عظام که زمانی برای تنباکوی انگلیسی فتوا میدادند، عجیب است که نسبت به فتنه بسیار پیچیدهتر انگلیسی – سعودی کنونی فتوا و رها کردن حاشیه امن که هیچ، موضعگیری ساده هم نکردهاند! ورود جدی حوزههای علمیه و سایر نخبگانِ صاحبکلام، لازمه همبستگی ملی در اعتلای فرهنگهای ارزشمند است.
در غیر اینصورت و در صورت استمرار این وضعیت و با هر بهانه جدیدی، حتی چیزی مثل گرمتر شدن هوا، میتوان انتظار داشت که ویروسِ ارزشخوار در جامعه ایرانی با موتور محرکه و پیشران بیحجابی، جولان دهد؛ هرچند پس از مدتی و به دلایل فرهنگی ، دیگر خود بیحجابی مسئله جامعه ایرانی نباشد.