شهری در ایران که کسی آنجا تب نمی‌کند

حالا دیگر در آذربایجان آن بادهای سرد سال جایش را به نسیم خنکی داده که حسابی حالتان را جا می‌آورد و خستگی‌تان را درمی‌کند. علاوه بر لذت از آب و هوا، در این شهر می‌توانید در متن تاریخ قدم بزنید و موزه‌ها و بناهایی را ببینید که واقعا ارزش دیدن دارند.

چطور برسیم؟

تهران را که مبدا بگیریم، ۶۳۰ کیلومتر باید طی کنید تا به تبریز برسید. اگر وسیله از خودتان است از آزادراه کرج شروع کنید که تمام مسیر را دو - سه سالی است بزرگراه کشیده‌اند. گازش را بگیرید تا انتها که از ۴۰ کیلومتری مانده به ورودی تبریز سر درمی‌آورید. البته این در صورتی است که بخواهید از طریق بزرگراه مسافرت بکنید و عطای عبور از شهرهای قزوین، خرمدره، ابهر، زنجان، میانه و بستان‌آباد را به لقایش ببخشید؛ می‌توانید از جاده قدیمی هم بروید که البته این روزها حال و روز چندان مناسبی ندارد. از خودروی شخصی گذشته، دم دست‌ترین وسیله برای سفر به تبریز اتوبوس است که ساعت به ساعت از ترمینال‌های غرب و بیهقی(آرژانتین) به سمت تبریز حرکت می‌کنند و هشت ساعته شما را به تبریز می‌رسانند.

اگر اهل سفر کردن با قطار هم هستید باید ۱۳ تا ۱۴ ساعت را در راه باشید، دست آخر اگر اوضاع مالی‌تان اجازه می‌دهد با هواپیما می‌توانید به تبریز برسید و ۴۵ دقیقه بعد در فرودگاه تبریز پیاده شوید.

شهری در ایران که کسی آنجا تب نمی‌کند

یک روز خوب، یک مسیر خوب

با هر سطح انتظاری که به تبریز بیایید، این شهر پاسخگوی توقعات شما خواهد بود. شب‌های خنکی که بدون نیاز به کولر و پنکه مجبورتان می‌کند نصفه شب بلند شوید و در و پیکر را ببندید، بازارهای پروپیمان و سوغاتی‌های جورواجوری که حرص خرید سوغاتی را در هر تنابنده‌ای فرو می‌نشاند، محل‌های دیدنی برای کسانی که علاقه‌مند به قدم زدن در دل تاریخ هستند و دست آخر هم کلی جای دیدنی طبیعی در اطراف شهر با آب و هوای خوب.

اما بسته پیشنهادی ما در این راهنما پیاده‌روی کردن در مسیری است که از «مسجد کبود» آغاز و به «خانه مشروطیت» منتهی می‌شود؛ پس از آن هم می‌توانید سراغ خوردن بستنی و خرید شیرینی و آجیل به معروف‌ترین قنادی‌های تبریز بروید. این مسیر پیاده‌روی برای شما مصداق همان مثل قدیمی هم فال و هم تماشا خواهد بود.

شهری در ایران که کسی آنجا تب نمی‌کند

مسجد کبود؛ فیروزه جهان اسلام

اگر آن زلزله کذایی ۱۱۹۳ هجری که دوسوم تبریز را درهم کوبید، رخ نمی‌داد و باعث فرو ریختن مسجد کبود نمی‌شد، این بنا بر تارک فهرست دیدنی‌های باشکوه جهان قرار داشت. با این حال تعمیرات ۱۳۱۸ شمسی بخش‌های باقیمانده را ترمیم کرد. اقداماتی هم که در سال‌های اخیر صورت گرفته، بنایی را پیش چشم بیننده گذاشته که یادآور همان شکوه گذشته است.

این مسجد به گفته کتیبه سردر آن در ۸۷۰ هجری و در زمان سلطان جهانشاه، مقتدرترین حکمران سلسله قره قویونلوکه زیباپسند و شاعر نیز بوده، بنا شده. تنوع و ظرافت کاشیکاری و خطوط به کار رفته در آن و زیبایی و هماهنگی بی‌نظیر رنگ‌ها سبب شده که به فیروزه اسلام شهرت یابد. این مسجد در خیابان امام خمینی(ره)، بعد از چهارراه منصور قرار دارد.

موزه‌ای برای آذربایجان

از مسجد کبود که بیرون بیایید، موزه آذربایجان در چند قدمی شماست؛ موزه به نوعی در محوطه مسجد کبود قرار گرفته است. این موزه از جمله نقاط دیدنی شهر است که با مساحت حدود ۳ هزار متر مربع از سال ۱۳۴۱ مورد بهره برداری قرار گرفته است. موزه سه سالن دارد که ۲ هزار و ۳۰۰ قطعه شیء بی‌نظیر را برای دیدن شما مهیا کرده. در این موزه می‌توانید از اشیای باستانی دوران مختلف تاریخی و آثار مردم‌شناسی دیدن کنید.

اگر به موزه آذربایجان رفتید دیدن مجسمه‌های غول‌پیکری را که در زیرزمین این موزه جای گرفته‌اند از دست ندهید. غیر از این، اسکلت زن و مردی را که در کنار هم در یکی از محوطه‌های تاریخی آذربایجان کشف شده، در این موزه خواهید دید. این دو اسکلت اینجا در پشت شیشه‌های موزه هم در کنار هم‌ هستند.

شهری در ایران که کسی آنجا تب نمی‌کند

یک ساعت، یک شهر

حدود ۲۰۰ قدمی که از موزه آذربایجان در امتداد خیابان امام(ره) پیش بروید، می‌رسید به میدان شهرداری(ساعت) یا به قول تبریزی‌ها «ساعات قاباغی»؛ میدانی که عمارت شهرداری و ساعت بزرگ و زیبای قرار گرفته بر تارک آن تداعی‌گر مدنیت شهر تبریز در اوایل قرن حاضر است. طی ده‌ها سال تبریزی‌ها کاروبارشان را با همین ساعت نظم و نسق می‌دادند که صدای زنگش هر ۱۵ دقیقه یک بار همه شهر را پر می‌کرد. عمارت شهرداری و برج چهارصفحه‌ای ساعت آن را در سال ۱۳۱۴ مهندسان آلمانی در گورستان متروک محله قدیمی «نوبر» ساختند.

خود ساعت را هم که در آلمان ساخته شده، بر سر عمارت نصب کردند. نمای خارجی بنا از سنگِ تراشیده است و نقشه آن نیز مشابه ساختمان‌های آلمان در سال‌های قبل از جنگ جهانی دوم. اگرچه ۷۵ سال از عمر این ساعت می‌گذرد اما هنوز هم مثل روز اولش کار می‌کند.

تربیت؛ اولین خیابان

در ادامه تبریزگردی‌تان پس از آنکه چرخی دور میدان شهرداری زدید باز هم در مسیر خیابان امام(ره) - و رو به غرب- ۵۰ قدمی را که بردارید، خواهید رسید به خیابان تربیت. این خیابان از جمله قدیمی‌ترین خیابان‌های تبریز به حساب می‌آید. رنگ و لعاب مغازه‌های تربیت شاید مانع از آن شود که به عنوان یک تازه‌وارد در اولین نگاه به این نکته پی ببرید. در این خیابان که چند سالی است سنگفرش شده و دیگر ماشینی در آن تردد نمی‌کند، همه جور مغازه‌ای می‌بینید. اما مغازه‌های کیف و کفش زنانه پرشمارترند و بهترین کیف و کفش‌های ساخته شده در کارگاه‌های تبریز را می‌توان در این خیابان خرید. می‌توانید گشتی در این خیابان بزنید و از طریق آن به منطقه بازار برسید.

شهری در ایران که کسی آنجا تب نمی‌کند

بزرگ‌ترین بازار مسقف دنیا

بازار تبریز یکی از نمونه‌های شاهکار معماری و بزرگ‌ترین بازار مسقف جهان است و خاطرات ناگفته فراوان در دل دارد و کوچه و پسکوچه‌های پیچ در پیچ آن آشنای هر تبریزی است. بازار که قدمت آن به قرن چهارم هجری می‌رسد، به عنوان یکی از زیباترین و بزرگ‌ترین بازارهای به هم پیوسته گواهی زنده بر اصالت تجارت و معماری در مشرق زمین است.

سبک معماری، آرایش مغازه‌ها، تیمچه‌ها، کاروانسراها، دالان‌ها، راسته‌ها، انواع مشاغل و وجود تعدادی مدرسه و مسجد که پیشینه تاریخی دارند، بازار تبریز را نمونه عالی یک محیط تجاری و معماری ایرانی کرده‌اند. ناگفته نماند سازمان میراث فرهنگی پیگیر ثبت جهانی این بازار در فهرست یونسکو است. بدون شک از پس سر کشیدن به سرتاسر بازار برنخواهید آمد اما سعی کنید حالا که در تبریز هستید، حتما این چند جایی را که معرفی می‌کنیم، ببینید.  

بازار امیر: از زیباترین و مهم‌ترین بازارهای تبریز بازار، کاروانسرا و تیمچه امیر است که امروز از مراکز اصلی تجارت و صادرات فرش و لباس و بورس طلا و جواهر است. بانی این بازار میرزامحمدخان امیرنظام زنگنه بوده و تاریخ بنای آن ۱۲۵۵ قمری است. بسیاری از تبریزی‌ها برای خریدن طلا و جواهر و خرید عروسی به بازار امیر می‌روند. به همین خاطر در اینجا می‌توانید وسایل مورد نیازتان را با قیمت پایین‌تر بخرید.  

تیمچه مظفریه: معروف‌ترین بخش بازار تبریز تیمچه مظفریه است که در زمان ولیعهدی مظفرالدین میرزای قاجار در ۱۳۰۵ ساخته شده. بانی این بازار بزرگ حاج شیخ محمد جعفر قزوینی از بازرگانان نیکوکار و کاردان تبریز است. هم اکنون تیمچه مظفریه یکی از مراکز عمده تجارت و صادرات فرش آذربایجان است و شهرت جهانی دارد.

راسته بازار: شاید بزرگ‌ترین و کامل‌ترین بازار تبریز از نظر تنوع اصناف و اجناس، راسته بازار باشد که در آن سرای حاج حسین میانه، حاج سیدحسین کهنه، سرای کمپانی، سرای خان، سرای دودری میانه، دودری مدقالچی، سرای کچه چیلر، سرای درعباسی، سرای میرزاجلیل، تیمچه حاج شیخ اول، حاج شیخ دوم و سوم، تیمچه حاج صفرعلی و جعفریه قرار دارد.

همچنین در این بازار، تیمچه‌های خرازی لر، قیزبسدی، مقبره، کفاشان (باشماخچیلار)، سراجان، کلاهدوزان(بورکچی‌لر)، پنبه‌فروشان، دله‌زن و بازار شریف‌العلما قرار دارد. در این بازار می‌توانید از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را پیدا کنید؛ آن هم با ارزان‌ترین قیمت. شاید گشت و گذار شما در بازار تا ظهر طول بکشد و بخواهید ناهار را آنجا میل کنید. پیشنهاد می‌کنیم نشانی بازار بورکچی‌لر(کلاهدوزان) را در راسته بازار بگیرید و ناهار را در چلوکبابی «حاج علی» صرف کنید. بی‌تردید از غذای این چلوکبابی صدساله که کره و دوغ محلی‌اش زبانزد است، لذت خواهید برد. حالا که گشتی در بازار زدید بهتر است گام آخر تبریزگردی را به «خانه مشروطیت» اختصاص دهید.

خانه‌ای یادگار آزادمردان

اگر از گشت و گذار در بازار تبریز فارغ شده‌اید، پیشنهاد می‌کنیم تور پیاده‌روی را با بازدید از خانه مشروطه تکمیل کنید که در محله‌ای در غرب همین منطقه بازار و چند قدمی بالاتر از میدان نماز است. این محله موسوم به «راسته کوچه» یکی از قدیمی‌ترین و اصیل‌ترین محله‌های تبریز است که البته چهره‌ای که امروز به خود گرفته شاید چنین چیزی را نشان ندهد. خانه مشروطه، ملک شخصی تاجری بسیار محترم به نام حاج مهدی کوزهکنانی بوده است.

این خانه همان جایی است که بعد از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه، بزرگان مشروطه‌خواه در این خانه جمع می‌شدند و همفکری می‌کردند. این بنا دو طبقه دارد و در سال ۱۲۴۷ شمسی ساخته شده؛ این خانه از یک طرف به دلیل نقشی که در انقلاب مشروطه داشته و از طرف دیگر به خاطر ویژگی‌های منحصر به فردی که دارد، تبدیل به موزه مشروطه شده است.

شما می‌توانید از سلاح کمری ستارخان و وسایل شخصی سران مشروطه گرفته تا مدارک مرتبط با انقلاب مشروطه را در این موزه ببینید. بعد از تماشای خانه مشروطه می‌توانید همین خیابان را به سمت جنوب بیایید. به چهارراه شریعتی که رسیدید.

به سمت میدان ساعت در سمت چپ شما آجیلی و خشکبار تواضع و چند قدم پایین‌تر هم قنادی رکس قرار دارد. می‌توانید از «تواضع» انواع آجیل تبریز و از قنادی «رکس» قرابیه، اریس، نوقا، لطیفه و انواع شیرینی‌جات مخصوص تبریز را برای سوغاتی بخرید. چندصد قدمی را که از چهارراه شریعتی (شهناز) به سمت میدان ساعت بیایید روبه‌روی ارگ علی‌شاه به بستنی «ممتاز» خواهید رسید. نیازی نیست خیلی دنبالش بگردید، به حوالی آنکه برسید بوی خاص شیر و بستنی شما را به داخل مغازه خواهد کشید. بستنی سنتی تبریز را از دست ندهید.

انجمن شاعران مرده

شاید شما هم از کسانی باشید که با آب و تاب سراغ این مقبره را می‌گیرند، ولی با دیدن بنای نوساز و زیرزمینی که مقبره شهریار را دردل دارد می‌گویید، همین؟ اما وقتی به مقبره‌الشعرا رفتید این نکته را در نظر بگیرید جایی که ایستاده‌اید، همان جایی است که ۴۰۰ شاعر و عارف نامی ایرانی در آن مدفونند و شما بر سر خاک نامدارانی چون اسدی‌طوسی، خاقانی‌شروانی، ظهیرفاریابی، قطران‌تبریزی، همام‌تبریزی، میرزا طاهر خوشنویس و... آمده‌اید.

مقبره‌الشعرادر محله‌ای قدیمی با نام «تکیه حیدر» و در حوالی بقعه سیدحمزه و مقبره قائم‌مقام و ملاباشی واقع شده که نشانی آن می‌شود تقاطع خیابان‌های عارف و ثقه‌الاسلام؛ محله‌ای پر از خانه‌های قدیمی. این مقبره تا هجوم و غلبه عثمانی‌ها در پایان سده دهم هنوز آباد و معروف بود. مرگ استاد شهریار و دفن وی در این مکان بود که این جارا دوباره معروف کرد.

شهری در ایران که کسی آنجا تب نمی‌کند

آبگیری برای پادشاه

تا اینجا که با ما همسفر شدید، توصیه ما برای پیاده‌روی در تبریز بود؛ اما چند محل دیگر در تبریز وجود دارد که حیف است از تبریز بروید و آنها را نبینید. اصلا نمی‌شود تصور کرد که به تبریز سفر کنید و دست‌کم نصف روزی را به ائل‌گلی (شاه گلی) اختصاص ندهید؛ یک گردشگاه زیبا و البته تاریخی در جنوب شرقی تبریز که انتخاب نخست تفرج تبریزی‌ها طی چندین نسل بوده است. اگر این گردشگاه را شبیه یک انگشتر بدانیم، استخر و بنای واقع در وسط آن، نگین این انگشتر خواهد بود. مساحت این استخر نزدیک به ۵۵ هزار متر مربع است.

گرداگرد این استخر را درختان کهنسالی دربرگرفته‌اند که شما را ناخودآگاه به حداقل یک دور قدم زدن دور استخر وامی‌دارند.

اینجا اگرچه در هر فصلی از سال زیبایی خاص همان فصل را دارد و جذابیتش سرما و گرما نمی‌شناسد؛ اما در روزهای گرم تابستان استراحتگاه اصلی شهروندان تبریزی و مسافران و گردشگران است. درباره تاریخچه بنای عمارت وسط استخر که تصویرش به نوعی نماد تبریز هم به حساب می‌آید، اطلاعات مستندی در دست نیست. برخی، آبادانی و ساخت استخر و عمارتش را به سفارش قهرمان میرزا - پسر عباس میرزا - می‌دانند.

اما قدر مسلم اینکه در بهار سال ۱۳۰۹ هجری شمسی این عمارت از طرف شهرداری تبریز بازسازی شد و از اواخر اردیبهشت ماه همان سال هم تبدیل به گردشگاه - عمومی تبریز شد. اگر به تبریز سفر کردید حتما از آب و هوای پاک و دلنشین این گردشگاه، به خصوص در شب‌های تابستان که نسیم بسیار دلپذیر و خنکی دارد-  نهایت استفاده را ببرید.

آبگیر خشکیده

اگر دلتان یک شبانه دنج و آرام در یک جای خوش آب و هوا می‌خواهد تا خستگی راه از تنتان دربرود: «قوری‌گل» (تالاب خشک) همان چیزی‌ است که لازم دارید؛ کنار جاده تهران- تبریز و در میان کوه‌ها و ارتفاعات شرقی گردنه «شبلی» در ۴۰ کیلومتری شهر. قوری‌گل آب و هوایی خنک و کوهستانی دارد و چند سالی است که یک کمپ اقامتی در کنار آن ساخته‌اند که جان می‌دهد برای یک اقامت شیرین چند ساعته. قوری گل در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده و برای شماری از پرندگان مهاجر آبزی و حمایت شده زیستگاهی بین‌المللی است.

در این تالاب جربیل ایرانی، موش کشتزار، موش مغان، گرگ، روباه و سمور سنگی زندگی می‌کنند. با اقامت یکشبه در کنار این آبگیر خاطرات خوبتان در تبریز تکمیل خواهد شد.