کمتر از چندماه به برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده است. بیتردید نمایندگان فعلی مجلس یازدهم، تمام تلاش خود را برای ابقاء در بهارستان آغاز کردهاند و یا فعالیتهایی در دست طراحی و اجرا دارند. از دیدارهای رو در رو و چهره به چهره با افراد مورد نظر و حضور در رسانههای مختلف سنتی و نوین گرفته تا مصاحبههای پربازدید. البته موضوع قانونی یا غیر قانونی بودن تبلیغات انتخاباتی پیش از موعد مدنظر نیست بلکه موضوع مد نظر، توجه به وعدههایی است که این افراد از هم اکنون تا روز انتخابات به طرفداران خود و سایر افرادی که در پی جلب حمایت آنان هستند؛ میدهند و یا خواهند داد. حال باید دید چند درصد از این وعدهها عملی خواهد شد و یا اینکه کدام جامعه هدف را شامل میشود.
از طرفی نیز یکی از مسائلی که در یکی دو دهه اخیر اذهان عمومی را متوجه خود کرده، موضوع «اختیارات و وظایف نمایندگان مجلس» است. عدم اطلاع دقیق مردم از این موضوع باعث افراط و یا تفریط در سطح انتظار مردم شده است. برخی از رای دهندگان عقیده دارند که نماینده مجلس وظیفه اصلاح و رفع تمام موانع و مشکلات موجود در کشور را برعهده دارد و برخی دیگر نیز حتی از حوزه اختیارات نمایندگان مجلس بیاطلاع هستند.
در همین راستا نیز در اخبار و شبکههای مجازی به صورت گسترده با خبری از ناحیه آقای حاجی بابایی نمایندهی با استعداد استان همدان مبنی بر تصویب شدن طرح همسانسازی حقوق بازنشستگان در برنامهی هفتم توسعه توسط کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس مواجه شدیم. این خبر به قدری دارای بُرد ژورنالیستی بود که جزو پُر بازدیدترین خبر روز که چه عرض کنم بلکه هفته قرار گرفت و قطعاً جناب آقای حاجی بابایی عزیز هم به توانمندی خود که با انعکاس چنین خبری، شوق و شعف تودهی مردم را به همراه آورده است، میبالد. صرف نظر از اینکه برادر عزیزم جناب حاجی بابایی به چه منظوری اقدام به انعکاس این خبر نموده یا به دنبال چه چیزی بوده است، اما از اینکه هدف خیر بوده و برای کمک به جامعه حقوق بگیر است را نمیبایست از نظر دور داشت.
صراحتاً به جامعهی هدف، کارگران و بازنشستگان تأمین اجتماعی اعلام میکنم که هرجا صحبت از همسانسازی شد، آگاه باشید که منظور شما بازنشستگان تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی نیستید؛ چرا که همسانسازی آن هم با بودجهی دولت، مختص پرسنل فداکار و زحمتکش خانوادهی معظم دولت است و متعلق به ما بازنشستگان تأمین اجتماعی نیست. بازنشستگان تأمین اجتماعی بودجهای از دولت نمیگیرند که همسانسازی شامل حال آنان شود، بنابراین سهم بازنشستگان تأمین اجتماعی همان متناسبسازی است و چون با بودجهی دولت صورت نمیگیرد در مجلس نیز تصویب نمیشود. نوع گفتهی آقای حاجی بابایی، مرا به یاد تقسیم ارث پدری توسط دو برادر انداخته است که میگفت:
زیباتر آنچه مانده ز بابا از آن تو/ بد ای برادر از من و اعلاء از آن تو
جناب حاجی بابایی عزیز آنچه در برنامههای توسعه هم تاکنون طرح شد، صرفاً پرداخت معوقات سازمان تأمین اجتماعی برای پرتوان کردن این سازمان جهت متناسبسازی بر اساس مصوبات هیات امناء و هیئت مدیره بوده است. به همین دلیل هم نتوانستند فراتر از آن عمل کنند. برداشت بنده این است که اگر شما میخواهید متناسبسازی را هرساله انجام دهید، چرا باید مقرراتی را اجرایی کنید که متناسبسازی انجام شده و صورت گرفته قبلی را دچار گسست و بهم ریختگی کند! چرا که اگر هر زمان که متناسبسازی صددرصد همان زمان کامل گردد، از سال بعد کافی است که دیگر به استناد ماه ۹۶ به صورت یکسان برای کلیه سطوح انجام گیرد. این نحوهی اجرا پلهای است که تناسب را برهم میزند. لذا کافی است که از این رویه دست بردارند، آن وقت یک بار متناسبسازی میتواند برای همیشه کافی باشد. شما با افزایش حقوق سال ۱۴۰۲ در بودجه این سال، عامل ناکارآمدی متناسبسازی سالهای گذشته شدهاید و عملاً مادهی ۹۶ را از موثر بودن ساقط کردید.
عرض بنده این است که سازمان تامین اجتماعی مکلف است در سال اول اجرای برنامهی هفتم توسعه، متناسبسازی حقوق بازنشستگان تحت پوشش خود را یک بار برای همیشه با اعاده ۱۰۰ درصد ضریب مستمری زمان برقراری آنان به انجام برساند و در سالهای آتی با اعمال ماده ۹۶ قانون تأمین اجتماعی، این ضریب مستمری را استمرار و پایداری ببخشد و نگه دارد. در واقع اگر قصد بر این است لطف شما شامل حال بازنشستگان تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی گردد، این گونه در برنامهی هفتم توسعه موضوع بازنشستگان تأمین اجتماعی را بگنجانید.
حال چرا ما میگوییم همسانسازی به کام شما دولتیها است و به نام ما بازنشستگان تأمین اجتماعی؛ به این دلیل است که همسانسازی دارای رتبه و پایه با شاغلین است و به همین دلیل موضوعیت دارد؛ ولی متناسبسازی حقوق بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی با توجه به حق بیمهی پرداختی و سنوات پرداخت حق بیمه موضوعیت دارد و از طرفی هزینهی همسانسازی با بودجهی عمومی، در اختیار دولت است و قانون بودجه نیز توسط مجلس تأیید و تصویب میشود. لیکن هزینهی متناسبسازی توسط بودجه سازمان تأمین اجتماعی تأمین و در اختیار هیت مدیره و هیات امناء سازمان تأمین اجتماعی است و به خاطر استقلال مالی و اقتصادی از توان مجلس نیز خارج است. به همین دلیل انتظار داریم مجلس محترم، سازمان تأمین اجتماعی را مکلف به انجام متناسب سازی، آن هم یک بار برای همیشه و با اجرای دقیق و کامل مادهی ۹۶ قانون تأمین اجتماعی، متناسبسازی را دائمی نماید.
در انتها آرزوی موفقیت روز افزون برای شما نمایندگان محترم مجلس را دارم و امیدوارم که فعالیتهای شما همیشه برای رضای خدا باشد؛ گرچه رضای خدا در رضایت خلقی است که شما برای آنها کوشش میکنید.