مین جنگی زندگی مرد پیرانشهری را سیاه کرد

 

 35 سال از پایان جنگ تحمیلی می گذرد اما مردم شهرهای مرزی هنوز که هنوز است دارند تاوان می دهند.عبور از مناطقی که روزگاری به دست نیروهای بعثی مین گذاری شده است برای مرزنشینان مثل عبور از مرز باریک مرگ و زندگی است.هر لحظه ممکن است پایشان به مناطقی که پاکسازی نشده است برسد و با یک صدای انفجار مهیب زندگی شان تقسیم شود به دو قسمت : قبل از عبور از روی مین و بعد از عبور!

 

مین جنگی زندگی مرد پیرانشهری را سیاه کرد / نشسته بودم موبایلم را چک کنم

اهالی روستای قورچاوه پیرانشهر، می گویند که برخی قسمت های این مناطق کوهستانی هنوز پاکسازی نشده است.چند سال قبل یکی از اهالی روی مین رفت و صورتش آسیب شدیدی دید.حالا این بار هم نوبت به کیوان سیدپوری 30 ساله رسید که قربانی دیگر این مین گذاری ها باشد.

2 مرداد ماه امسال در حالی که کیوان گوسفندان خود را برای چرا به مناطق کوهستانی برده بود، نزدیک ظهر در حالی که خسته از کار روزانه شد؛ گوشه ای نشست تا چند دقیقه ای استراحت کند.گوشی تلفن همراهش را از جیبش درآورد و شروع به چک کردن آن کرد.اما در لحظه ای و آنی؛ همین که روی زمین نشست صدا انفجار هولناکی در گوشش پیچید و غرق در خون روی زمین افتاد.گوشی را به سختی در دست فشرد و شماره بستگانش را گرفت و با صدایی که با ناله ناشی از درد آمیخته بود، گفت:«دارم میمرم!زود سراغم بیایید!»

کیوان نمی دانست چه اتفاقی برای او افتاده است.اما چند ساعتی بعد مشخص شد که او روی مین باقی مانده از دوران جنگی رفته بود.

قطع شدن دست و تخلیه چشم

یکی از بستگان نزدیک کیوان در گفتگو با خبرنگار ما می گوید:«چند دقیقه قبل از این اتفاق کیوان با پدرش تماس گرفته و گفته بود که یکی از گوسفندایش زاییده و از پدرش خواسته بود که به کمکش برود تا گوسفند و بره اش را پایین بیاورد.بعد از آن تماس با صدای گرفته به ما زنگ زد و گفت دارم می میرم.نمی دانستیم چه بلایی سرش آمده است اما خیلی زود خودمان را به او رساندیم.من اولین کسی بودم که بالای سرش رسیدم.دیدم که غرق در خون بود و گوشت بدنش تکه تکه روی زمین ریخته بود.نمی شد فهمید گوشت انگشتانش بود یا ساعد دستش!»

کیوان خیلی سریع به یک بیمارستان در ارومیه منتقل شد:«کیوان مشکل تنفسی شدید پیدا کرده و در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بستری است.یک چشمش تخلیه شده و یکی از دستانش هم قطع شده است.صورتش آسیب زیادی دیده و خطر تخلیه چشم دیگرش هم وجود دارد.او باز هم باید تحت عمل های جراحی دیگر قرار بگیرد اما تا تا زمانی که مشکل تنفسی او بهبود پیدا نکند امکان انتقال او به اتاق عمل وجود ندارد.