اواخر تیر سال ۱۴۰۱ گزارش قتل مردی ۵۱ ساله به نام سعید در آپارتمانی ۵ طبقه در محدوده جوادیه تهران به پلیس اعلام شد.
در ادامه مأموران به محل اعزام شدند و پس از بررسیهای اولیه، جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
در بررسیهای بعدی مشخص شد سعید متأهل و صاحب فرزند بوده اما هنگام قتل در آپارتمان مجردیاش بوده است. در شاخه دیگری از تحقیقات مأموران به بررسی فیلمهای دوربین مداربسته ساختمان پرداختند و مشخص شد که عامل قتل مردی نقابدار بوده که بعد از جنایت از پارکینگ ساختمان خارج شده و با موتورسیکلت محل را ترک کرده است.
از آنجایی که سعید خانه مجردی داشته، موضوع اختلاف با همسر و یا انتقامگیری قوت گرفت و مأموران به سراغ فریبا همسر ۴۵ ساله او رفتند ولی او منکر دخالت در قتل شد.
در حالی که مأموران در بازجویی از فریبا به سرنخی نرسیده بودند به طور نامحسوس روابط و رفت و آمد وی را تحتنظر قرار دادند. در ادامه تحقیقات مشخص شد که وی از چند سال قبل با مردی ۳۰ ساله به نام شهرام که در همان محله قصابی دارد، ارتباط پنهانی داشته است. با این سرنخ پلیس شهرام را شناسایی و بازداشت کرد.
وی پس از دستگیری به ناچار به رابطه پنهانی با فریبا اعتراف کرد و گفت: من میدانستم که در نزدیکی محل کارم سعید خانهای مجردی گرفته است. همسرش مشتری مغازهام بود و گاهی از رفتار شوهرش پیش من گلایه میکرد تا اینکه یک روز به من گفت میخواهد از همسرش انتقام بگیرد و از من خواست کمکش کنم. من هم پذیرفتم. فردای آن روز فریبا کلید خانه مجردی سعید را آورد و یدکش را ساختیم. چند ساعت بعد من با همان کلید یدک وارد آپارتمانش شدم و انتظارش را کشیدم. وقتی او وارد شد، غافلگیرش کردم و با چند ضربه چاقو او را کشتم و به سرعت از خانه خارج شدم.
با اعترافات صریح مرد قصاب، زن مقتول نیز بازداشت شد و در تشریح ماجرا گفت: شوهرم با زنهای دیگر ارتباط داشت. من هم تصمیم به انتقام گرفتم به همین خاطر با شهرام نقشه کشیدیم تا او را ادب کنیم اما من نمیخواستم کشته شود. با اعتراف متهمان و درخواست اولیایدم مبنی بر قصاص، پرونده تکمیل شد و برای شهرام به اتهام قتل عمد و برای فریبا به اتهام معاونت در قتل کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا متهمان بزودی محاکمه شوند.