راز زندگی پر از درد ملینا، دختر ۹ ساله، با شکایت مادرش برای پلیس فاش شد. مادر ملینا به ماموران گفت: چند سال قبل از شوهرم طلاق گرفتم، چون بسیار خیانت میکرد و دوباره ازدواج کرده بود. بعد از جدایی از شوهرم حضانت ملینا به من سپرده شد. شوهرم سه بار بعد از من ازدواج کرد و با همسر چهارمش زندگی میکرد. وقتی دخترم بزرگ شد و به مدرسه رفت، همسرم از من خواست حضانت ملینا را به او بدهم؛ اما قبول نکردم. گفتم بچه زیر دست نامادری اذیت میشود و از او خواستم دست از خودخواهیاش بردارد؛ اما یک روز که دخترم را به مدرسه فرستاده بودم پدرش او را از مدرسه گرفته و با خودش برده بود. بعد از آن دیگر نتوانستم دخترم را ببینم.
کد خبر: ۲۰۱۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۹