یه توپ دارم قلقلی نیست!/چرا بازی برای کودکان مبتلا به اوتیسم دشوار است؟
ستی مولایی؛ اما چرا کودک دارای اوتیسم متفاوت بازی میکند؟ و چه کاری میتوان برای او انجام داد؟ چگونه میتوان با کودک دارای اختلال طیف اوتیسم بازی درمانی کرد؟ اینها سوالهایی است که ذهن خانواده دارای کودک اوتیسم را به خود درگیر میکند.
خانوادههای دارای فرزند اوتیسم شرایط سختی را آزمون و خطا میکنند. در ابتدای شناخت این بیماری به دلیل آشنا نبودن با شرایط کودک خود دچار اشتباهاتی میشوند که بیشتر کودک را در معرض گوشه نشینی قرار میدهد. رفته رفته با مراکز جدید آشنا شده و با متخصصین در این حوزه آشنا میشوند تا بتوانند راهکارهای درمانی را پیش بگیرند.
چرا بازی برای کودکان در طیف اوتیسم دشوارتر است؟
کودکان مبتلا به اوتیسم به دلیل تفاوتهای مغزی که باعث میشود نتوانند، مانند کودکان معمولی عمل کنند، متفاوت بازی میکنند. آیا این بدان معناست که کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم نمیتوانند بازی کنند؟ قطعا نه. اما این بدان معناست که بازی آنها ممکن است متفاوت از بازی یک کودک معمولی به نظر برسد. علاوه بر این؛ بعید است که آنها به سرعت با همسالان خود دوست شوند و عموماً ترجیح میدهند خودشان بازی کنند. برخی از چالشهایی که کودکان مبتلا به ASD با آنها روبرو هستند و میتواند مانع از بازی کردن آنها به روشهای معمولی شود عبارتند از:
بازی وانمودی یا نمادین
برای کودکان معمولی، بازی نمادین معمولاً پس از یک سالگی شروع میشود. بازیهایی مانند استفاده از یک بلوک بزرگ به عنوان یک تلفن، یا نگه داشتن/نوشیدن از یک لیوان قهوه بزرگ (حتی اگر چیزی در آن نباشد) دقیقا مانند یک بزرگسال خود را تصور میکنند. کپیبرداری در بین کودکان امری طبیعی است و هرچه بچهها بزرگتر شوند، کپی برداری آنها بیشتر هم میشود و از این کپی برداری به عنوان بخشی از بازی نمادین خود استفاده میکنند. در سن 4 سالگی، وانمود کردن بازی حتی پیچیدهتر و پیچیدهتر هم میشود. در نتیجه؛ دیدن کودکانی که بازیها و دنیای کاملاً جدیدی میسازند و خواهر و برادر و دوستان خود را در خلاقیتهایشان مشارکت میدهند، غیرمعمول نیست.
این در صورتی است که کودکان مبتلا به ASD به سختی میتوانند تا بازیهای وانمودی را انجام دهند. به خصوص اگر این مهارتها به آنها آموزش داده نشده باشد. به عنوان مثال، آنها تمایل دارند از اکثر اسباب بازیها و سایر اشیاء برای هدف "واقعی" خود استفاده کنند. این بدان معناست؛ که یک کودک معمولی قادر است جارو را جای اسب جا بزند و قدرت تخیل بالای در هنگام بازی کردن دارد. در صورتی که یک کودک اوتیستیک فقط جارو را به عنوان چیزی برای تمیز کردن میبیند یا اگر ماشین، قطار یا هواپیما را دوست دارند، ممکن است با فشار دادن یا ردیف کردن آنها پشت سرهم بازی کند، اما بعید است که سناریوی جدیدی برای استفاده از آنها از طریق داستان گویی یا بازی مشترک با دیگران ایجاد کنند. حتی اگر به کودکان مبتلا به اوتیسم مهارت های بازی وانمودی آموزش داده شود، اغلب متفاوت از بازی نمادین معمولی به نظر میرسد و تمایل به تکرار بیشتر دارند. اما نباید از آموزش دادن منصرف شد تا بتوانیم به پرورش خلاقیت و تخیل کودک اوتیسم کمک کنیم.
مشکل در تقلید از رفتار دیگران (مهارت های تقلید)
کودکانی که معمولاً در حال رشد هستند شروع به کپی برداری ناخودآگاه از کارهایی میکنند که اطرافیانشان انجام میدهند. این آغاز تقلید اجتماعی و توسعه آن در کودک است. از سوی دیگر، کودکان مبتلا به اوتیسم معمولاً در این زمینه اختلالات قابل توجهی از جمله مشکل در تقلید حالات چهره، حرکات بدن، استفاده از اشیاء و گفتار را دارند. به عنوان مثال، یک کودک معمولی در حال رشد ممکن است متوجه شود که کودک دیگری با قطار بازی میکند و سپس از آنها تقلید کند. اما یک کودک اوتیستیک ممکن است در وهله اول حتی متوجه بازی کودک با قطار هم نشود. این به نوبه خود میتواند در رشد مهارتهای ارتباط اجتماعی و پیوند اجتماعی اختلال ایجاد کند (با این حال، توجه به این نکته مهم است که این مهارت دیگری است که میتواند توسط درمانگر مناسب آموزش داده شود).
عدم توجه و برقراری ارتباط
متمرکز شدن مستلزم دو جزء است:
متمرکز شدن برای بازیهای اجتماعی بسیار مهم است و اکثر کودکان معمولی به طور طبیعی مهارتهای اساسی توجه را تا 18 ماهگی یاد میگیرند. با این حال، توجه مشترک مهارتی است که برای اکثر بچههای اوتیستیک بسیار سخت است، زیرا آنها به این نوع از تعاملات اجتماعی علاقهمند نیستند.
در عین حال، کودکان مبتلا به ASD فاقد مهارتهای اجتماعی معمولی هستند که یکی دیگر از جنبههای مهم رشد، در مهارتهای آنها است. ارجاع اجتماعی توانایی پاسخ دادن به نشانههای حالات چهره افراد دیگر است. به عنوان مثال، یک کودک معمولی ممکن است با یک اسباب بازی، بازی کند و سپس به مادرش نگاه کند تا ببیند چگونه به فعالیتهای او واکنش نشان میدهد و به عنوان مثال؛ اگر مادرشان با لبخند به آنها نگاه کند، احتمالاً به بازی قبلی خود ادامه میدهند. ناتوانی در تشخیص احساس فرد بر اساس حالت چهره میتواند بازی کودکان اوتیستیک با دیگران را بسیار دشوار کند، زیرا ممکن است نتوانند احساس کودک دیگر را تفسیر کنند، در حالی که انگیزه درک آنها را هم ندارند.
چه چیزی در بازی کودک دارای اختلال طیف اتیسم به نظر عادی است؟
اگرچه که کودکان نوپا به نظر میرسد که تمایل دارند در بازی های انفرادی شرکت کنند اما اکثرا به سمت بازی های موازی میروند. بازیهایی که بیش از یک کودک همزمان مشغول به یک فعالیت اند(دو کودک همزمان در حال بازی با دو ماشین هستند) در دو یا سه سالگی بیشتر کودکان برای دستیابی به یک هدف با هم بازی می کنند، در یک بازی مشارکت کرده و یا باهم تعامل برقرار میکنند.اما کودکان نوپای دارای اختلال طیف اوتیسم در ابتدای راه و در تنوعی از بازیهای انفرادی گیر میکنند و درگیر فعالیتهایی میگردند که معنی و هدف مشخصی ندارد.
آیا میتوان به کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم بازی را آموزش داد؟ بله در حقیقت چندین رویکرد درمانی مبتنی بر بازی برای کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم وجود دارد که درمانگران والدین و یا خواهر و برادران کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم که میتوانند نقش فعالی در روند آن داشته باشند آموزش داده میشود که شامل این روش ها است:
روش فلورتایم، مداخله رشد ارتباط(RDI)، پروژه بازی، درمان رفتاری طبیعی
همه این تکنیک ها توسط والدین درمانگران یا معلمان قابل استفادهاند و میتوانند به روند رشد کودک دارای اختلال طیف اوتیسم کمک کنند. با این وجود هیچ کدام تضمینی برای این کار ندارند. در این رویکردها کودکان مبتلا به اوتیسم مهارتهای بازی کاملی را تجربه میکنند و این ممکن است برای برخی از آنها چالش برانگیز باشد.
بازی کودکان کمک میکند تا مهارتهای حرکتی زبانی، ارتباطی، مهارتهای تفکر و حل مساله ومهارتهای اجتماعی خود را رشد دهند. اما اختلال طیف اوتیسم میتواند بر فرآیند پیشرفت بازی این کودکان تاثیر گذارد. هرچند کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم از بازی لذت میبرند اما برخی از بازی ها برای آنها دشوار است.
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدترین ها
خواندنی