کد خبر: ۲۲۴۵
۱۴۰۱/۰۷/۱۸ ۱۳:۰۶:۲۵

واکنش جالب شهیدبهشتی به فردی که به او گفت خواب دیده‌ام شهید می‌شوی

روزنامه کیهان در نقل بخشی از خاطرات مرحوم ری شهری، به بیان یک خواب برای شهید بهشتی و واکنش او اشاره کرده است.

مرحوم ری شهری نوشته است: یکی‌ از نکات‌ مهم‌ و شنیدنی‌ در ارتباط‌ با شهادت‌ آیت‌الله‌ بهشتی‌ این‌ است‌ که‌ یکی‌ از اساتید مدرسه‌ عالی‌ شهید مطهری‌ این‌ حادثه‌ را از طریق‌ رؤیا پیشگویی‌ کرده‌ بود و راه‌ پیشگیری‌ از آن‌ را نیز گفته‌ بود.

من‌ جریان‌ این‌ رؤیا را شنیده‌ بودم‌، در تاریخ‌ 1379/8/14 در جلسه‌ «مجمع‌ تشخیص‌ مصلحت‌ نظام‌» آیت‌الله‌ امامی‌ کاشانی‌ در کنارم‌ نشسته‌ بود، از ایشان‌ خواستم‌ آن‌ را برای‌ من‌ بنویسند و ایشان‌ چنین‌ نوشتند:«مرحوم‌ آقای‌ محقق‌ رفسنجانی‌ از اساتید مدرسه‌ عالی‌ شهید مطهری‌ در ادبیات‌ و اهل‌ منبر هم‌ بودند و روزهای‌ آخر سال‌ 1359 خوابی‌ را برای‌ اینجانب‌ به‌طور مجمل‌ نقل‌ کردند به‌ این‌ عبارت‌: بچه‌های‌ من‌ خواب‌ دیده‌اندـ ظاهراً منظور همسرشان‌ بوده‌ است‌ـ که‌ شما و آقای‌ دکتر بهشتی‌ و آقای‌ مهدوی‌کنی‌ ترور خواهید شد (یا شهید خواهید شد) ولی‌ اگر نماز امام‌ زمان‌ صلوات‌الله‌علیه‌ را بخوانید، از این‌ حادثه‌ جلوگیری‌ می‌کند.»

گفتم‌: خواب‌ چه‌ بوده‌ است‌؟ ایشان‌ مایل‌ نبودند نقل‌ کنند. هفته‌ بعد آمدند و گفتند: دوباره‌ خواب‌ دیده‌اند... آیا شما به‌ آقای‌ دکتر بهشتی‌ و آقای‌ مهدوی‌ گفتید و خود شما نماز را خواندید؟

به‌ ایشان‌ گفتم‌: خودم‌ خواندم‌ و به‌ آقایان‌ هم‌ گفتم‌. در دفتر نشستند و گفتند: دوباره‌ به‌ آقایان‌ تلفن‌ کنید. من‌ همان‌ ساعت‌ با آقای‌ مهدوی‌ صحبت‌ کردم‌ ایشان‌ گفتند: فلانی‌ می‌دانی‌ که‌ من‌ در این‌ امور عوام‌ هستم‌، از همان‌ وقت‌ که‌ گفتی‌ تا کنون‌ دو بار خوانده‌ام‌.

به‌ آقای‌ دکتر بهشتی‌ (ره‌) تلفن‌ زدم‌ و گفتم‌: آقای‌ محقق‌ این‌ جا نشسته‌اند و تأکید می‌کنند که‌ نماز را بخوانید.

ایشان‌ فرمودند: جناب‌ آقای‌ امامی‌، ما از صبح‌ که‌ از خواب‌ بیدار می‌شویم‌ تا آخر شب‌ که‌ می‌خوابیم‌ همه‌ کارهایمان‌ برای‌ امام‌ زمان‌(عج‌) است‌.

به‌ ایشان‌ گفتم‌: درست‌ است‌، ولی‌ این‌ نماز نقش‌ دیگری‌ دارد. آقای‌ دکتر بهشتی‌ فرمودند: بسیار خوب‌، خیلی‌ متشکرم‌ و خداحافظی‌ کردند.

جناب‌ آقای‌ امامی‌ اضافه‌ کردند که‌ در جریان‌ انفجار دفتر نخست‌ وزیری‌ و شهادت‌ رجایی‌، آقای‌ مهدوی‌ کنی‌ هم‌ قرار بود در آن‌ جلسه‌ حضور داشته‌ باشند، اما ایشان‌ گفتند که‌ در آن‌وقت‌ سرم‌ درد می‌کرد و استراحت‌ کرده‌ بودم‌.

از این‌ رو، دیر حرکت‌ کردم‌. وقتی‌ نزدیک‌ نخست‌ وزیری‌ رسیدم‌ صدای‌ انفجار را شنیدم‌.

 

منبع: کیهان

دیدگاه

پیشنهاد سردبیر

آخرین اخبار

پربازدیدترین ها

خواندنی