کد خبر: ۲۴۴۵۴
۱۴۰۲/۱۰/۱۵ ۰۷:۳۰:۰۱

ظاهرپرستی با رواج جهان صنعتی گسترده‌ شده

قدمعلی سرامی گفت: ظاهر پرستی با رواج جهان صنعتی گسترده شده است. این درد بزرگ بشریت است و برای تخفیف آن باید به تأمل کردن در کائنات بپردازیم.

به گزارش محیانیوز، چهارمین جلسه از سلسله جلسه‌های سعدی خوانی توسط دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری با حضور قدمعلی سرّامی استاد دانشگاه، نویسنده، شاعر و پژوهشگر ایرانی در حوزه زبان و ادبیات فارسی در سالن سلمان هراتی برگزار شد.

در ابتدای این‌جلسه سرامی گفت: مسئله‌ای که سعدی ما را در بوستان متوجه آن کرده این است که آدم‌ها ظاهر پرست هستند و باطن امور را فراموش می‌کنند. سعدی اهل نظاره و دیدن زیبایی است و اعتقاد دارد: «دیده را فایده آن است که دلبر بیند، ور نبیند چه بود فایده بینایی را» اما همین آدم با صراحت می‌گوید: «صورت زیبای ظاهر هیچ نیست / ای برادر سیرت زیبا بیار.»

وی ادامه داد: سعدی می‌داند که منظورش از صورت ظاهر آن نیست که این کلمات به مخاطب القا می‌کنند، بلکه منظورش این است که ظواهر امور اصل نیستند و بواطن امور هستند. دردی که بشریت از دوره سعدی هم به آن مبتلا شده، همین ظاهرپرستی است که با رواج جهان صنعتی این درد گسترده شده است. ظاهر پرستی البته خوب است اما نه تا آنجا که بواطن فراموش شود. دنیای جدید در این دو سه قرن اخیر، دارد این درد را آشکارا به ما نشان می‌دهد و همه گرفتار ظواهر امور می‌شوند. این درد بزرگ بشریت است و برای تخفیف آن باید به تأمل کردن در کائنات بپردازیم.

این پژوهشگر حوزه زبان و ادبیات فارسی افزود: سعدی چنان در درخت‌ها دقت و تأمل می‌کند که حتی عیالش را در خانه به گل تشبیه می‌کند و می‌گوید: «یکی درخت گل اندر میان خانه ماست که سروهای چمن، پیش قامتش پست‌اند.» با تأمل در پدیده‌هاست که متوجه جوهره عالم می‌شویم و این تأمل همچون ابزاری است که عالم بی‌انتها و پدیده‌های بی‌شمار آن را تبدیل به یک پیوستار می‌کند و سعدی هم با این تأمل است که به این شعر دست پیدا می‌کند و می‌گوید: «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند، تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری، همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار، شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری.»

سرامی در پایان گفت: انتخاب تخلص سعدی، به علاقه او به سعد بن زنگی پادشاه و همین طور نوه او اتابک مظفرالدین ابوبکر بن سعد بن زنگی برمی‌گردد. البته بین سعدی‌شناسان بر سر اینکه سعدی تخلص خود را از روی علاقه به کدام‌یک از آنها انتخاب کرده اختلاف است. اما نظر من این است سعدی از رندی در آثارش هیچ کم نگذاشته و تمام زندگی‌اش را دو پهلو جلو برده است. در عین حال که درباری بوده، مردم دوست هم بوده و مردم هم او را دوست داشته‌اند. در عین حالی که جدی‌ترین ابیات جهان متعلق به او است، هزلیات هم دارد که متعلق به خودش است.

دیدگاه

پیشنهاد سردبیر

آخرین اخبار

پربازدیدترین ها

خواندنی