کد خبر: ۲۵۶۷۳
۱۴۰۲/۱۰/۲۶ ۱۵:۰۵:۰۲

فیلم «شبی که ماه کامل شد»؛ نقد و بررسی و هر آنچه باید درباره آن بدانیم

فیلم تازه نرگس آبیار یک عاشقانه است در دل خشونت افراطی. یک داستان پرتنش از یک ماجرای ملتهب معاصر. آبیار قصه‌اش را روان روایت می‌کند و توانسته به لحنی متناسب با ماهیت قصه دست یابد.

به گزارش محیانیوز،عبدالحمید در بازار تهران عاشق چشم‌های فائزه، دختر یکی از مشتریانش می‌شود. بانویی که درنبود پدر با مشقت فراوان دوفرزندش؛ فائزه وشهاب را بزرگ کرده ورغبتی به عروس کردن راه دوردخترش ندارد. اما با این همه عشق دختر وپسر به مخالفت‌ها می‌چربد وفائزه همسر عبد الحمید می‌شود. مشکلات زندگی وخانواده عبدالحمید بعد از ازدواج یک به یک بر فائزه عیان می‌شود. خانواده عبد الحمید خواسته وناخواسته درگیر تخلفات شهروندی فروان از جمله حمل ونگهداری اسلحه وقاچاق و…هستند. این همه انگیزه‌ای می‌شود تا فائزه برای دورماندن خانواده اش از خطر تصمیم به ترک وطن واقامت در اروپا بگیرد وعلی رغم مخالفت‌های مادر با برادرش جهت انجام مقدمات پناهندگی راهی کشور پاکستان می‌شود واین تازه آغاز ماجرا است. (این فیلم برگرفته از یک داستان واقعی است). شبی که ماه کامل شد در نگاه اول عاشقانه آرامی است که در پایان روایتش منتهی به یک تراژدی تلخ می‌شود.

شبی که ماه کامل شد باعث می‌شود که نرگس آبیار، موقعیت ویژه‌ای در میان سینماگران زن ایرانی پیدا کند چرا که او به سراغ موضوعی رفته که کمتر فیلمساز زنی در ایران برای بیان آن رغبت نشان می‌دهد: تروریسم.
او ماجرایی واقعی در مورد گروه تروریستی و تکفیری جندالله در جنوب غربی ایران را دستمایه فیلم پرهیجان و نفس گیر خود ساخته است. گروهی که بر اساس ایدئولوژی جهادی وهابی و ضد شیعی و نیز با انگیزه‌هایی برخاسته از نفرت قومی، دست به عملیات تروریستی و کشتار بی‌رحمانه در منطقه سیستان و بلوچستان زده و آنجا را به آشوب کشیده است. آبیار با هوشیاری و با رویکردی زنانه، این موضوع نظامی و امنیتی را که می‌توانست به فیلمی تبلیغاتی و مسأله ساز تبدیل شود به فیلمی انسانی و جذاب در مورد زنی که گرفتار این گروه خشن و تروریست می‌شود، تبدیل کرده است. او به جای روایت زندگی عبدالمالک ریگی، رهبر گروه جندالله، به سراغ فائزه، عروس خانواده عبدالمالک ریگی رفته و از دید او ماجرای خشونت‌های برادران ریگی و ایدئولوژی خطرناک و مرگبار آنان را روایت کرده است. با این حال، او در شخصیت‌پردازی اعضای خانواده ریگی بویژه شخصیت عبدالحمید ریگی، شوهر فائزه و مادر آنان، بسیار محتاطانه و انسانی رفتار کرده است. آبیار، به جای تیپ‌سازی و ساختن شخصیتی کلیشه‌ای از شوهر فائزه و هیولا نشان دادن او، تصویری انسانی از او ترسیم کرده و سیر تحولی او از یک جوان عاشق و شاعرمسلک که تحمل دیدن منظره کشتن یک بزغاله را هم ندارد به تروریستی بی‌رحم را بخوبی نشان می‌دهد. استفاده از زاویه دید فائزه (اول شخص) تا حد زیادی دست آبیار را در روایت ماجرای ریگی بسته و او ناچار شده که در سکانس‌های مربوط به عملیات نبرد تروریست‌ها با ارتش ایران و نیز دستگیری و اعدام شهاب، برادر فائزه، این زاویه دید را رها کرده و زاویه دید دانای کل اختیار کند. به علاوه استفاده از دوربین روی دست سامان لطفیان و سوئیچ پن‌های سریع او اگرچه خصلتی مستندگونه به فیلم آبیار داده، اما در برخی لحظه‌ها بسیار آزاردهنده شده است. در یکی از سکانس‌ها، فائزه به بهانه خرید گوشت و در واقع تلفن زدن به مادرش وارد کشتارگاهی در کویته می‌شود و دوربین از دید او، صحنه‌های سلاخی گوسفندان و فرود آمدن ضربه‌های ساطور بر لاشه‌های گوشت را نشان می‌دهد که تجسم بصری و نمادین خشونت و شقاوتی است که بوسیله مردان خانوادۀ ریگی صورت می‌گیرد. موسیقی مسعود سخاوت دوست نیز با بهره‌گیری از تم‌ها و ملودی‌های منطقه جنوب غربی ایران، بخوبی با فضای فیلم همخوانی دارد. بازی هوتن شکیبا در نقش عبدالحمید ریگی و فرشته صدر عرفایی در نقش مادرش تحسین برانگیز است و قطعاً شایسته نامزدی دریافت سیمرغ. الناز شاکر دوست نیز در نقش فائزه، در مجموع خوب ظاهر شده، اما بازی‌اش در برخی صحنه‌ها بویژه صحنه دعوای او با مادر ریگی و صحنه جیغ و داد او در سکانس نهایی در مقابل شوهرش بعد از پی بردن به جنایت‌های او اغراق‌آمیز است.


«شبی که ماه کامل شد»، نه تنها نشان دهنده قابلیت‌های کارگردانی نرگس آبیار و توانایی او در خلق یک فیلم عظیم (بیگ پروداکشن) نظامی-جنگی است بلکه بیانگر توانایی‌های فنی و صنعتی سینمای ایران در بازسازی رویداد‌های تاریخی پرهزینه و عظیم است.

دیدگاه

پیشنهاد سردبیر

آخرین اخبار

پربازدیدترین ها

خواندنی