کد خبر: ۸۲۳۹
۱۴۰۲/۰۴/۱۸ ۱۹:۴۵:۰۲

از شهید دهه هشتادی تا چاقوی سارق بر قلب پلیس

سالانه شاهد شهادت یا مصدومیت مأموران زیادی هستیم که خالصانه جانشان را کف دست‌شان می‌گیرند تا سینه‌شان سپری باشد در برابر متعرضان به امنیت مردم و جامعه.

بحمله روز گذشته اشرار به کلانتری زاهدان یک‌بار دیگر زنگ خطر خلأهای قوانین حمایتی و همچنین کمبود امکانات نیروی انتظامی برای مقابله با اشرار، مجرمان و تبهکاران را به صدا درآورد. مأموران پلیس، به‌عنوان نیروهای حافظ امنیت همیشه در صف نخست مقابله با اشرار و تبهکاران قرار دارند و همین هم باعث شده که سالانه شاهد شهادت یا مصدومیت مأموران زیادی باشیم که خالصانه جانشان را کف دست‌شان می‌گیرند تا سینه‌شان سپری باشد در برابر متعرضان به امنیت مردم و جامعه. مرور حوادثی که در سال‌های اخیر برای مأموران وظیفه‌شناس فراجا در نقاط مختلف کشور رخ داده ثابت می‌کند که آنها همیشه در کنار مردم بوده‌اند و برای دفاع از جان، مال و ناموس آنها و حفظ امنیت و آسایش‌شان از جان مایه گذاشته‌اند اما همیشه نیز مظلوم واقع شده‌اند. در این گزارش به برخی از این پرونده‌ها پرداخته‌ایم.

 

حمله کور
ساعت ۷:۱۵ صبح دیروز (شنبه) ۴فرد مسلح با تیراندازی به‌سوی مأموران نگهبان کلانتری ۱۶زاهدان واقع در جنوب مصلای اهل سنت تلاش کردند وارد آنجا شده و کنترل کلانتری را به‌دست گیرند. آنها که مسلح به انواع سلاح و مهمات بودند ابتدا با پرتاب نارنجک وارد برجک نگهبانی شدند و تلاش کردند از آنجا به بخش اصلی کلانتری که علاوه بر مأموران، شماری از مردم به‌عنوان ارباب رجوع نیز حضور داشتند وارد شوند اما مقاومت مأموران محافظ مانع آنها شد.
به‌دنبال این حادثه نیروهای کلانتری از داخل و نیروهای امنیتی از خارج کلانتری به مقابله با مهاجمان پرداختند و این درگیری برای حدود یک ساعت به طول انجامید اما در نهایت با شهادت ۲نفر از مأموران پلیس و هلاکت ۴تروریست مسلح به پایان رسید.
با پایان این درگیری مسلحانه، سردار دوستعلی جلیلیان، فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان در محل حادثه حاضر شد و به بیان جزئیات بیشتری از آنچه اتفاق افتاده، پرداخت. او ‌گفت: اوایل صبح شنبه ۴تروریست مسلح در پوشش ارباب‌رجوع قصد ورود به محوطه اصلی کلانتری را داشتند. در این هنگام سرباز وظیفه نگهبان در اصلی مقر انتظامی، با هوشیاری خود به مقابله با تروریست‌ها پرداخت و در درگیری با آنها یک نفر را به هلاکت رساند و مانع ورودشان به محوطه اصلی کلانتری شد.
او در ادامه گفت:‌ با حضور مقتدرانه مأموران پلیس مستقر در مقر انتظامی و پس از ناکامی تروریست‌ها در ورود به محوطه اصلی کلانتری، مهاجمان وارد برجک نگهبانی کلانتری شده و اقدام به تیراندازی کورکورانه به اطراف و درگیری مسلحانه با نیروهای امنیتی و انتظامی کردند.
به‌گفته فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان در ادامه این درگیری با حضور نیروهای امنیتی، تروریست‌ها در تنگنا قرار گرفتند. او در این‌باره گفت: با آتش پرحجم مأموران پلیس، در این درگیری هر ۴تروریست تا دندان مسلح در صحنه به هلاکت رسیدند و از آنها ۴قبضه سلاح جنگی، ۷نارنجک و چند جلیقه انتحاری کشف شد. در این حادثه ۲ نیروی جان‌برکف انتظامی، سرباز وظیفه مبین رشیدی و استواریکم کادر علیرضا کیخا که تا آخرین قطره خون خود در برابر تروریست‌ها ایستادگی کرده بودند، به شهادت رسیدند.

 

شهید دهه‌هشتادی فراجا
در جریان ناآرامی‌های سال گذشته که به ‌دنبال مرگ مهسا امینی به راه افتاد، شماری از نیروهای فراجا توسط آشوبگران به شهادت رسیدند. یکی از آنها شهید استوار یکم فرید کرم‌پور حسنوند بود. او که ۲۱سال داشت و متولد شهرستان چگنی و ساکن شهر پرند بود، در آشوب‌های خیابانی شهرستان رباط‌کریم بر اثر زیرگرفته‌شدن توسط یک خودروی سواری در۳۰شهریور ‌ماه سال ۱۴۰۱مجروح و به بیمارستان منتقل شد. با وجود اینکه کادر درمان تلاش زیادی برای درمان این پلیس جوان انجام دادند اما او سرانجام روز پنجم مهرماه به شهادت رسید.

 

نشستن روی سقف ماشین پلیس
اشرار و تبهکاران در جریان درگیری با مأموران پلیس قصد آسیب‌زدن به آنها را دارند اما گاهی هدف، تحقیر مأموران است؛ درست مثل رفتار زنی که مدتی روی سقف خودروی پلیس نشست. اما جزئیات این ماجرا چه بود و با این زن چه برخوردی شد؟ سرهنگ جلیل موقوفه‌ای، رئیس وقت پلیس پیشگیری تهران بزرگ در این‌باره گفت: روز نهم مردادماه سال ۱۴۰۱ زنی همراه همسرش برای پیگیری پرونده خود به شورای حل اختلاف منطقه ۱۰ مراجعه کردند و دقایقی بعد با قاضی شعبه و مأمور مراقب انتظامی شورا درگیر شدند و اقدام به تهدید و جوسازی کردند. او ادامه داد:‌ در ادامه از شورای حل اختلاف با مرکز ۱۱۰ تماس گرفته شد و قاضی شعبه اعلام کرد که از زن و مرد شاکی است و آنها باید به کلانتری منتقل شوند. در این هنگام بود که زن جوان از دستور مأموران تمرد کرد و بالای سقف ماشین کلانتری رفت و با داد و فریاد اقدام به جوسازی کرد. او مدعی بود شوهرش باید آزاد شود؛ با وجود این هر دو بازداشت شده و پس از انجام تحقیقات به مقام قضایی تحویل داده شدند.



چاقوی سارق بر قلب پلیس
بعضی از متهمان وقتی پلیس را در برابر خود می‌بینند برای فرارکردن حاضر هستند دست به هر کاری بزنند؛ حتی درگیرشدن با پلیس. نمونه‌ای از این حادثه تلخ چندی قبل در محدوده کلانتری نامجو افتاد و در جریان آن یکی از مأموران به شهادت رسید. حدود ساعت ۵صبح بود که دختر جوانی که به تنهایی در طبقه اول ساختمانی در حوالی میدان سپاه تهران زندگی می‌کرد از خواب پرید و با این گمان که دزد به خانه‌اش آمده با برادرش تماس گرفت و از او خواست از پلیس کمک بگیرد. لحظاتی از این تماس می‌گذشت که سارق وارد خانه دختر جوان شد و با چاقو او را تهدید کرد که اگر سر و صدا کند جانش به خطر می‌افتد. او دست و پای دختر را بست و سراغ پول، طلا و اموال قیمتی خانه رفت. همزمان ۲مأمور کلانتری نامجو وارد خانه شدند. در آن لحظات سارق خشن قصد فرار داشت که در راه‌پله‌ها با مأموران روبه‌رو شد. او با ضربه چاقو به سینه یکی از مأموران به نام استوار یکم امیر کیوانلو زد و او را به شهادت رساند و تلاش کرد فرار کند، اما توسط دومین مأمور دستگیر شد.



شهادت در مأموریت
مأموران در مأموریت‌های مختلف، به‌خصوص زمانی که قرار است متهمی را دستگیر کنند، همواره جان‌شان در خطر است و معلوم نیست که متهم تحت تعقیب وقتی در برابر پلیس قرار می‌گیرد از خود چه واکنشی نشان خواهد داد. شمار زیادی از مأموران تاکنون هنگام دستگیری متهمان مجروح شده یا به شهادت رسیده‌اند. یکی از آنها شهید محمد یاسمی، مأمور کلانتری ۱۰۸ نواب است. مدتی قبل زن جوانی با همسرش دچار اختلاف شد. اختلافات آنها ادامه داشت تا اینکه زن جوان مهریه‌اش را به اجرا گذاشت، اما شوهر او در دادگاه حاضر نمی‌شد تا اینکه زن حکم جلب شوهرش را گرفت.
او صبح پنجشنبه دوم تیرماه ۱۴۰۱همراه با تعدادی از مأموران پلیس از جمله سرگرد یاسمی و یک کلیدساز راهی خانه شوهرش شد. وقتی مرد کلیدساز با هماهنگی قضایی در حال باز کردن قفل در بود، ناگهان شوهر زن جوان در را باز و شروع به تیراندازی کرد. در جریان این حادثه مأمور پلیس و همسر مرد مسلح هدف اصابت گلوله قرار گرفتند و نقش زمین شدند. سپس مرد مسلح اسلحه را روی سرش گذاشت و در مقابل چشمان وحشت زده پسرش و مرد کلیدساز ماشه را کشید و به زندگی خودش پایان داد. در این حادثه سرگرد یاسمی به شهادت رسید و زن جوان زنده ماند.



شهادت مأمور پلیس توسط شرور قمه به دست
 شامگاه چهارشنبه ۱۳بهمن‌ماه سال ۱۴۰۰سرهنگ دوم علی‌اکبر رنجبر، جانشین پاسگاه بیدزرد شیراز همراه با یکی از سربازان سوار بر خودروی دوکابینه پلیس برای انجام ماموریت از پاسگاه خارج شدند. وقتی آنها در جاده اصلی شیراز به کوار، مقابل رستورانی توقف کردند، مرد جوانی از پرایدی که در آنجا متوقف بود، پیاده شد و به‌سوی سرباز پلیس که راننده خودرو بود رفت و او را با ضربه چاقو مجروح کرد. در این شرایط بود که سرهنگ رنجبر برای دفاع از همکارش بلافاصله از خودرو پیاده شد و سراغ مرد شرور رفت. درحالی‌که این مأمور پلیس اسلحه به‌دست داشت چند مرتبه به مرد شرور اخطار داد که خودش را تسلیم کند اما او نه‌تنها تسلیم نشد بلکه به‌سوی این مأمور نیز حمله کرد. براساس تصاویر ضبط‌شده  دوربین‌های مداربسته جوان شرور پس از آنکه با چاقو ضربه‌ای به سرهنگ رنجبر زد و او را روی زمین انداخت ضربه دیگری به گردن وی زد و او را به شهادت رساند. آنطور که این تصاویر نشان می‌دهد قاتل پس از این جنایت سوار بر خودروی پراید از محل حادثه گریخت. دقایقی از این جنایت می‌گذشت که با حضور نیروهای پلیس در محل تحقیقات در این‌باره آغاز و کمی بعد عامل شهادت شهید رنجبر دستگیر شد. شهید سرهنگ‌دوم علی‌اکبر رنجبر ازجمله پرسنل شجاع و رشید فراجا بود که یک هفته قبل از شهادت بیش از ۱۰۰ کیلوگرم موادمخدر را از قاچاقچیان کشف کرده بود. پدر او از نیروهای بازنشسته ناجا بود و از این شهید ۲فرزند به یادگار مانده است.



شهادت هنگام تأمین امنیت
یکی دیگر از افسران پلیس که هنگام تامین امنیت مردم به شهادت رسید، شهید احسان پای‌خسته، از افسران یگان‌ ویژه پلیس مشهد بود. او که هنگام تامین امنیت جمعه‌بازار هدف ضربه چاقوی مردی شرور قرار گرفته بود، ۲روز پس از حادثه روی تخت بیمارستان به شهادت رسید. او ظهر روز ۶ اسفندماه سال ۱۴۰۰برای تامین امنیت جمعه‌بازار شهید شوشتری به این محل رفته بود که یکی از مأموران شهرداری نزد وی رفت و گفت به یکی از دستفروش‌ها مشکوک است. مأمور شهرداری می‌گفت که احتمال می‌دهد مرد دستفروش در حال فروش اجناس سرقتی است و ستوان پای‌خسته با شنیدن این خبر به سمت دستفروش رفت. او در حال پرس‌وجو از این مرد بود که ناگهان مرد دستفروش با چاقو به ران پای او ضربه‌ای زد و سوار بر موتورسیکلت از آنجا گریخت. به ‌دنبال این حادثه، ستوان پای‌خسته که مجروح شده بود، به بیمارستان شهید هاشمی‌نژاد مشهد انتقال یافت، اما ۲ روز بعد به ‌دلیل شدت خونریزی، به شهادت رسید. به ‌دنبال این حادثه قاتل دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد. او مدتی بعد از سوی دادگاه به قصاص محکوم و در نهایت مجازات شد.

 

حمله اوباش به پلیس
ماموران پلیس معمولا در ماموریت‌های مختلف ابتدا تلاش می‌کنند سعه صدر از خود نشان دهند و طرف مقابل را به آرامش دعوت کنند، اما گاهی همین سعه صدر و نرمش در برخورد موجب سوءاستفاده می‌شود. درست مثل حادثه‌ای که چندی قبل در کوی غفاری شهر ساری اتفاق افتاد و در جریان آن شماری از اراذل و اوباش به‌ سوی مأموران پلیس حمله کردند. این گروه از اوباش در جریان این درگیری مأموران را تحریک می‌کردند که به آنها شلیک کنند و یکی از آنها نیز سعی می‌کرد باتوم سرباز نیروی انتظامی را از دستش بقاپد. به ‌دنبال این حادثه فیلم کوتاهی از آنچه اتفاق افتاده بود منتشر شد و در نهایت مأموران در عملیات دیگری با شناسایی ۵نفر از اوباش حمله‌کننده توانستند آنها را دستگیر کنند.



پلیس فداکار
ماموران پلیس بارها در حوادث مختلف با از خودگذشتگی جان افراد مختلفی را از مرگ نجات داده‌اند. یکی از آنها ستوان دوم پرویز کرم‌پور، از مأموران کلانتری ۱۲۴ قلهک بود که وقتی دید مردی روی خودش بنزین ریخته و قصد خودسوزی دارد تلاش کرد مانع او شود، اما خودش دچار سوختگی شدیدی شد و در نهایت به شهادت رسید. شهریور ماه سال ۹۹ ستوان دوم پرویز کرم‌پور همراه دادورز و نماینده دادستان برای اجرای حکم تخلیه به آپارتمانی حوالی قلهک رفتند. مرد مستأجر که ۵۱ساله بود و به همراه پسرش زندگی می‌کرد، وقتی آنها را مقابل آپارتمان دید و متوجه شد صاحبخانه حکم تخلیه گرفته است، برای اعتراض به حکم، مقابل واحد و کنار آسانسور روی خودش بنزین ریخت. بعد کبریت را از جیبش درآورد که خودش را بسوزاند. مأمور فداکار با دیدن این صحنه از پشت سر او را در آغوش گرفت و با صحبت او را آرام کرده و کبریت را از مرد مستأجر گرفت. پس از آن به داخل خانه رفت تا برای مرد مستأجر یک لیوان آب بیاورد. مرد مستأجر ناگهان فندکی را که داخل جیبش بود، بیرون آورد و خودش را آتش زد. او همانطور که شعله‌های آتش زبانه می‌کشید وارد آپارتمان شد. مأمور فداکار با دیدن او تلاش کرد که آتش را خاموش کرده و او را نجات بدهد. اما به‌دلیل اینکه لحظاتی قبل‌ مرد مستأجر را در آغوش گرفته بود که اجازه ندهد خودش را بسوزاند، لباس‌های خودش نیز آغشته به بنزین شده بود و همین باعث شد لباس‌هایش شعله‌ور شود. او با این حال تلاش می‌کرد آتش خود و مرد مستأجر را خاموش کند. شاهدان هم به کمکشان شتافتند و لباس‌هایشان را از تنشان خارج کردند و به اورژانس زنگ زدند. هردو مصدوم به بیمارستان منتقل شدند، اما ابتدا مرد مستأجر و در ادامه ستوان کرم‌پور جان خود را از دست دادند.

 

منبع: همشهری

دیدگاه

پیشنهاد سردبیر

آخرین اخبار

پربازدیدترین ها

خواندنی