تغییر چهره اردوغان پس از انتخابات
هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: رجب طیب اردوغان در ۱۱ خرداد در رقابت با قلیچداراوغلو ۵۲/۱ درصد آرای ریاستی و ۴۷ درصد کرسیهای پارلمان را کسب کرد و پیروز شد و از همان ابتدا، حرف و نقلهای جدی در صحت نتایج انتخابات مطرح شد. اردوغان با ۲ میلیون رأی بیشتر توانست بر رقیب خود پیروز شود که حاصل ۲/۵ میلیون تابعیت داده شده به آوارگان سوری و رأی اجباری آنها عنوان میشود.
اردوغان که از بیماری رنج میبرد، در اداره امور ترکیه نیز با مشکلات جدی روبهروست. با اینکه اردوغان اساساً ۲۰ سال قبل با موفقیتهای اقتصادی در ترکیه، موقعیت و مقبولیت پیدا کرد، اکنون اقتصاد ترکیه و سپس سیاست خارجی و اوضاع داخلی ترکیه در محک جدی قرار گرفتهاند. آنچه بلافاصله از سوی اردوغان در عرصه داخلی و خارجی دنبال شده، قابل توجه است. اردوغان فردای اعلام نتایج انتخاباتی، رقیب خود را با اتهامات مالی در مسیر به حاشیه رفتن قرار داد و اساساً قلیچداراوغلو در بین ائتلاف خود نیز وجاهت مستحکمی نداشت. این اقدام برای اردوغان حیاتی است تا در محیط داخلی، چهره مهمی بهعنوان آلترناتیو مطرح نباشد، اگرچه، جریان ائتلاف سست ملت به ریاست قلیچداراوغلو، ۲۱۳ کرسی را در اختیار دارند.
در عرصه خارجی، مواضع اردوغان بحثبرانگیز است و نوعی رفتار ماکیاولیستی و فرصتطلبانه و بحرانساز را از خود نشان میدهد که بنیان آن، امیدواری به جلب سرمایه برای بهبود بخشیدن به اوضاع اقتصادی ترکیه و کاهش دلسردی امریکا و غرب از اردوغان است. اردوغان در اولین روزهای پیروزی در انتخابات اعلام کرد که مشکل قرهباغ به ارمنستان ربطی ندارد و موضع ایران، مانع حل و فصل بحران است! اردوغان از تصدی نخستوزیری پاشینیان غربگرا استفاده کرده و بدینگونه پالس ارسال کرده تا بازیگر اصلی در قفقاز جنوبی باشد، چیزی که نوعی ظرفیتنمایی به ناتو و امریکا و انگلیس نیز هست، چراکه دالان ناتو که بهنام زنگزور از سوی اردوغان و علیاف دنبال میشود، میتواند یک رخداد استراتژیک برای ناتو و امریکا و غرب باشد و شاید اردوغان به این شکل بهدنبال تحریک بازیگران غربی نیز باشد.
در موضعی رندانه که امروز آن را عملگرایانه میگویند، او با موضعگیری در جنگ اوکراین، یک زاویه کوچک را نسبت به روسیه نیز به غربیها نشان داد، چراکه اردوغان میداند جغرافیای ترکیه برای اقتصاد انرژی و کالا و مسیرهای راهبردی و امنیتی روسیه، بسیار حیاتی هستند و بهشکل روشنی این پیام را به امریکا و غرب میدهد که باید مابهازای مواضع او را بدهند. البته بهنظر میرسد که مذاکرات ناتو با اردوغان در مورد عضویت سوئد که بهسادگی و با شرط پذیرش عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا و باج ۱۱ میلیاردی از طرف صندوق جهانی همراه شد، تمایلات غربی را پاسخ داد. امریکا هم اعلام کرد از عضویت ترکیه حمایت میکند و مسئله هواپیماهای اف ۱۶ نیز میتواند حل شود. اردوغان که تا روزهای پایانی و طی دو نشست چهارجانبه با ایران، روسیه و سوریه، سخن از تمایل برای خروج از شمال سوریه را مطرح کرد، بهطوری که حتی گروههای ترویستی مثل جبههالنصره هم باور کرده بودند باید منطقه را ترک کنند، با صراحت اعلام کردند که قصد خروج از سوریه را ندارند و پالس روشنی به نیازمندی جدی و راهبردی امریکا و غرب و رژیم صهیونیستی داد که استمرار فشار به سوریه و ایران و حفظ ظرفیتهای تروریستی و بیثباتی در عراق و سوریه از اولویتهای آنهاست.
در روزهای گذشته نیز اردوغان با هیئتی ۲۰۰ نفره از تجار ترکیه به سه کشور عربستان، قطر و امارات رفته است تا با جلب سرمایهگذاری و قراردادهای بزرگ، اقتصاد بحرانی ترکیه با تورم ۴۰ درصدی را التیام بخشد. اردوغان انتظار دارد که حداقل ۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری از این سه کشور عربی بهدست آورد و خصوصاً به بحران روابط با عربستان و امارات پایان دهد. اردوغان و ترکیه اعلام کردهاند که با کمکهای مالی قطر، قرار است برای آوارگان سوری، شهرکهایی در مناطق اشغالشده توسط ارتش ترکیه و تروریستهای وابسته به آن بسازند و همان آوارگانی که تابعیت ترکیه را دریافت کردهاند در این مناطق استقرار یابند. این به معنای اشغال تدریجی یا باجخواهی علنی برای خروج از خاک سوریه است و بحران سوریه را استمرار خواهد داد. بدیهی است که این سیاست فرار بهجلو از سوی اردوغان با واکنش کشورهایی که امنیت و منافع ملی آنها تهدید میشود، مواجه خواهد شد و اینگونه نیست که اردوغان برای خروج از باتلاق خودساخته در بحرانهای تروریستی، همسایگان و بازیگران منطقهای را با هزینههای تحمیلی مواجه کند و این بازیگران تماشاچی سیاستهای اردوغان باشند.
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدترین ها
خواندنی